از بس که قشنگی نشدم پیش تو لایق
از دامن پرچین تو روییده شقایق
برشانه، دماوند رها کرده صلابت
تا رود ارس کرخه و کارون شده عاشق
🌺
از داغ سیاوش جگرت سوخته در خاک
در سینه ببین پرشده از لاله ی بالغ
تا بوده همین بوده که پاکی و سرافراز
هرگز نشدی مامن هر دشمن فاسق
🌺
تن پوش تنت سه رنگ اغشته به خون است
از رقص تو نورش زده در چشم خلایق
ای تاج سرم شاه خلیجی ،همه دوران
با قدرت بازوی تو قلبم شده فارغ
🌺
آیین منی ، در تو منم ،زنده به نامت
بی تاب خزر ،بر لب هرمز به دقایق
آماده ی پیکار منم ،شاه غزل ها
ای میهن من گر بشوم پیش تو لایق
شعر از : معصومه گنجی