اما تحقیقات نشان میدهد که روش مهربانتر استرس خیلی کمتری بهمراه دارد و اینکه ما را به رشد و انعطاف پذیری بیشتر هدایت میکند. مهارت همدردی که مهارت ساده و کوتاهی است با احساسات دشوار و سخت مبارزه می کند و کمک میکند تا با شرایط بد رنج کنار بیاییم و بتوانیم بر آن غلبه کنیم.” مهربانی با خود یک قانون طلایی است“ که نتایج فوق العاده ای دارد
همانطور که در هنگام ناراحتی و مشکلات دوستان و عزیزانمان با آنها مهربانی و همدردی میکنیم با خودمان هم همینگونه باشیم . خودمان را دوست داشته باشیم و به خودمان کمک کنیم تا زودتر و راحت تر بتوانیم بر مشکلات غلبه کنیم .
به جای اینکه دائم به خودمان انتقاد کنیم و یا خودمان را محکوم کنیم بهتر است به خودمان یاد آور شویم که هر کسی ممکن است اشتباه کند و با صبر و درک و تشویق خودمان، زمان بازسازی و ترمیم شکستها و اشتباهات را برای خودمان فراهم کنیم و با این حمایت ها مسیر رشد و بالندگی خودمان را سبزتر و روشنتر کنیم.این به تاب آوری ما کمک میکند
“وقتی بدانیم کسی هست که مراقب ماست و هوایمان را دارد ، کسی هست که دوستمان دارد حتما در مقابله با چالشها و سختیهای مسیر، تاب آورتر و منعطف تر خواهیم شد.“ازسازی شناختی یکی دیگر از راههای تمرین تاب آوری است .بازسازی شناختی یعنی ترمیم و اصلاح آنچه که در ذهن داریم.اما قانون طلایی مهربان بودن با خود و دیگران است .
این تمرینات برای هرکسی که آنرا امتحان کرده مفید و کمک کننده بوده اما در هر حال به تنهایی برای برطرف کردن مشکلات احساسی کافی نیست. ذهن آگاهی فرض میکند که هر کدام از ما دو مغز داریم. یک ذهن دانا و حکیم که گاهی طبیعت شاد واقعی نامگذاری میشود آن چیزی که ما در حقیقت هستیم.
ذهن حکیم، مهربان، باهوش، آرام، دلسوز، انگیزه بخش و امیدوار است.
نرگس زمانی مترجم و نویسنده در خانه تاب آوری در ادامه این یادداشت اضافه میکند صفاتی که ما را به انعطاف پذیری پیوند میدهد. اما ذهن معمولی، بخش بزرگتری از ذهن ما را احاطه میکند و میپوشاند و ما را از تجربه کردن طبیعت شاد باز میدارد و ما را متحمل رنجهای بیشتری میکند. سخت ذهن معمولی را میسازند. ذهن معمولی همان نگرانی ها، برنامه ها، نشخوارهای فکری، دغدغه ها، عجله ها، قضاوت ها، مقاومت در برابر درد و جنگیدن با دنیای واقعی است .
گاهی افکار جنگنده میتوانند تنشهای بیشتری ایجاد کنند. می توانید تصور کنید چه اتفاقی ممکن است بیافتد اگر به جای جنگیدن با احساسات اضطراب آور، به سادگی بیاندیشیم و آنها را تلطیف کنیم. مثل یک پدر و مادر دوست داشتنی که کودک آزرده و آسیب دیده را آرام میکنند و مینوازند، در نهایت، از شدت درد کودک کاسته میشود واو به بازی بر میگردد.
بازسازی شناختی یعنی ترمیم و اصلاح آنچه که در ذهن داریم.
بطور کلی فرار از درد و یا تلاش برای پنهان کردن درد، از خود درد بیشتر تالم برانگیز است.تلاش برای اجتناب از سختی و درد، یعنی جنگیدن. و جنگیدن یعنی عدم پذیرش و عدم پذیرش یعنی درد بیشتر. یعنی آشفتگی ذهنی بیشتر. یعنی بهم ریختگی فکری و جسمی بیشتر و در نتیجه به معنای جا ماندن از سایر خوبیهای زندگی است.
ذهن به اندازه کافی گسترده و عمیق است که بتواند مانع از رنج کشیدن ما شود. شما می توانید ذهن آگاه را به یک اقیانوس وسیع تشبیه کنید
از اعماق اقیانوس ذهن آگاه، رنج کشیدن با هر فراز و فرودی را تماشا می کند درست مثل امواجی که روی سطح اقیانوس هستند. اقیانوس رنجها را به خود جذب می کند بدون اینکه رنجها باعث تغییر آن بشوند به همین ترتیب شما بدون ترس و تنش میتوانید رنج را کنترل کنید، به ترسها و تنشها زیاد بها ندهید آنها را جدی نگیرید.
بسیاری از رنجهای ما به دلیل خیلی جدی بودن است. همه ما رویکرد ذهنیتی با نگرش تقریباً بازیگوش و شاد داریم و با دانستن اینکه رنج میآید و میرود و ما به اندازه کافی در مقابله با آن توانا هستیم بهتر می توانیم با آن مقابله کنیم.
همین جدی نگرفتن ها و همین شوخ طبعیِ گاه و بیگاه تاب آوری را بیشتر می کند.
وقتی که شما با موانع و اتفاقات سخت روبرو میشوید یا مرتکب اشتباهی میشوید، یا از رسیدن به هدفی باز میمانید ویا طرد میشوید، آیا شما آدمی هستید که ازخودتان انتقاد کنید؟ یا به این فکر میکنید که چه مشکلی وجود دارد و خودتان را به سرعت به سمت حل کردن مشکل سوق میدهید؟ یا بیشتر به خودتان سخت می گیرید و خودتان را تنبیه می کنید؟ ما فکر میکنیم که با چنین سخت گیریهایی خودمان را محافطت و یا تربیت میکنیم.
مرجع : خانه تاب آوری ایران