یک مهندس ایرانی
یک مهندس ایرانی
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

دست انداز در مدرسه زندگی

ما می توانیم در حالی که از پستی بلندی های مسیر زندگی عبور میکنیم، از آنها درس بگیریم تا با گذشت زمان مجرب تر شویم. از امتیازات انسان ، قوه تفکر اوست. متن زیر نوشته من نیست تنها کمی آن را ویرایش کرده ام:

بلندی و پستی
بلندی و پستی


افتاد تو دست انداز.

یک کیسه سیمان از پشت نیسان افتاد وسط خیابان.

پشت سرش بودم. بوق زدم متوجه نشد یه لحظه تصمیم گرفتم سریع توقف کنم و کیسه سیمان رو از وسط خیابان بکشم کنار تا ماشین های عبوری بهش برخورد نکنن.

راننده پشت سر من هم این موضوع را دیده بود. وقتی داشتم به سمت کیسه سیمان میرفتم بهم گفت: نوش جونت! ...

لباس هام تمیز بود و سعی میکردم کیسه سیمان را جوری بگیرم که خاکی نشم.

راننده دوم که فقط صحنه کشیدن سیمان از وسط خیابان را دیده بود و نمیدونست اصل قضیه چیه برگشت گفت: زور بزن جوون!

با هر وضعی بود کیسه سیمان را تکیه دادم به دیوار و راننده بعدی که فقط لحظه آخر را دیده بود برگشت گفت: مگه نونه که میزاری کنار دیوار؟ اضافه است بده ببرم. بابا مایه دار!

دقت کردم دیدم دیوار یه مسجده، به سرایدارش سپردم حواسش باشه درسته خیلی ارزش نداره ولی برای راننده شاید ارزش داشته باشه.

برگشتم تو ماشین و یه لحظه به دو موضوع متفاوت فکر کردم: اول اینکه مهم نیست دیگران راجع به تو چه قضاوتی میکنن ، حتی اگر به نفعشون داری کاری انجام میدی. هیچوقت از اهدافت دست نکش.

نکته دوم: خود من هم ممکنه چند بار از وسط یا آخر یک ماجرا به زندگی و شرایط دیگران نگاه کرده باشم و اشتباه قضاوت کرده باشم.

گاهی اتفاقات کوچک زندگی، درس بزرگی به ما میده.

جاده زندگی
جاده زندگی


زندگیدست اندازمدرسه زندگیقضاوت نکنیم
یک مهندس برق - الکترونیک ، علاقه‌مند به ادب و فرهنگ ایرانی، ادبیات فارسی و ابتکارهای مهندسی_ آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است ... با دوستان مروت با دشمنان مدارا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید