ویرگول
ورودثبت نام
باشگاه فناوران یونش
باشگاه فناوران یونش
خواندن ۱۱ دقیقه·۲ سال پیش

کارآفرینان بزرگ ایران: مرتضی سلطانی

به خاطر نقش مهم استارتاپ‌ها در توسعه و پیشرفت اقتصاد کشورها، کارآفرینی جایگاه ویژه ای در دنیای مدرن پیدا کرده. به همین دلیله که این روز ها واژه کارآفرینی زیاد به گوش‌هامون میخوره و جمله های انگیزشی و داستان های جالب زیادی از کارآفرینان بزرگ و مشهور دنیا شنیدیم؛ کسایی که شرایط در نظر گرفتن، ریسک‌های یک شروع جدید رو سنجیدن، اونارو به جون خریدن و به موفقیت رسیدن!

کارآفرینی از کجا شروع شد

در طول تاریخ کارآفرینی همیشه بوده و کسایی مثل ریچارد کانتیلون و آدام اسمیت لغت «کارآفرین» رو توی قرن‌های هفدهم و هجدهم میلادی به کار بردن، ولی نه به این معنی ای که ما امروز می‌شناسیم.
ما امروز کارآفرینی رو یک علم میدونیم و حتی عده‌ای در دانشگاه‌ها متخصص کارآفرینی هستن و کارآفرینی به شکلیه که میشه بین کارمندی و کارآفرینی یک راه را انتخاب کرد تا جاییه که این انتخاب، به عنوان یک سوال جدی در مسیر شغلی به رسمیت شناخته شده. این اتفاق نسبتاً جدید و متعلق به یک قرن اخیره.

و این روز ها دیگه چرخ‌های توسعه اقتصادی با توسعه کارآفرینی حرکت می‌کنن و آمریکا اقتصاد خودشو مدیون کارآفرین هاست.

کارآفرینی به زبان ساده

تو طول تاریخ، همیشه نیازهای جدید بوده و همیشه هم افرادی بودن که برخلاف روند عادی جامعه پیش رفتن و دست به کارهای جدید زدن. میشه گفت ما این رشد جهان، پیشرفت فناوری و حتی تغییر سبک زندگی رو مدیون این افراد هستیم که دست به نوآوری زدن.

به زبان ساده، «کارآفرینی» هم همون فرایند تأسیس یک کسب‌وکار بر مبنای یک فکر و ایده نو است.

کلمه Entrepreneur که در زبان فارسی به کارآفرین ترجمه شده، اصالتاً یک کلمه فرانسویه که اولین بار در سال 1723 میلادی برای توصیف فردی به کار رفت که با پذیرفتن ریسک‌های اقتصادی و با امید به سودآوری، یک کسب‌وکارو راه‌ اندازی و مدیریت می‌کنه.
کارآفرینی فرآیند های اقداماتیه که یک کارآفرین به‌عنوان شخصی که همیشه به دنبال ایده‌های تازه است به آن‌ها متوسل می‌شه و با پذیرفتن ریسک‌ها و تردیدهای ذاتی ای که در هر اقدام جدید هست، از آن ایده‌ها فرصت‌های تازه خلق میکنه.

این روز ها در عرصه جهانی افراد خلاق و نوآور به‌عنوان کارآفرین ها منشأ تحولای بزرگی در عرصه تولید و خدمات شدن بطوریکه حتی شرکت‌های بزرگ جهانی هم برای حل مشکل‌‌هاشون به کارآفرینا مراجعه می‌کنن.

کارآفرینی در ایران

توی ایران هم چند سالی هست کارآفرینی به موضوع داغ رسانه‌­های دیداری و شنیداری تبدیل شده و همه به نوعی با این موضوع دست و پنجه نرم می­کنن.

همونطور که باهم خوندیم کارآفرینی قدمتی 300 ساله داره ولی شاید اولین بار حدود 100 سال پیش بود که در ایران زمزمه­‌های کارآفرینی به این‌ شکلی که الان ما میشناسیمش به گوش رسید.


شروع کارآفرینی

همه ما میدونیم که راه‌اندازی یک کسب‌و‌کار جسارت می‌خواد؛ اما کار اصلی درواقع بعد از راه انداختن اونه که باید کسب‌وکارمونو در مسیر موفقیت پیش ببریم. یکی از نکاتی که میتونه خیلی به موفقیتمون کمک کنه استفاده از تجربه کسایی که این راه و شروع کردن و به طرز فوق‌العاده ای توش موفق بودن.
درسته که کارآفرینی اصلا یک مسیر تعریف شده نداره و راهش برای هر آدمی به شدت متفاوته، حتی ریسک ها و چالش هایی هم که در طی این مسیر اتفاق میوفته برای هیچ دو نفر و دو کسب‌وکاری یکی نیست. ولی با اینحال خوندن زندگینامه کارآفرین های بزرگ و اینکه چه چالش هایی تو این راه براشون به وجود اومده، چطور با مشکلا سروکله زدن و اینکه رمز موفقیتشونو چی میدونن، میتونه خیلی برامون مفید باشه.
حتی میتونه کمکمون کنه که بعد از آشنایی با این راه تصمیم بگیریم که دلمون میخواد توش قدم بذاریم یا نه.

به همین دلیل تو این مقاله میخوایم باهم زندگی‌نامه چندتا از کارآفرینای بزرگ و موفق و مشهور ایرانو بخونیم، کسایی که در اول راه درست مثل ما بودن و چیز زیادی نداشتن و حتی فکر نمیکردن به موفقیت برسن اما با اراده‌ای که داشتن در مسیر کارآفرینی‌شون ثابت‌قدم موندن و به شکست‌ها توجهی نکردن تاجایی که حالا همه‌ اسمشونو شنیدیم و هر روز از محصولات و خدماتشون که حاصل نوآوری ها و جسارتشون بوده استفاده میکنیم.



مرتضی سلطانی بنیان گذار شرکت زر ماکارون

ماکارونی از غذاهای خوشمزه‌ایه که تقریبا همه دوسش داریم؛ به خصوص وقتی که با ته‌دیگ سیب‌زمینی باشه! وقتی میریم فروشگاه تا ماکارونی بخریم اسم برند های مختلفی به گوشمون میخوره که هرکدوم داستان های خودشونو دارن، ولی امکان نداره اسم زرماکارون به گوشمون نخورده باشه.

مرتضی سلطانی خالق زرماکارون یکی از بزرگترین کارآفرین های ایرانه، البته تولید ماکارونی تنها زمینه فعالیت او نیست و بخش‌های قابل توجهی از صنعت ایرانو به خودش اختصاص داده.

کودکی سخت

مرتضی سال ۱۳۳۷ در روستای قاهان شهر قم به دنیا آمد، کودکی خیلی سختی پشت سر گذاشت. ﻣﺎدرش ﻫﻤﺴﺮ دوم ﭘﺪرش ﺑﻮد و پدرش از ﻫﻤﺴﺮ اولش ۸ ﻓﺮزﻧﺪ داﺷﺖ و به همین دلیل فقط دو سه بار در ماه به اونا سر میزد. ﻣﺎدر باید بار زندگی و ﺗﺮﺑﯿﺖ ۳ ﻓﺮزﻧﺪ ﯾﺘﯿﻢ دﯾﮕﺮشو هم تنهایی به دوش ﻣﯽ‌ﮐﺸﯿﺪ و زندگیشون با گیوه دوزی مادرش میگذشت هرچند که اصلا کافی نبود و بچه‌ها از همون سن‌ پایین شروع به کار کردن.
مدرسه رفتن مرتضی هم خیلی دردسر داشت، پدرش با اینکه فقط چند بار در ماه به اونا سر میزد با مدرسه رفتن او مخالفت کرد و در آخر هم شرط مدرسه رفتنشو طلاق گرفتن از مادرش گذاشت که این اتفاق هم افتاد!
یکی از عادت های مرتضی در کودکی ﺧﻮاﻧﺪن زندگینامه آدم های موفق و تصور کردن خودش در جای اون‌ها بود.

مرتضی در بچگی کارهای مختلفی رو انجام داد؛ او از مادرش یاد گرفته بود که کار کردن عار نیست و به همین دلیل با پولی که از شستن قبرها، واکس زدن کفش، واکسن زدن و... به دست می‌آورد به مادرش کمک میکرد. ‫مرتضی سلطانی تعریف میکنه که: «در آن زمان در قبرستان پیرمردی ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ ﻋﺰﯾﺰ از ‫دﺳﺖ رﻓﺘﻪ‌اش را ﻧﻮازش ﻣﯽ‌ﮐﺮد که شروع کردم به شستن آن قبر و وقتی کارم تمام شد چشمم به دستان او بود تا پولی به من بده تا بتونم قبرهای دیگری را تمیز کنم. ‫ﭼﺸﻤﺎی ﭘﯿﺮﻣﺮد ﺑﻪ ﭘﺎﻫﺎﯾﻢ دوﺧﺘﻪ ﺷﺪ و ﻣﻦ ﭘﺎﻫﺎﯾﻢ را ﻣﺤﮑﻢ‌ﺗﺮ در ﺧﺎک ﻓﺮو ﮐﺮدم و او ﺑﺎ ﺗﺎسف ﻋﻤﯿﻖ، زﻣﺰﻣﻪ ﮐﺮد وای ﺑﺮ ﻣﻦ، وای ﺑﺮ ﻣﺎ، اون مرد ﻣﺮا ﺑﺎ ﺧﻮد به کفش فروشی برد و برایم کفشی پلاستیکی خرید که هدیه‌ای با ارزش برای من بود و این کفش‌ها یکی از ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺧﺎﻃﺮات و ارزﺷﻤﻨﺪﺗﺮﯾﻦ داراﯾﯽ‫ﻫﺎی ﻣﻦ هستن.»

دیپلم گرفتن مرتضی سلطانی، پایان موقت تحصیلاتش به شمار می‌رفت چون به علت انقلاب فرهنگی دیگه نتونست به دانشگاه بره. کار کردن پاره وقت پیش برادرانش که در زمینه قالی مشغول به کار بودند هم نتونست قلب پُرشور اونو آرام کنه. به همین دلیل، قم را به مقصد تهران با آرزوهایی بزرگ و دعای مادرش ترک کرد.
اما اولین تجربه کاری او در تجارت همان کار کردن در زمینه فرش بود.

مرتضی در تهران و آشنایی با سوله‌سازی

خودش درباره اومدنش به تهران میگه که: «حالا به تهران آمده بودم اما نمی‌دانستم کجا و چگونه باید به دنبال کار بگردم. اصلا نمی‌دانستم که می‌خواهم چه کاره شوم. با چند نفر از دوستانم که آن‌ها هم برای کار به تهران آمده بودند در خیابان فلسطین، دفتری را اجاره کردیم. در آنجا، هم می‌خوابیدیم، هم زندگی می‌کردیم و هم محل قرارهای کاری ما بود و روزها برای پیدا کردن کار، آنجا را ترک می‌کردیم.»

همون روزا از طریق یکی از دوستاش که روی سوله‌های ساخته شده، پوشش می‌زد برای اولین بار با واژه سوله آشنا شد. مرتضی که خیلی کنجکاو شده بود، درباره این موضوع از دوستش سوال کرد و از او خواست که در زمینه ساخت سوله‌ها همکاری کنه اما دوستش که فهمید مرتضی چیزی درباره سوله نمیدونه پیشنهادشو رد کرد.

مرتضی از سوله‌سازی چیزی نمی‌دونست چون تا به حال یک سوله هم نساخته بود. از طرفی، کسی هم نبود که به او یاد بده. چون تا قبل از انقلاب، ساخت سوله‌ها در انحصار خارجی‌ها بود و با رفتن اونا از ایران، سوله جدیدی ساخته نمی‌شد. به همین دلیل، مرتضی تصمیم گرفت یک آگهی در روزنامه با این محتوا منتشر کنه که: «ما برای شما سوله می‌سازیم.» فردای همان روز از طرف تشکیلاتی به نام «اتحادیه امکان» با او تماس گرفتن و از مرتضی دعوت کردن که به دفترشون بره. وقتی آن‌ها فهمیدند که این جوان، هیچ چیزی راجع به سوله‌سازی نمیدونه، حسابی عصبانی شدن. اما مرتضی دست بردار نبود و آن‌قدر سماجت به خرج داد که بالاخره مدیرعامل آن اتحادیه را راضی کرد تا به او و گروهش که اکنون یک شرکت بودن، فرصتی برای سوله‌سازی بده.
تلاش‌های او به بار نشست و توانست موافقت آن‌ها را جلب کنه. مرتضی و گروهی از افراد حرفه‌ای که دور هم جمع کرده بود با کمک مهندس ناظری که در آن اتحادیه حضور داشت تونستن یک سوله با کیفیت تحویل بدن.

این موفقیت، مسیر را برای قراردادهای بعدی او هموار کرد و تونست در ۲۰ استان کشور، انحصار ساخت سوله‌ها را در دست بگیره.

ورود به صنعت و آماده‌سازی مواد پایه

ساخت حرفه‌ای و گسترده سوله‌ها نتونست مرتضی را راضی کنه. به همین دلیل، او کارخانه‌هایی را راه‌اندازی کرد که در آن‌ها انواع مواد اولیه مورد نیاز برای سوله‌سازی ساخته می‌شدن.
مرتضی تونست با وارد کردن کوره‌ها و ماشین‌های مورد نیاز از آلمان، خط تولید جدید خودشو با نام «صنایع چدن پارس» راه بندازه. پس از آن یک کارخانه تراشکاری و کارخانه دیگری با عنوان «لوله‌های دقیق کاوه» نیز در شهرک صنعتی کاوه احداث کرد.

آغاز زرماکارون

مرتضی یکبار دیگه دست به کاری تازه زد و تحقیقاتشو در زمینه صنایع غذایی آغاز کرد. او متوجه شد نوعی گندم خاص در ایران وجود داره که آن را با نام «گندم دوروم» می‌شناسن. توی تحقیقاتش فهمید در کشورهای خارجی از این نوع گندم برای تهیه «آرد سمولینا» و تولید ماکارونی استفاده می‌شد. اما در ایران، به علت عدم آگاهی، اونو با گندم‌های معمولی ترکیب می‌کردن که به هدر نره! بعد از مدتی تصمیم گرفت که در زمینه «آرد صنعتی» و تولید آرد سمولینا مشغول به کار شه. به همین دلیل، زمینی مناسب در کرج خرید و پس از گرفتن مجوزهای لازم کارخانه را احداث کرد. پس از راه‌اندازی کارخانه، تمام گندم‌های دوروم را از کشاورزان خرید و برای اولین بار در ایران از آن‌ها برای تهیه آرد سمولینا استفاده کرد.
میزان آرد تولیدی زیاد بود و خریداران آن کم. به همین دلیل تصمیم گرفت که خودش خط تولید ماکارونی رو راه‌اندازی کنه و آرد تولیدی خودشو به کار بگیره. و این آغاز «زر ماکارون» بود.

مرتضی سلطانی سال های زیادی رو وقف این کار کرد، سال ۱۳۷۲ تونست شرکت آرد زر و در سال ۱۳۸۰ اولین کارخانه آرد سمولینای ایران را پایه گذاری کرد و سرانجام در سال ۱۳۸۴ شمسی، شرکت زرماکارون رو افتتاح کرد!

همیشه دنبال تجربه جدید

او همواره به صورت مداوم به تلاش و ممارست در عرصه صنعت ادامه داد. در سال ۱۳۹۴ اولین پالایشگاه غلات ایران یعنی زر فروکتوز را به بهره‌ برداری رسوند. مرتضی نگاه فرامرزی داره و مدام دنبال تجربه های جدیده. او از پاستای باریلای ایتالیا یاد می‌کنه که با تولید نزدیک به ۲۰۰۰ تن در روز، اولین تولید کننده پاستای جهانه و زرماکارون با ۱۵۰۰ تن تولید پاستا در حال رقابت با اوست. او حتی وارد بازار اشباع شده ترکیه هم شده که هم اکنون هم پاستاهای زر به نمایندگی ایران در این کشور در کنار برندهای معتبر جهانی از جمله باریلا در سبد انتخابی مشتریان ترک قرار دارد و در صدد موفقیت‌های بیشترش در این موقعیته.

او یکی از کارآفرینان برتر علمی در سال ۱۳۹۲ در بخش صنعت در هشتمین جشنواره امتنان از کارآفرینان برتر کشور، کارآفرین برتر سال ۱۳۹۱ در پنجمین همایش نوآوری و عدالت اقتصادی، و شخصیت برتر کشور در سال ۱۳۹۰ براساس نظرسنجی انجام‌شده از بزرگان و پیشکسوتان صنایع غذایی کشور شده. همچنین موفق به دریافت تندیس لوح و نشان امین الضرب به عنوان عالی‌ ترین نشان کارآفرینان و صنعتگران برتر از اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌ جمهور وقت و محمدرضا نعمت‌ زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت شده.

اما یک ذهن پر هیجان، همیشه دنبال پیدا کردن مسیریه که بتونه تازگی خودشو حفظ کنه. در نتیجه، دوباره دست به کار شد و تحقیقاتشو آغاز کرد تا بتونه فرصتی تازه برای یک فعالیت متفاوت‌تر پیدا کنه.
بین بررسی‌هاش متوجه شد که سرانه مصرف قند و شکر در ایران بسیار بالاست و مردم به قندهایی کم‌خطرتر و طبیعی‌تر مثل فروکتوز دسترسی ندارن. نوشابه‌های صنعتی هم فقط از شکر در تولید محصولات خود استفاده میکنن. مرتضی می‌خواست تغییری بنیادی در این چرخه معیوب ایجاد کنه و تصمیم گرفت به سراغ تولید فروکتوز برود و در این زمینه شیرین فعالیت کنه. برای آغاز این کار، به زمین نیاز داشت. برای همین، زمینی به متراژ یک میلیون مترمربع در هشتگرد خرید. و اولین فرد در ایران بود که طرح‌های فروکتوز و استخراج قند از ذرت را در هشتگرد و با کمک مهندس‌های دانشگاه صنعتی شریف و چند مشاور خارجی شروع و اجرا کرد.
حتی در این شرایط سخت اقتصادی، گروه صنعتی زر ماکارون یک مگا پروژه ی بزرگ در صنایع تبدیلی را در دست اجرا داره؛ بزرگترین پروژه کانفکشنری خاورمیانه با نام «زرکام» !

از مرتضی سلطانی به عنوان یک پدیده در صنعت ایران یاد می شه. او بعدها تحصیلات دانشگاهی خود را تا مقطع فوق‌ لیسانس رشته مدیریت صنعتی ادامه داد. او در مصاحبه ای می گوید: ” پول با سرمایه فرق می‌ کند! من پولدار نیستم، سرمایه‌ دار هستم. سرمایه من ماشین‌ آلاتم، دانشگاهم، دانش فنی‌ ام، تکنولوژی‌ ام، برندم، کارم، تولیدم و همچنین نیروی انسانی‌ ام است. “

هرچند که مرتضی سلطانی، هنوز هم از فعالیت‌هایش راضی نیست و فکر می‌کند که می‌تواند خیلی بهتر از این باشد! اما از نظر اهل فن، او «سیمرغ صنعت ایران» است.

و در آخر

با هم خوندیم که مرتضی سلطانی با زندگی سختی که در کودکی و نوجوانی داشت تونست به موفقیت چشمگیری حتی در سطح بین‌المللی برسه. مسیر کارآفرینی مسیر همواری نیست اما اگه مصمم باشیم و ایده درستی داشته باشیم؛ میشه با پتشکار، تسلیم نشدن، و استفاده از تجربیات افرادی مثل مرتضی سلطانی توی این راه به موفقیت رسید.


منابعی که برای نوشتن این مقاله ازشون استفاده شده:

https://maktabkhooneh.org/mag/introducing-successful-iranian-entrepreneurs/
https://motamem.org/%D8%AA%D8%B9%D8%B1%DB%8C%D9%81-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A2%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%86%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F/
https://khanesarmaye.com/morteza-soltani/#gref
http://fbozorgi.ir/?p=524
https://bazaracademy.ir/blog/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%B6%DB%8C-%D8%B3%D9%84%D8%B7%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%B1%DA%A9/
https://safheeghtesad.ir/entrepreneurs/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%B6%DB%8C-%D8%B3%D9%84%D8%B7%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A2%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%86/







کارآفرینیکارآفرینمرتضی سلطانیزرماکارونباشگاه فناوران یونش
باشگاه فناوران یونش یک شتاب‌دهنده فناوری‌ های سخت است که هدفش فراهم آوردن زیرساخت لازم برای کسب و کارهای دانش بنیان است.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید