این سوال که چرا زنان اغلب احساس نیاز به استفاده از آرایش می کنند را می توان از منظرهای اجتماعی و فرهنگی و روانشناختی متعدد مورد بررسی قرار داد. اولاً صنعت زیبایی که شامل سالنهای زیبایی و کلینیکهای پوست و مو میشود، محیطی را ایجاد کرده است که در آن بهبود زیباییشناسی هم عادی و هم ارزشگذاری میشود. به گفته ولف (1991)، استانداردهای اجتماعی زیبایی اغلب از طریق بازنمایی های رسانه ای که بر جوانی و جذابیت فیزیکی به عنوان ویژگی های اصلی زنان تأکید می کنند، تداوم می یابد. در کل، این هنجارهای تثبیت شده بر افراد فشار وارد میکند تا مطابقت داشته باشند، و باعث میشود که بسیاری از زنان آرایش را به عنوان ابزاری برای دستیابی به پذیرش در زمینههای مختلف اجتماعی درک کنند.
علاوه بر این، پیامدهای روانشناختی مرتبط با استفاده از آرایش مستلزم بررسی انتقادی است. تحقیقات نشان می دهد که استفاده از لوازم آرایشی می تواند به طور قابل توجهی بر ادراک از خود و سطح اعتماد به نفس در بین زنان تأثیر بگذارد. با به کارگیری آرایش به عنوان نوعی ابراز وجود یا توانمندسازی شخصی، افراد ممکن است احساس قدرت بیشتری را در زندگی خود تجربه کنند. آگهی نگار توضیحات مفیدی در این باره ارائه می دهد.
علاوه بر این، تشخیص این نکته ضروری است که اگرچه میل به رعایت استانداردهای آرایشی ممکن است ناشی از فشارهای بیرونی باشد، بسیاری از زنان نیز از هنر دخیل در استفاده از آرایش لذت می برند. بنابراین، هنگام ارزیابی دلایل چندوجهی درگیر شدن زنان با لوازم آرایشی در جامعه معاصر، باید هم انتظارات اجتماعی و هم انگیزه های شخصی را در نظر گرفت.