ای ترجمه
ای ترجمه
خواندن ۱۲ دقیقه·۲ سال پیش

منابع و نوع شناسی در مدیریت و سازماندهی (مقاله ترجمه شده)

ما بررسی می کنیم که چرا شگفتی، که به عنوان رویدادهایی تعریف شده که به صورت رویدادهای غیر منتظره یا مورد انتظار رخ می دهد که دارای اشکال غیر منتظره است، برای سازمانها مهم هستند و باید در نوشته های سازماندهی و مدیریت به عنوان یک مفهوم چتر، شامل انواع پدیده های مرتبط در نظر گرفته شوند. مفهوم شگفتی های سازمانی غیرگروهی است و نوع شناسی حول مورد انتظار بودن (غیرقابل انتظار بودن) موضوع  و مورد انتظار بودن (غیرقابل انتظار بودن)  فرآیند ساخته می شود. این نوع شناسی انواع مختلفی از رویدادهایی شگفتی آوری را آشکار می سازد که سازمان ها ممکن است با آن روبرو شوند، و به شناسایی این مورد کمک می کند که چگونه انواع مختلف از شگفتی های نیاز به رويکردهای مدیریتی متمایز دارند.

مقدمه

یک سنت طولانی و محترم پژوهشی ای در مطالعات مدیریت و سازماندهی مرتبط با این مورد وجود دارد که تصور می شود پیش بینی نشده یا غیر قابل پیش بینی است. این اصل و نسب شامل نویسندگان بانفوذ مانند: D. جیمز تامپسون (1967) کار بر روی بافر، لارنس و Lorsch (1967) کار بر روی عدم قطعیت 'زیست محیطی'، و ففر و Salancik (1978) تئوری وابستگی منابع، و همچنین مایر (1982) کار بر روی جنبش سازمانی می شود اما محدود به آنها نمی شود. هدف این محققان، درک این مورد بود که چگونه سازمان ها به دنبال کنترل عواقب ناشی از حوادث غیر قابل پیش بینی هستند.

با این حال، حوادث غیر قابل پیش بینی، نمی تواند دقیقا مانند Tsoukas (2005، p.280) کنترل شود، که نشان می دهد زمانی که او عدم قطعیت را به عنوان شیطان انضباطی مطالعات سازمانی واجد شرایط نمود، یک مزاحم  به طور منظم سیستم فکر را تهدید می کند که فعالیت های علمی به دنبال ایجاد آن است. در مقایسه با علاقه به کاهش عدم اطمینان، ما کمتر در مورد معکوس آن می دانیم، یا اینکه چه اتفاقی می افتد زمانی که تلاش های کاهش عدم قطعیت شکست می خورد، زمانی که سازمان ها ناآگاه در نظر گرفته می شوند. ترس از عدم قطعیت "، همانطور که Tsoukas اشاره نموده، نباید رابطه خود را با شگفتی پنهان کند: در واقع، او دریافت که "کلمه کلیدی در اینجا، شگفتی" است. اذعان و قبول باز بودن انتهای جهان به این معناست که ما باید یک رابطه همزیستی با عدم قطعیت را بیابیم (Tsoukas، 2005، ص 293).

یک تعریف

اصطلاح 'شگفتی' در اصل برلی استفاده در انگلیسی میانه، از فرانسوی قدیمی تا لاتین می آید. معنای اصلی به عمل آمدن بر، گرفته، ناگهانی بودن، عمل تصرف غیر منتظره اشاره دارد. فرد ممکن است ناآگاه در نظر گرفته شود که به واسطه آن آنها نمی دانند و یا انتظار چیزی را ندارند (حتی اگر آن را می داند "، در مورد حمله به پرل هاربر؛ Lampel و Shapira، 2001). به عبارت دیگر، شگفتی ممکن است عدم توجه باشد و نه فقدان دانش فی نفسه. برخی ممکن است آنچه را که انتظار دارند، بدانند، اما در موقعیت آن نباشند. در چنین حالتی، سازمان نمی داند ، به معنای حضور نداشتن، بعضی از اعضای آن ممکن است بدانند، به معنای آگاه بودن از احتمال برخی از این پدیده ها. نیاز برای تحقیق برای پرداختن به راه ارتباط بین سطوح تجزیه و تحلیل ترکیب برای تولید شگفتی آشکار است.

منابع شگفتی

شگفتی ممکن است دارای منابع سیستمیک باشد که هر دو داخلی و خارجی هستند (Lampel و Shapira، 2001). از منظر خارجی، شگفتی می تواند برای سیستم های پیچیده از جمله سازمان ها و محیط آنها، ذاتی باشد (Levy، 1994). تفکر مدیریت سنتی، با این حال، با جهان سازماندهی مکانیکی سروکار دارد، از این (Tsoukas، 1994) قابل پیش بینی سرو کار دارد. گفته می شود جمعیت های سازماننی از عوامل نمایش دهنده رفتار عقلانی تشکیل شده اند. چنین چشم اندازز در زمینه های مختلف سوال برانگیز است.

مورد 9/11

یک مقاله در مورد شگفتی و وقوع خرابي هوش ' توسط Douglas Porch and James J. Wirtz در مجله الکترونیکی Strategic Insight، از مشاهده شناختی پشتیبانی مي کند. این نویسندگان به موضوعي پرداخته اند که ما در حال حاضر با نام 9/11، با واژه هاي زير می شناسيم:

شگفتي به اندازه رفاه قديمي است. با این حال، فراواني وقوع آن در طول تاریخ، نه هشدار کافی ارائه می دهد و نه دلداری به ویژه هنگامی که اثرات آن می تواند بسیار ویرانگر باشد. حوادث سپتامبر 11، 2001 تکان دهنده بود چون آنها خیلی مخرب و به همین دلیل بسیار غیر منتظره بودند. با این حال، هر دوي این واقعیت ها که حمله رخ داده است و حتی شکلي که مي گيرد نبايد ایالات متحده را به طور کامل در نظر گيرد. آشنایی با روش های تروریستی، تکرار حملات علیه آمریکا امکانات در خارج از کشور، با نشانه هايي ترکيب شد که قاره ایالات متحده در بالای صفحه لیست تروریستی هدف ممکن است به ما هشدار دهد که ما در خطر حمله قابل توجه هستيم. و در این حال، براي دلايلي که افراد شکست اطلاعاتی را مطالعه مي کنند، آشنا پیدا خواهند کرد، 9/11 متناسب با بسیاري از هنجارهاي شگفتی ناشی از شکست هشدار دهنده هوش است.

نوع شناسی

سازمان می تواند به عنوان برخوردکننده با تکرار و روزمرگي تصور شود (Wieck و Westley، 1996). Westley (1990، ص 339) سازمان را به عنوان مجموعه ای از روال های به هم پیوسته، الگوهای اقدام عادت شده تعریف مي کند مردم را با هم حول فعالیت های مشابه در يک زمان و محل گرد هم مي آورد. بر اساس تجزیه و تحلیل مکانیکی سازمان ها، شگفتی به عنوان شکست در تفسیر و یا شکست های اطلاعاتی ديده مي شود (Lampel و Shapira، 2002). متناوبا، آنها می توانند به عنوان شکست در توجه ديده شود (Wieck و Sutcliffe، 2001)، به این معنی که پیچیدگی سیستم های اجتماعی را می توان توسط تصمیم گیرندگان نادیده گرفت. به این ترتیب، شگفتی اجتناب ناپذیر است و برخی از آنها قابل کنترل نیستند.

روال ها

بسیاری از حوادث در زندگی یک سازمان می تواند پیش بینی شود. نیاز به جایگزین تجهیزات و یا تنظیم چرخه هاي تقاضاي فصلی قابل پیش بینی است.

با مسائل انتظار به طور معمول با یک رويکرد برنامه ریزی شده در قالب یک روش عامل استاندارد یا روال سازمانی دست و پنجه نرم مي شود. شرکتها و سازمانهاي رقيب در بازارهای نسبتا پویا می تواند از تکیه نسبتا مرتبه بندي شده و فرایندهای خطی از این نوع بهره مند شوند (Eisenhardt و مارتین، 2000). اما همچنین برخی حوادث استثنایی می توانند پیش بینی شوند و از طریق برنامه ریزی حل شود. این مورد از باگ Y2K وجود داشت (پیرسون، 2001). پیش بینی عواقب به طور بالقوه فاجعه بار ناشی از باگ Y2K آگاهی را ایجاد نمود و توجه به این مشکل را که منجر به پیشگیری از تلفات مي شد، معطوف نمود.

