ای ترجمه
خواندن ۷ دقیقه·۲ سال پیش

ارتباط حجم لوب گیجگاهی میانی و سنجش حافظه (مقاله ترجمه شده)

چکیده

مقدمه: ما نتایج یک آزمون حافظه انجمنی جدید و مرتبط از نظر محیط زیست، یعنی آزمون صفحه لمسی موقعیت شیء (OLTT) را ارائه کرده ایم که نسبت به خطر لوب گیجگاهی میانی مرتبط با اختلال شناختی خفیف (MCI) حساس است.

روش ها: در مجموع 114 نفر از جمله افراد جوان و مسن به عنوان گروه کنترل و بیماران مبتلا به MCI شرکت کردند و OLTT و آزمون استاندارد عصبی روانشناختی را تکمیل کردند. OLTT مستلزم آن بود که شرکت کنندگان موقعیت اشیاء تحت شرایط آزاد و نشانه دار را با دقتی به یاد آورند که با استفاده از معیارهای فاصله (به عنوان مثال، امتیاز خطای پیوسته) و یک فرمت تشخیص استاندارد ارزیابی شده بودند. همبستگی های بین داده های عملکرد و حجمی از زیر مجموعه ای از 77 شرکت کننده ارزیابی شده بودند.

نتایج: اثرات معنی دار سن به واسطه اثرات MCI در تمام شرایط آزمون تحت الشعاع قرار گرفتند. به طور کلی، یادآوری نشانه دار OLTT به شدت و به طور خاص بیش از آزمون های حافظه سنتی با حجم نواحی لوب گیجگاهی میانی مرتبط با بیماری در ارتباط قرار داشت.

بحث: OLTT ممکن است نسبت به خطر ساختاری اولیه در نواحی که توسط بیماری آلزایمر تحت تاثیر قرار گرفته اند، حساس باشد.

مقدمه

بخش قابل توجهی از شواهد نشان می دهند که بیماری آلزایمر (AD)، سال ها قبل از شروع علائم بالینی با تجمع نوروفیبریلارا تئو در ناحیه ترانس اینتورهینال لوب های گیجگاهی میانی در میان اولین تغییرات پاتولوژیک آغاز می شوند و به طور خاص با کاهش شناختی در ارتباط قرار دارند. این موقعیت آناتومیک قابل توجه است، زیرا قشر اینتورهینال به عنوان (1) ناحیه همگرایی برای ورودی چند کیفیتی از قشر های آمیگدال، پریرهینال، پاراهیپوکمپال، شنوایی و بینایی و (2) مدخل هیپوکامپ از طریق مسیر های پرفورانت و الوییر عمل می کند که به طور مستقیم سابیکولوم، CA1، CA3 و چین سینوسی مغز را از نظر عصبی تامین می کند. بنابراین، جای تعجب نیست که نقص حافظه به طور معمول اولین علامت شناختی AD است و مبنای تشخیص اختلال شناختی خفیف (فراموشی) (MCI) به طور کلی به عنوان یک پیشگام برای فراموشی مرتبط با AD در نظر گرفته می شود. کمیت این نقص حافظه به طور معمول با استفاده از معیارهای پذیرفته شده عصبی روانشناختی مانند حافظه برای فهرست کلمات، نثر، و طرح های دیداری فضایی تعیین می شود، با این حال افراد مسن تر و بیماران که در مراحل اول بیماری قرار دارند اغلب دشواری با وظایف انجمنی مانند یادآوری موقعیت اشیاء را گزارش می کنند. بنابراین، ممکن است در استفاده از پارادایم هایی که در زمان ارزیابی حافظه در افراد مسن، با این شکایت های واقعی برابر هستند، مزیت خاصی وجود داشته باشد.

در چند مطالعه اخیر، حافظه موقعیت شیء (OL) در بیماران مبتلا به MCI مورد بررسی قرار گرفته است، و اختلال قابل توجهی نسبت به افراد مسن سالم از نظر شناختی گزارش شده است. این یافته ها با توجه به فرآیند های شناختی و همبستگی های مرتبط نوروآناتومیک حافظه OL انگیزنده هستند. به طور خاص، برای شکل گیری موفق یک حافظه OL جدید، فرد باید از نواحی شکمی جریان بصری از جمله قشر پریرهینال برای شناسایی شیء استفاده کند. پردازش موقعیت شیء به عنوان دخالت چین سینوسی مغز پاراهیپوکامپ شناخته شده است. این جنبه های مختلف اطلاعات مربوط به شیء باید از طریق شبکه حافظه کاری پیشانی آهیانه ای در ذهن نگه داشته شوند، تا زمانی که با ارتباطی که تصور می شود در هیپوکامپ رخ می دهد، به یک حافظه طولانی مدت محدود هستند. انتقال اطلاعات از حافظه کاری به حافظه طولانی مدت با ساختار بادلی یک بافر اپیزودیک همخوانی دارد که ممکن است در مورد حافظه های OL  مبتنی بر پیش بینی های فوق الذکر در داخل و خارج از این منطقه و همچنین شواهد نوروفیزیولوژیک فعال سازی عصبی مداوم در طول تاخیر های زمانی توسط قشر اینتورهینال ایجاد شود. بنابراین پاتولوؤی مرتبط با AD در ناحیه انتورهینال ممکن است منجر به ادغام ناقص اشیاء و موقعیت آن ها می شود و درنتیجه فرآیند ارتباط هیپوکامپ را در معرض خطر قرار می دهد.

