برگردین به دوران اختراع رادیو سال 1860، دورانی که ابتدا هر حکومت برای خبر دادن به پایگاه های نظامی ش و استفاده ابزاری در نظامی استفاده می کرد. این همینجوری جلو رفت تا زمانی که در سال 1880 تولید و فروش رادیو تجاری شد. وقتی حرف از کلمه تجاری میزنیم، یعنی اینکه ورود اون کالا برای مصرف کنندگان انبوه. که قطعا میشن شهروندان عادی یک جامعه.
سال 1914 وقتی جنگ جهانی اول شروع شد، حکومت ها فهمیدن باید از رادیو برای انگیزه دادن و سرپا نگه داشتن مردم استفاده کنند. پس اینجا وارد یک جنگ رسانه ای میشن. این جنگ ادامه پیدا میکنه در دوران جنگ سرد و سپس تا اختراع تلویزیون و تا امروز قرن 21
اما نکته جالب اینه که وقتی در سال های 1880 حکومت ها از قدرت رسانه با خبر میشن، و میدونن علاوه بر روزنامه یک رسانه ارتباط جمعی شکل گرفته، نا خودآگاه وارد نفوذ به مرزها دیگر کشورها میشن. و همین جنگ رسانه ای را آغاز میکنه.
اما امروز جنگ رسانه ای علاوه بر اینکه در سطح بسیار بالایی در حد دقیقه، داره بین حکومت ها از طریق وبسایت ها، شبکه اجتماعی، تلویزیون و رادیو انجام میشه، بلکه داره در بین کسب و کارهای کوچک و بزرگ هم انجام میشه. همین که شما میبینین seo یک سایت تجاری از سایت شما بالاتره، رو به جنگ رسانه ای و تخریب برند و یا حتی دست زدن به روش های جهت هک یا حذف مطالب اون وبسایت رقیب می زنید.
این جنگ رسانه ای و این حملات رسانه ای دو انسان، دو کسب و کار مشابه، دو غول استارتاپی به هم، امروزه در دو مبحث شناخته میشه، یکی دیجیتال مارکتینگ و بهش میگن روابط عمومی رسانه ای و روابط عمومی نامتعارف
و یکی هم به عنوان تبلیغات رسانه ای یا اصطلاح درستش فعالیت رسانه ای محسوب می شه.
راستش این جنگ هر دوی اینها را شامل میشه. اینکه شما یک خبری را منتشر کنین جهت بالابردن خودتون یا ضربه زدن به دیگری، و هم اینکه وارد شبکه اجتماعی بشین و تمامی خبرهای مربوط به یک کسب و کار را ریپورت کنین و شبکه اجتماعی رقیب را منحرف کنین یا از کار بندازین. حتی عموما دست به انتشار پادکست های دروغین و جعلی بزنین. یا حتی وبسایت رقیب را هک کنین، و بعد خبرش را در تمامی رسانه های خبری منتشر کنید.
به این میگن جنگ رسانه ای شهروندان جامعه!