تحولات خزنده

گاهی اوقات مسائل اشکال غیر منتظره می گیرند در حالی که اتفاق می افتند و سیستم رانش پیدا می کند (Ciborra، 2002). ممکن است برخی از مشکلات بدون توجه بمانند (Wieck، 2004) و تحولات خزنده سازمان را دچار شگفتی می کنند. شرکتها و سازمانها روال ها را برای مقابله با مسائل منظم توسعه می دهند اما احتمال روال جهت های غیر منتظره واقعی را می گیرد، زیرا روال نه تکرار صرف است و نه فرآیندهای نامتغیر. ظاهرا تغییرات جزئی ممکن است تجمع یابند و منجر به تغییرات عمده شوند (Lanzara، 1998). یک مثال ممکن از این مورد، پویایی این فرایند است که از طریق آن حالت های صنعت تجهیزات فتولیتوگرافیک توسط دنباله ای از تغییرات جزئی ویران شد که با وجود فقدان ظاهری اهمیت، اثرات عمده در پیکربندی سیستم داشت (هندرسون و کلارک، 1990). تغییرات افزایشی باعث یک غیر منتظره می شود. به همین روش، راه های اولیه با موفقیت می تواند با افزایش بازده تقویت شود (آرتور، 1990). مثالی از اینکه چگونه فرآیندهای اورژانس ممکن است تحریک شوند هنگامی رخ داد که رئیس جمهور نیکسون در سال 1972، راه اندازی یک فلسفه جدید برای اکتشاف فضا را اعلام کرد: این سیستم در یک وسیله نقلیه فضایی مرکزیت خواهد یافت که می تواند شاتل بارها و بارها از زمین به مدار آن برود و بازگشت نماید. این کار حمل و نقل را به فضای نزدیک، با روتین سازی آن متحول خواهد کرد (ماسون، 2004، ص. 131، به نقل از هیئت حادثه کلمبیا). به گفته میسون (2004، ص 131)، در صورتی که نکته زمینه ای بسیار مهم وجود داشته باشد که در آن ناسا شروع به انتقال از یک فرهنگ در تعالی به یک فرهنگ متمرکز در بوروکراسی و تولید نموده، در این 1972 اعلام شده است. این تمرکز جدید منجر به به رهبری آژانس برای کاهش استانداردها و تحریک ایجاد مفاهیم رمان مانند "خطر قابل قبول" و " فرسایش قابل قبول" شد. این مفاهیم برای فرهنگ اصلی برتری ایمنی و ظهور از طریق تعامل در دهه های گذشته خارجی بوده اند.

وقایع ناگهانی

حقایق غیر منتظره و یا وقایع گاهی اوقات ممکن است با فرایندهای موجود و شناخته شده ترکیب شوند. يك تصمیم موقتي اولیه، ممکن است فرایندی را مشتعل نمايد که به شدت توسط تصمیم گیری اولیه محدود مي شود. Baker, Miner and Eesley (2003) نمونه ای از چنین امکانی را در یک تنظیم سازمانی ارائه داده اند هنگام توصیف اين مورد كه چگونه شرکت مهندسی راه اندازی يك فرهنگ مردم گرا مانند خانواده را توسعه مي دهد. با توجه به مشکلات در افراد استخدام كننده داوطلبان، کارآفرین يك استخدام سخت را اعلام نمود كه که او به عنوان یک خانواده پیش بینی نموده بود. زماني كه اين داستان به خوبی کار کرد، او آن را تکرار نمود. موضوع غیر منتظره ، در این مورد فلسفه سازمان و مشخصات فرهنگی، کاری بی مطالعه و بمقتضای وقت بود كه منجر به یک فرآیند قابل انتظار و نتیجه شد: فرهنگ مردم گرا ، بعداً در عمل تأیید شد. موضوع غیر منتظره - يك ایده كه در لحظه ای برای متقاعد کردن داوطلب ظهور نمود - منجر به یک فرایند قابل پیش بینی شد.

از دست دادن معنا

مسائل غیرمنتظره ممکن است با فرآیندهای غیر منتظره ترکیب شوند همانطور که در مورد ورود هوندا در بازار ایالات متحده وجود داشت: «ما از هوندا 50 ثانیه براي سوار شدن در اطراف لس آنجلس استفاده نموديم. آنها مقدار زیادی از توجه را جذب نمودند. یک روز ما يك تماس از یک خریدار سیرز داشتيم. در حالی که ما روي امتناع از فروش از طریق یک واسطه اصرار مي كرديم، ما علاقه سیرز را مدنظر داشتيم. هنوز هم براي انصراف مردد بوديم، از ترس آنها ممکن است به تصویر ما بازار به شدت ماچو آسیب برسانند. اما زمانی که دوچرخه های بزرگتر شروع به خراب شدن نمودند، ما هیچ انتخابي نداشتيم. ما اجازه داديم دوچرخه 50cc حرکت نمايد. و با کمال شگفتی، خرده فروشاني که می خواستند آنها را به فروش برسانند، فروشندگان موتور سیکلت نبودند: آنها فروشگاه هاي کالاهای ورزشی بودند (پاسکال، سال 1983، ص 6). جانشینی شگفتی ها، لحظه ای سردرگمی را خلق نمود که نیاز داشت تا توسط نمایندگان هوندا با آن مقابله شود. ذهنیت موجود دیگر برای توضیح عمل سازمانی و برای فریم تصمیم گیری کافی نبود.

نتیجه گیری

چهار سم ذهني، با توجه به فلسفه هنر رزمی کره ای به نام Kum Do، ترس سردرگمی، تردید و شگفتی مي باشند (Gonzales، 2003). همه آنها در این نوع کشنده از مبارزه ممکن است به مرگ منجر شود. گرایش انسان به پیش بینی ممکن است به طور معادل، سازمان را در وضعیت نامطلوب قرار دهد: هنگام مواجه با شگفتی ، ممکن است آنها گيج شوند. با وجود اهمیت آنها، شگفتی سازمانی در یک فضای مفهومی یکپارچه نشده اند. هنگام بررسی آنها، بسیاری از نویسندگان توجه خود را مستقیم به پیش بینی و خنثی سازی شگفتی معطوف مي کنند، به عنوان مثال با استفاده از تجزیه و تحلیل سیگنال ضعیف ' با اشاره به ناپیوستگی های استراتژیک (Ansoff، 1975). با وجود ارتباط بالقوه از جمله علاقه به پیش بینی، ابزاری و خنثی سازی شگفتی، برخي شگفتی ها غیر قابل پیش بینی هستند. بنابراین Brown و Eisenhardt (1998، ص. 7) اشاره نموده اند که رقابت در لبه، درباره شگفتی و مدیران هشدار يافته است که چیزی که شما انجام می دهيد دارای پتانسیل براي شگفتی شما است (Brown و Eisenhardt، 1998، ص 122). ادبیات پیچیدگی، بر خلاف رويکرد مکانیکی، مبتنی بر پیش بینی رويکرد، شگفتی را نه به عنوان یک تهدید براي خنثی نمودن بلکه به صورت ذاتی از ویژگی های سیستم های پیچیده نمایش مي دهد: تازگی، ويژگي سیستمیکي است که باید پذیرفته شود، نه عامل اگزوژن براي حذف شدن.

در این مقاله، ما دو نقطه مهم را پیشرفت مي دهيم. اول، ما استدلال می کنيم که عدم آگاهی با توجه به نقش شگفتی به عنوان یک مفهوم چتر در تئوری سازمان مایه تاسف است چرا که در درک، مردم تمایل دارند شگفتي را کاهش دهند (Goiten، 1984). به این ترتیب، آنها ممکن است قادر به یادگیری از تجربه و سوءنسبت نتایج شگفتی آور به سیاستگذاران ناآگاهانه باشند. همانطور که Wieck و Sutcliffe (2001) استدلال می کنند، افراد تمایل به دست بالا گرفتن درجه ای از دقت، ساختار و قابليت پیش بینی حوادثي دارند که با آن روبرو مي شوند. با در نظر گرفتن شگفتی به عنوان یک ویژگی ذاتی سیستم های پیچیده، مدیران مي پذیرند که هیچ کس به طور کامل فن آوری، عملیات افراد دیگر و بسیاری از تغییرات را در چهار چوب درک نمي کند. بنابراین، فقط به جای اصرار بر پیش بینی شگفتی، محققان سازمانی باید بررسی کنند که چگونه سازمان ها ممکن است انعطاف پذیری و تمرکز حواس لازم را برای مقابله با وقایع پیش بینی نشده توسعه دهند. توجه به شگفتی ها ارتباط فرآیندهايی مانند چهلتکهای، بهبود، توزیع تصمیم گیری، حداقل ساختار و قابلیت های تطبیقی ​​پویا را برجسته خواهد نمود که در حال تبدیل شدن به بخشی از مجموعه سازمانی ای از زبان و عمل خواهد بود. انواع مختلف از شگفتی ها ممکن است انواع متفاوت از عمل مدیریتی را تقاضا نمايند.

دوم، ما نشان می دهيم که باز کردن مفهوم شگفتی های سازمانی در میان انواع شگفتی ها تبعیض قائل مي شود که باید به طور متفاوت با آن برخورد شود. با رویدادهای قابل پیش بینی می توان با سهولت نسبی دست و پنجه نرم نمود، در حالی که تلفات معنا ممکن است نیاز به غلبه بر قابل توجه سطح عدم قطعیت و ابهام داشته باشد. مدیران می توانند در برخورد با مورد قبلي احساس راحتي نمايند اما آنها به ندرت آماده مدیریت دوم هستند (Mitroff، 1988). از این رو اهمیت تشخیص انواع شگفتی ها، به جای درمان یکسره آنها. در جهان پیچیدگی، احتمال ابتلا به شگفتی بايد اتخاذ شود، به جای تلاش برای پیش بینی هر شگفتی مجرد و کنترل جهان اطراف، دلالت بر یک تغییر قابل توجه در بینش مدیریتی دارد.

ما پژوهش نظری را در مورد شگفتی های سازمانی انجام شده در زمینه های مختلف مطالعات سازمانی سنتز مي کنيم. هدف توسعه چارچوب مفهومی مشترک براي شناسایی منابع و فرآیندهای حوادث شگفت آور از انواع مختلف است. ما تعدادی از مزایا را در یکپارچه سازی شگفتی سازمانی تحت چارچوب مفهومی مشترک می بینیم. ادغام فرصت هایی با ارزش را برای لقاح متقابل بین زمينه ها وعده مي دهد (به عنوان مثال برنامه ریزی و بداهه نوازی، ساختار و آزادی، اورژانس و روزمره) و ممکن است درک بهتری از اينکه چگونه شگفتی ها بوجود می آیند و اينکه چگونه می توان آنها را مدیریت نمود، تسهیل نمايد. اگر، همانطور که توسط Winter (2004) اشاره شده، این است که هیچ دلیل خوبی براي انتظار پیشرفت های قابل توجه در پیش بینی حوادث شگفت آور وجود ندارد، به نظر می رسد مطالعه و بررسی چگونگی مقابله با آنها زماني که اشکار مي شوند، کافی باشند. بنابراين تلاش های سنتی پیش بینی و کنترل باید با توجه افزایش یافته براي انعطاف پذیری سازمانی ترکیب شود.

این مقاله ISI در سال 2005 در نشریه وایلی و در مجله مدیریت بریتانیا، توسط دانشکده مدیریت منتشر شده و در سایت ای ترجمه جهت دانلود ارائه شده است. در صورت نیاز به دانلود رایگان اصل مقاله انگلیسی و ترجمه آن می توانید به پست دانلود ترجمه مقاله منابع و نوع شناسی در مدیریت و سازماندهی در سایت ای ترجمه مراجعه نمایید.

ایالات متحدهانعطاف پذیریمقاله مدیریتمقاله سازماندهیمقاله نوع شناسی
خدمات ارائه مقالات علمی و سفارش ترجمه تخصصی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید