[7]
گناه، طغیان ِآزادانه انسان در برابر آگاهی خویش است.
[1]
اغلب ما حسی رو تجربه کردیم که در ازای اون خودمون رو سرزنش کردیم. گفتیم «کاش جز این بود» و این حس رو با نام #حس_گناه میشناسیم. گناه چندتا اصل بنیادین داره (کلاس «اصول و مبانی گناه» بذاریم؟) میگم بنیادین، چون فرقی نمیکنه تعریف گناه رو از کجا بیارین (عرف، اخلاق، دین و...)
[2]
[3]
هر موجودی در این هستی، قابل ِ گناهکاری نیست. این قابلیت محدود به انسانه؟ نمیدونم.
به گمانم برخی حیوانات هم این تجربه رو دارن (برای حیوانات حکم کلی ندارم. سگی که عمرش در انس با انسان گذشته ادراک متفاوتی داره. چهبسا برای مدفوعکردن در جایی که نباید، حس گناه داشته باشه) من در مورد حیوان مشاهداتم به دقت متخصص رفتارشناس نیست، اما محال نمیدونم برخی از حیوانات حس گناه رو تجربه کنن. بههرحال انسان قابل است برای گناهکاری. اما انسان چه چیزی داره که به مقام شریف عصیان رسیده؟
[4]
گناه، میوه آگاهی است.
[5]
فرض کنید شما سنگی پرت کردین، خورده به سر کسی اما هرگز آگاه نمیشین که چنین اتفاقی افتاده. احساس گناهی تجربه میکنین؟ نه! حتی در تعریف خداباورانه از گناه هم، در جهل موضوعی و حکمی، گناه اتفاق نمیافته. ما برای دیوانه و کودک هم گناه رو متصور نمیدونیم! یعنی حدی از رشد و عقلانیت ضرورت داره تا شخص قابل باشه برای گناهکاری.
[6]
گناه، نیازمند آزادی است.
کاری که از سر اضطرار و اجبار انجام میشه، مصداق گناه نیست. ما بابت چیزی که هیچ راه گریزی از اون نداشتهیم خودمون رو ملامت نمیکنیم.
[8]
چرا میگی طغیان علیه خودمون؟ چرا نمیگی طغیان علیه اخلاق، دین، عرف و...؟ چون من و تو علیه آگاهی ِخودمون از دین و عرف و... طغیان میکنیم.
[9]
اگر گناه، طغیان در برابر آگاهی باشه، آنگاه تمایز در آگاهی به تمایز در مصداق گناه ختم میشه. چهبسا اونچه در ساحتِ آگاهیِ تو عصیان بوده، در ساحت آگاهی من جز این باشه، نه؟
[10]
و اما میرسیم به افسون ماجرا ... «ایمان» هم طغیان انسان علیه آگاهی خود است. آگاهیم که تولد انسان نیازمند جفتشدن زن و مرد است. میلیاردها انسانِ آگاه در این کره خاکی بر آگاهی خود طغیان میکنن و مؤمنانه میگن عیسی مولود مریم است بدون پدر.
من مجال گفتنم همینقدر بود...
اما ممکنه اونچه ایمان توست، عصیان من باشه و بالعکس؟ ممکنه ایمان به اندازه عصیان هولناک باشه؟ ممکنه عصیان به اندازه ایمان، ضروری باشه؟ ممکنه وعده به تبدیل سیئه به حسنه، به جهت سنخیت ذاتی این دو باشه؟
[11]
شیفته چشمان نگران و خیره به آسمان انسان در نقاشیهای پیتر هاوسون هستم.
این یادداشت سابق بر این در اینستاگرام منتشر شده است. بازخورد دیگران را می توانید اینجا ببینید