روش ها

شرکت کنندگان

در مجموع 114 نفر در آزمون صفحه لمسی موقعیت شیء (OLTT) و یک پروتکل نورو فیزیولوژیک مختصر شرکت کردند (جدول 1). در این میان، 36 نفر از افراد سالم جوان  (HYCs) و 31 نفر از افراد سالم مسن (HOCs) به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. این شرکت کنندگان هیچ گونه شکایت ذهنی یا شواهد عینی از اختلال حافظه نداشتند (آن ها در 1 SD از میانگین شاخص های حافظه فوری و تاخیر دار باتری قابل تکرار برای ارزیابی وضعیت نوروفیزیولوژیک (RBANS) عمل می کردند) و در تمام فعالیت های ابزاری زندگی روزمره مستقل بودند. با توجه به معيار پترسن در طول یک کنفرانیس جامع پیش از ارجاع به مطالعه، تشخیص داده شد که 47 نفر از شرکت کنندگان مبتلا به MCI فراموشی هستند. به طور خاص، یک کاهش ذهنی در حافظه (گزارش شده توسط بیمار یا آگاهی دهنده) و شواهد عینی اختلال حافظه در زمینه عملکرد روزمره نسبتا محفوظ وجود داشت. معیارهای نشان داده شده در جدول 1 مستقل از مواردی هستند که برای تعیین تشخیص بالینی MCI مورد استفاده قرار می گیرند، و در نتیجه ثبات نقص حافظه مشاهده شده را تقویت می کنند.

نتایج

ویژگی های گروه

گروه های کنترل فقط از نظر سن متفاوت بودند. در حالی که گروه های HOC و MCI از نظر جمعیت شناختی قابل مقایسه بودند، بیماران مبتلا به MCI در رابطه با شاخص های حافظه تاخیر دار و فوری RBANSعملکرد بسیار بدتری داشتند. هر چند بیماران مبتلا به MCIنیز نسبت به HOC در رابطه با شاخص های تمرکز (به دلیل عملکرد ضعیف در زیرمجموعه رمز گذاری) و زبان (به دلیل کاهش سلاست معنایی) عملکرد بسیار بدتری داشتند، میانگین گروه همچنان در حدود 1 SDمیانگین قرار داشت (در محدوده نرمال). بیماران مبتلا به MCIنیز گروه های کم تری را تکمیل کردند و در طور نسخه اموری آزمون مرتب سازی کارت ویسکانسین نسبت به HOCخطاهای بیش تری داشتند. بنابراین، الگوی اختلال نوروفیزیولوژیگی در گروه MCI با الگوی اختلال افرادی که در معرض خطر ابتلا به زوال عقل هستند، سازگاری دارد، به خصوص به دلیل AD (جدول 1).

بحث و بررسی

مطالعه حاضر دارای دو هدف اصلی است. اول، اثرات معنی دار سن و MCI بر عملکرد شناختی را با استفاده از یک آزمون حافظه OLجدید ارزیابی و پیدا کردیم. اثرات سن در طول بخش های انجمنی وظیفه مشهود بودند (یادآوری و تشخیص نشانه دار) و اثرات اضافی MCI در تمام شرایط کار بیش تر بودند.

یافته های مقطعی فعلی باید تکرار شوند و در تحقیقات آینده باید از یک رویکرد طولی برای تعیین این موضوع استفاده شود که آیا عملکرد OLTT در پیش بینی کاهش شناختی نقش دارد و یا منعکس کننده تغییرات نرمال در عملکرد و نوروآناتومی هست یا نه. ادغام نشانگر های زیستی استاندارد طلایی پاتولوژی AD، مانند تصویربرداری آمیلوئید یا نشانگر های سیال مغزی نخاعی در این زمینه مفید خواهد بود. تجسم رسوب تئو در قشر اینتورهینال ایده آل است و با توجه به پیشرفت های اخیر لیگاند عملی خواهد بود. این مطالعات در آینده ای نزدیک امکان پذیر خواهند بود، زیرا OLTT در ارزیابی یک گروه طولی از سالمندانی در نظر گرفته شده است که در مراحل و انواع مختلف زوال عقل در مرکز بیماری آلزایمر میشیگان قرار دارند. در نهایت، ماهیت مداوم مراحل یادآوری OLTT ممکن است آن را نسبت به مداخلات دارویی و غیر دارویی حساس سازد، همان طور که اخیرا با استفاده از شبیه سازی جریان مستقیم ترانس کرانیال نشان داده شده است. با این حال، پیش از این کاربرد، ایجاد ویژگی های روان سنجی و ارزیابی OLTT با استفاده از روش های دقیق مانند دستور العمل های COSMIN حائز اهمیت خواهد بود که فراتر از محدوده مطالعه حاضر است. مطالعات برنامه ریزی شده نیز با مقایسه عملکرد با وظایف قابل قیاس در خانه بیمار، به ارزیابی اعتبار اکولوژیکی OLTT می پردازند. بنابراین، OLTT ممکن است به عنوان معیارهای نسل بعد که نسبت به کاهش شناختی اولیه حساس هستند و ارزیابی هدفمند تر نواحی بیولوژیکی مرتبط را امکان پذیر می سازند، به سایر آزمون های توسعه یافته حافظه بپیوندد.

این مقاله در سال 2018 در نشریه alz و در مجله آلزایمر و دمانس، توسط گروه روانپزشکی منتشر شده و در سایت ای ترجمه جهت دانلود ارائه شده است. در صورت نیاز به دانلود رایگان اصل مقاله انگلیسی و ترجمه آن می توانید به پست دانلود ترجمه مقاله ارتباط حجم لوب گیجگاهی میانی و سنجش حافظه در سایت ای ترجمه مراجعه نمایید.

خدمات ارائه مقالات علمی و سفارش ترجمه تخصصی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید