چکیده
این مطالعه به کشف مدیریت درآمدهای واقعی و اینکه آیا ویژگی مدل پیش فرض بر اساس متدلوژی Z-Score برای شرکت های چینی را بهبود بخشیده می پردازد. مدل ارائه شده توسط Altman (1968) Z- Score و احتمال بقا برای شرکت هایی که درگیر دستکاری افزایش حقوق پرتکاپو (مقدار کم یا هیچ) بوده را زیاد در نظر گرفته (ناچیز در نظر گرفتن) است. در مقابل، دربر گیری متغیر اشاره برای مدیریت درآمدهای واقعی، قدرت توضیحی فاکتورهای Z- Score برای بقا یا پیش فرض شرکت را افزایش می دهد. با توجه به توانایی پیش بینی پیش فرض خارج از نمونه، یافته ها نشان می دهند که مدل امتیاز بندی اعتباری مبتنی بر حسابداری که برای مدیریت درآمدهای واقعی تنظیم شده میزان دقیق پیش بینی را افزایش و میزان عدم وام کاذب را نسبت به مدل امتیاز بندی تنظیم شده برای شرکت های مناسب از نظر مالی کاهش می دهد.
مقدمه
این مطالعه به بررسی بهبود ویژگی مدل پیش بینی پیش فرض بر اساس متدلوژی امتیاز دهی توسط Altman (1968) برای شرکت های چینی می پردازد. با توجه به جمع آوری اقدامات حسابداری گزارش شده از جمله سرمایه در گردش، درآمدهای انباشته، سودها و مخارج مالیات، نسبت بدهی به دارایی خالص و گردش دارایی ها، مدل Altman از Z- Score گرفته شده که از وزن های ثابت و نمونه خاص عوامل تعیین کننده استفاده می کند که بدون در نظر گرفتن کیفیت درآمدها مربوط به ضرایب پیش بینی شده می باشد. هر چه Z- Score بزرگتر باشد، احتمال ورشکستگی کمتر می باشد. شرکت ها قبل از وضعیت نامناسب مالی، دارای محرک های قوی جهت کاهش مخارج یا ضامن مدیریت سودها می باشند. در نتیجه عوامل تعیین کننده مبتنی بر حسابداری که از صورت حساب های مالی حاصل شده ممکن است برای ریسک های اعتباری فاکتورهای سودار باشند.
مدیریت درآمدهای واقعی را قبل از وضعیت نا مناسب مالی در نظر گرفته تا به اهمیت تنظیم مدل های پیش بینی پیش فرض مبتنی بر حسابداری پرداخته شود. شرکت ها ممکن است از تخفیفات، طرح های بارگیری اولیه، استفاده کرده یا تارخ های پرداخت را تجدید کرده تا درآمدهای بودجه ای گزارش شده را افزایش دهد. در نتیجه میزان سود فروش نسبت به سرمایه کل که به عنوان متغیر در مدل امتیاز دهی عمل میکند احتمالا افزایش یافته اما عملکرد جریانات نقدی ممکن است با سرعت کمی نسبت به منافع افزایش یابد. افزایش فروش برای این شرکت ها ممکن است به سود آوری آینده اشاره نکند اما Z- Score را افزایش داده و پیش فرض پیش بینی شده در مدل Z- Score را کاهش می دهد. چنین مفهومی مطابق با یافته های گراهام و همکاران (2005) می باشد، آنها با بیش از 400 مدیر اجرایی مصاحبه کردند که حدود %78 برآوردن یا افزایش معیارهای درآمد در عملکرد طولانی را ترجیح می دهند.
بررسی ادبیات
مطالعه ما مربوط به تحقیق (i) بوده که جهت مدل پیش بینی پیش فرض و پیش بینی پذیری برای مدل ها را خارج از نمونه توسعه داده و (ii) تحقیق در مورد سود شرکت ها و یا مدیریت مخارج می باشد. در مباحث زیر مطالعات متدلوژی های پیش بینی مدیریت درآمدهای فعالیت واقعی را بررسی می کنیم.
مدل پیش بینی پیش فرض
در 40 سال گذشته پژوهشگران ریسک اعتباری متدلوژی های موثری را بمنظور پیش بینی عدم پرداخت بدهی وام گیرندگان یا شکست اقتصادی کشف کردند. اقدامات تاثیر گذار در این زمینه توسط Beaver (1967)و Altman (1968) صورت گرفته است که مدل های مبتنی بر حسابداری از نسبت های مالی جهت پیش بینی شکست های تجاری استفاده می گردد. با بکارگیری 14 نسبت مالی برای طبقه بندی ناکامی یک شرکت در برابر یک نمونه همسان، Beaver از آزمون طبقه بندی دو مقوله ای جهت شناسایی میزان خطا که یک طلبکار بالقوه تجربه کرده ساتفاده می کند. در مقابل، Altman یک روش تحلیل چند تایی جدا کننده (MDA) جهت حل مشکل بی ثباتی مربوط به مدل یک متغیری Beaver بکار میگیرد. Altman 22 نسبت مالی سودمند مالی را جهت شناسایی پیش فرض شرکت های تولیدی بکار برد که در نصف آنها درخواست ورشکستگی را اصلاح می کنند. او سپس 5 نسبت از 22 نسبت را که بهترین قدرت را جهت پیش بینی ورشکستگی شرکت فراهم کرده انتخاب می کند. این 5 متغیر مربوط به نقدینگی، سود آوری، نسبت بدهی به دارایی خالص، پرداخت بدهی و نسبت های فعالیت می باشند. مطالعات ریسک اعتباری از MAD Altman (Altman et al., 1977, 1995; Blum, 1974; Deakin, 1972; Edmister, 1972; Eisenbeis, 1977; Gombola et al., 1987; Lussier, 1995; Micha, 1984; Piesse and Wood, 1992; Taffler and Tisshaw, 1977). استفاده می کند. بر اساس اکثر مطالعات مذکور فرضیات اولیه MDA نقض شده است.
گسترش نظریه
مدل ارزیابی ریسک ارائه شده توسط Altman (1968) خطر اعتباری شرکت را با بکارگیری متغیرهای حسابداری مورد ارزیابی قرار می دهد. بهرحال، ادبیات وجود تغییر حسابداری را تکرار می کند. فرض میکنیم که در نظر گرفتن پیچیدگی های بالقوه قدرت پیش بینی مدل را افزایش می دهد. مدیریت درآمدهای واقعی را برای عملیات، تولید، فعالیت مخارج و تاثیر آن بر مشخصه مدل ارزیابی خطر تنظیم شده مورد بررسی قرار می دهیم. اهمیت هر فاکتور توضیحی را در مدل تنظیم شده و قدرت پیش بینی مدل ارزیابی می کنیم. محتوای اطلاعات گزارش مالی ممکن است پس از کنترل معاملات واقعی برای مدیریت درآمدها را بیشتر یا دقیق تر باشد و مدل ارزیابی ریسک تنظیم شده میتواند در شناسایی بحران های مالی شرکت کارآمد تر باشد. بنابراین فرض میکنیم که مدل ارزیابی ریسک تنظیم شده بهتر مشخص شده و در زمان ترکیب حداقل یکی از تاثیرات مدیریت درآمدها واقعی دارای قدرت پیش بینی بهتر می باشد. فرضیه های زیر را برای گنجاندن تاثیرات جریانات نقدی غیر عادی را با توجه به فعالیت های عملیاتی، هزینه تولید، هزینه اختیاری گسترش می دهیم.
طراحی های تحقیق بمنظور برآورد تاثیر مدیریت درآمدها بر کارایی مدل ارزیابی ریسک
مدیریت درآمد واقعی
این مطالعه مدیریت درآمدها واقعی توسعه یافته توسط Cohen et al. (2008) and Roychowdhury (2006) را بکار گرفته و سه فرم از تغییرات معاملات واقعی را در تغییرات حساب در نظر می گیرد: تسریع به رسمیت شناختن فروش، گزارش COGS کمتر از طریق تولید افزایش یافته و کاهش در مخارج اختیاری.
نتایج تجربی
تاثیر مدیریت درآمدها بر مدل Z-score
بمنظور بررسی، مدیریت درآمدها ضرایب شیب فاکتورها در مدل Z-score را برای بحران مالی توضیح می دهد، و ما ضرایب رگرسیون 5 فاکتور پیش بینی بحران با ترکیب و بدون ترکیب کردن اصطلاحات تعامل را برای مدیریت درآمدها مانند آنچه در جدول 4 و 5 نشان داده شده مورد ارزیابی قرار می دهیم. بر اساس گزارش جدول 4، تمام ضرایب ارزیابی شده بجز ZWC، برای نمونه داده ها مانند ضرایب Z-scoreاعلام شده توسط Altman (1968) می باشند. ضریب بیشترین مقدار برای ZEBITبوده و کمترین مقدار برای ZLEV می باشد. بجز ZWC، فاکتورها %5 اهمیت آماری را نشان می دهند.
تحلیل های اضافه
تست افزایش اختیاری
این بخش افزایش اختیاری را به عنوان معیار مدیریت درآمدهای جایگزین را اتخاذ کرده و آزمایش های بیشتری را انجام می دهد. در بخش های پیشین، معیار مدیریت درآمدهای واقعی را بمنظور افزایش کارایی مدل Z-score با هم ترکیب می کنیم. شرکت ها ممکن است سودهای این دوره را افزایش داده یا مخارج اختیاری را با یا بدون گمراه کردن خوانندگان گزارش مالی کاهش دهند. در نتیجه، در مقابل نتایج تست با توجه به معیارهای مدیریت درآمدها، نتایج مرتبط که از افزایش اختیاری استفاده می کنند احتمالا پایدار یا ناپایدار است. در مقایسه با معیارهای مدیریت درآمدها واقعی، افزایش اختیاری قابل توجه احتمالا از گمراهی عمدی بجای تلاش های غیر استراتژیک جهت مقاومت در برابر سختیها توسط شرکت های بحرانی نتیجه می شود.
نتیجه گیری
این مطالعه تخمین می زند که در نظر گرفتن تغییر گزارش بالقوه مالی قابلیت پیش بینی پیش فرض مدل های امتیاز دهی مبتنی بر حسابداری را توسعه و بهبود می بخشد. از شرکت های اوراق بهادار چینی به عنوان نمونه استفاده کرده که جهت بررسی میزان جریان های تغییر کننده از جمله کاهش مخارج و تسریع تشخیص فروش بر کارایی مدل در ارزیابی احتمال بحران مالی تاثیر می گذارد. در مقایسه با مدل تنظیم شده که تاثیرات مدیریت درآمدهای واقعی ترکیب کرده، Z-score و احتمال بقا برگرفته شده از مدل Altman برای شرکت هایی که درآمدها را افزایش داده تخمین های ما را حمایت می کنند.
این مقاله ISI در سال 2016 در نشریه الزویر و در مجله مالی اقیانوس آرام، توسط گروه تجارت بینالملل منتشر شده و در سایت ای ترجمه جهت دانلود ارائه شده است. در صورت نیاز به دانلود رایگان اصل مقاله انگلیسی و ترجمه آن می توانید به پست دانلود ترجمه مقاله پیش بینی مدیریت درآمدها در سایت ای ترجمه مراجعه نمایید.