ارتباط علم با ثروت:
توانا بود هرکه دانا بود
knowledge is power.
دانش امروزی سبب پیشرفت بشر در بسیاری از زمینه ها شده و تاثیر سواد و دانش در پیشرفت مالی بعضی از افراد بشر مشهود است. اما همیشه و در هوه موارد این طور نبوده و نیست.
اگر دانایی توانایی است؛ پس چرا بعض درس خواندگان و دانش آموختگان ( فازغ التحصیلان ) دانشگاه ها ، توانایی کسب درآمد و ثروت را نداشته اند یا دست کم در رسیدن به موقعیت مالی مطلوبشان چندان موفق نبوده اند؟
چند نکته درباره ارتباط علم با ثروت:
۱- درس خواندن و مدرک داشتن لزوما بمعنی دانا بودن و خوش فکر بودن نیست. چه بسیار مدرک داران که دانش و سوادشان کم است. پس مدرک کافی نیست. آموخته و دانش واقعی مهم است.
۲- عالم بی عمل بچه ماند؟ ... به زنبور بی عسل
دانش به تنهایی کافی نیست. علم و دانش کاربردی، همراه با عمل و پشتکار به کار می آید.
به عمل کار برآید به سخندانی نیست.
۳- دنیا دار اعراض است و توانایی و دانایی بشر محدود است. در اغلب مسائل عوامل متعددی دخیل هستند. مثلا مسواک زدن در بهداشت دهان و دندان موثر است اما اینطور نیست که هرکس مسواک بزند تا آخر عمر همه دندانهایش سالم میماند. ثروتمند شدن و موفقیت مالی هم تابع عوامل متعدد است. یعنی علم با عمل در کسب ثروت تاثیر مستقیم دارد اما عوامل متعدد دیگر نیز در آن موثرند. پشتکار، نظم ، سحرخیزی، خوش خلقی، خوش قول بودن ( تعهد )، حُسن ارتباطات ، صرفه جویی، مدیریت مالی و برنامه ریزی، اجرای درست و شرایط اقتصادی جامعه و فرد از عوامل مؤثر در کسب درآمد و موفقیت مالی هستند.
۴- دست خدا بالای دستها است. گاهی به خواست خداوند، دانشمند فعال، فقیر میشود و تنبل بیسواد گنج می یابد. اما غالبا خواست خدا در پیشرفت کسی است که با علم و عمل درست در راه درست قدم بر می دارد.
کیمیاگر ز غصه مرده و رنج ... ابله اندر خرابه یافته گنج
۵- ثروت فقط موجودی حساب بانکی و املاک و دارایی های لوکس نیست. گاهی انسان خردمند زندگی مقتصدانه با قناعت اما خوب و خوش و شرافت مندانه را به اموال زیاد اما شبهه دار ترجیح میدهد. پس بعض استادان، دانشمندان و نویسندان خودشان زندگی ساده را انتخاب کرده اند.
به دریا در منافع بی شمار است ...
اگر خواهی سلامت در کنار است.
شما هم اگر عوامل و دلایلی در این مورد میدانید، میتوانید بنویسید.