گاهی اوقات به این فکر میکنم ، اگه ما فریلنسر ها میخواستیم تیم ورک کنیم با دیگران ، یا میخواستیم کارمون رو با وابستگی به دیگران انجام بدیم ...
بدون شک حال خوب امروز رو نداشتم. البته نمیشه گفت جامعه فریلنسرها از باقی جامعه کاملا جداست و آدم های مختلف با سلیقه ها رفتار و گفتار مختلف درش حضور پیدا می کنند.
اونایی که فریلنسر هستند و این نوشته رو میخونن خیلی هاشون میدونن دارم از چی میگم.
از این تفکر درگیر توی این کشور (شاید در کشورهای دیگه هم باشه ولی من ندیده قسم میخورم کمتره) که همیشه میخواد سر از کارت در بیاره ، تحمل رشد تو رو نداره ، همیشه شغل جدید تو رو مورد تمسخر میگیره چون نمیفهمه تو داری چیکار میکنی ، دوست داره پولت رو بکشه بالا و....
داشتم میگفتم گاهی اوقات به این فکر میکنم که اگه قرار بود(الزامی بود) با جامعه یک ارتباط صد در صدی بگیریم چقدر تلخ بود فریلنسینگ.
ولی خوب اینجا ما زیادتریم و واقعا بوی فریلنسینگ میاد :)