این متن، ترجمهای از مقاله زیر در سایت «Worth» است که توسط تیم داوطلبین «مدرسه توسعه پایدار» (sdschool.ir) و به جهت آشنایی محققان، علاقهمندان و سیاستپژوهان با ابعاد اجتماعی-اقتصادی بحران کرونا در سطح جهانی و بهرهگیری از درسآموختههای آن برای سیاستگذاری بهتر در داخل کشور عزیزمان، ترجمه شده است. انتشار این مقاله توسط «مدرسه توسعه پایدار» به معنی همسویی و تائید تمام نظرات نگارندگان مقاله نیست. برای مطالعه بقیه مقالات از این دست، میتوانید به وبسایت مدرسه توسعه پایدار مراجعه کنید. دسترسی به این مقاله و نشر آن، برای اهداف غیرتجاری، رایگان است:
Coronavirus Is Making Business Leaders Rethink the Rules of Capitalism
نویسندگان: " تنسی ولان" و " سوفی واسکوف ریفکین " – 23 مارس 2020
مترجم: آوا حسام-کانون همراهان «مدرسه توسعه پایدار»
درحالیکه شرکتها برای سود و زیان مالی تقلا میکنند، مدارس کسب و کار در حال تغییر نحوۀ تفکر رهبران آینده در مورد سود و پایداری هستند.
پنجاه سال پس از اینکه میلتون فریدمن به جامعه اعلام کرد که تنها کارویژۀ کسب و کار، «تولید سود» است(۱)، فضای کسبوکار در حال بازنگری روی این جملۀ قصار با حمایتِ مدارس کسبوکار است.
مدارس کسبوکار، سالیان درازی است این باور را پذیرفتهاند که سهامداران «مالکان» شرکت هستند و سود باید به نفع آنها بیشینه شود و آموزش این دانشکدهها بر این اساس بوده است.
بنابراین منصفانه است که انتظار داشته باشیم مدارس کسبوکار که نقش دوگانه آموزش نسل آیندۀ رهبران تجاری را بر عهده دارند و در عین حال پژوهشهایی را انجام میدهند که به تصمیمگیریهای کنونی شرکتها مشاوره میدهد، به طراحی فصل بعدی «نظام سرمایهداری» یاری برسانند(۲).
بحران ویروس کرونا این موضوع را پیش چشم نهاده است: آیا شرکتهای بزرگ سرمایهدار، باید کارکنان را اخراج کنند (که شاید به نفع سهامداران باشد) یا این شرکتها باید دریابند که در همان حین که مشغول مدیریت تغییرات بنیادینی هستند که در دنیا رخ داده ، چگونه از کارکنانشان و جامعه حمایت کنند؟
مایکل پورتر از مدرسۀ کسبوکار هاروارد و ادوارد فریمن از دانشگاه ویرجینیا، دو استاد مشهور مدارس کسبوکار هستند که در این حوزۀ جدیدِ پژوهش، اثرگذاری بالایی داشتهاند. مایکل پورتر، کسی است که عبارت «ارزش مشترک(shared value)» را معرفی کرده است(۳). او به جای جانبداری از استخراج ارزش فقط به سود سهامداران، از خلق ارزش برای همۀ بازیگران در یک زیستبومِ شرکتی دفاع میکند. ادوارد فریمن نیز اندیشمندی است که نخستین بار عقیدۀ مدیریت «با در نظر گرفتن ذینفعان»، نظیر کارمندان، جوامع محلی و مشتریان را به جای نگاه انحصاری به سهامداران شرح و بسط داده است(۴).
یک محور اخیر پژوهشهای پایداری، روی موضوعات اساسی(materiality) متمرکز شده است(۵) - که نشان میدهد تمرکز روی مباحث مربوط به محیط زیستی، اجتماعی و حکمرانی شرکتی، میتواند بازده مالی بهتری ایجاد کند. پروفسور رابرت اکلس (آکسفورد) و جرج سرافیم (هاروارد) از سردمداران این حوزه تحقیقاتی هستند.
در چندسال اخیر اساتید بیشتری از مدارس کسب و کار روی موضوعاتی تحقیق میکنند که به تکامل سرمایهداری مربوط میشود. فاینانشیال تایمز در یک پیمایش در پاییز 2019 که راجع به تحقیقات مربوط به کسب و کار مسئولانه بود(۶)، به کاری از مدرسه معروف کسب و کار فرانسوی INSEAD دست یافت که روی شیوههایی از کسبوکار تحقیق میکرد که هدف آن کاهش فقر بود. تایمز همچنین پژوهشی از دانشگاه «Oxford Saïd» را بررسی کرد که روی این کار میکرد که چگونه مالکیت به نحوۀ اداره، ارزش و تابآوری بنگاههای خانوادگی مربوط میشود. و همچنین به مجموعۀ 700 تایی از موردکاویهای مربوط به کسبوکار و محیط زیست دسترسی پیدا کرد که مدرسۀ کسبوکار هاروارد روی آنها و ساختن تصویری جدید از سرمایهداری کار میکرد. همچنین در این پیمایش، کار ما در مرکز
Stern,s Center for Sustainable Business on Return on Sustainability Investment
به شکل چشمگیری مورد توجه قرار گرفت(۷) و این احتمالا به خاطر نیاز به دادههای بیشتر در مورد تجارت و موضوع سرمایهگذاری با هدفِ توسعه پایدار است.
آنچه شایان توجه است این است که این حوزه تحقیقاتی جدید، به چه میزان گسترده و متنوع است-که این البته یک چالش بالقوه برای نهادینه کردن این حوزه در مدارس کسب و کار است. «پایداری»، تمام اصول و قواعد را پشت سر گذاشته است-بازاریابی، امور مالی، اقتصاد، امور اجرایی، علوم اطلاعات، حسابداری و غیره. بنابراین مسأله این است که آیا این خودش یک اصل و قاعده و حوزه مجزاست یا چیزی است که در تمامی اصول و قواعد و حوزههای فعلی گنجانده میشود؟
قواعد انگیزشی و مشوقها در مدارس کسبوکار، علیه انتشار این موضوعات عمل میکنند. برای مثال، اساتید برای ترفیع و استخدام، باید آثارشان را در نشریات رده بالا چاپ کنند. از آنجا که پژوهشهای مربوط به کسبوکارِ پایدار، ذاتاً میانرشتهای محسوب میشوند، اکثر اوقات با شاخصههای سختگیرانۀ نشریات دانشگاهی تراز بالا که فقط در رشته خاصی فعالیت میکنند، جور در نمیآیند.
با وجود این، بسیاری از مدارس کسبوکار، مراکزی را در راستای کسبوکار پایدار ایجاد کردهاند تا روی این نوع از پژوهشهای میانرشتهای در میان حوزههای دیگر تمرکز کنند- در واقع اکنون شبکهای از این مراکز تحت نام Network for Business Sustainability با 165 عضو از میان دانشگاههای جهان وجود دارد. این مراکز، انجام تحقیقات و دورههای آموزشی دربارۀ موضوعاتی نظیر شهروندی شرکتی، اقتصاد چرخشی، نوآوری اجتماعی و اخلاق را بر عهده دارند.
برای دانشجویان MBA ، اخیراً این تغییرات به میزان زیادی قابل مشاهده است. درسهای اصلی رشته، اغلب اوقات از روی دستورالعمل فریدمن پیش میرود. اما تعداد گرایشها و تخصصهای دانشگاهی در پایداری شرکتی و امور مالی پایدار، در حال افزایش هستند. این برنامهها شامل برنامههای متمرکز و تخصصی نظیر برنامه با عمر 8 سالۀ « MBA در توسعه پایدار» در Bard College و برنامههای دو مدرکه پرقدمتتر در دانشگاه Yale ، Michigan و Duke است که در آن دانشجویان میتوانند کارشناسی ارشد مطالعات محیط زیستی را به همراه MBA دنبال کنند. رشتههای مطالعاتی ادغام یافتهتر شامل برنامههای سنتی MBA با تخصصهایی نظیر کسبوکار پایدار در Cornell’s Johnson School of Management ، کسبوکار، انرژی، محیط زیست و پایداری در Wharton و کسبوکار پایدار و نوآوری در NYU Stern است. این برنامهها متکی به دورۀ آموزشی دوساله است و از طریق دروس اختیاری، به دانشجویان اجازه میدهد که با مسائل گستردهتری دربارۀ نقش کسبوکار در جامعه دستوپنجه نرم کنند.
یکی از دانشجویان ما این تغییر جهت را شرح میدهد: امیگو، دانشجوی دوره MBA دانشگاه نیویورک استرن یادآور شده است که کلاس او “درگیر بحثهایی میشد که فراتر از سودآوریِ صرف بود: پشت ترازنامهها یا استراتژیهای بازاریابی، سوالهایی «چرا» یا «چرا دردسر» نهفته است". او توضیح میدهد "این گفتگو گاهی آنچه را در درسهای دیگر آموخته بودم، تقویت میکرد و گاهی آنها را دچار چالش میکرد. اما در نهایت احساس هدفمندی بیشتری دربارۀ تأثیراتی که کسبوکار میتواند بر جهان ما بگذارد، به ارمغان میآورد".
فراتر از کلاسهای درس، توسعه پایدار و مفهوم پایداری در حال نفوذ در فعالیتهای فوقبرنامه و برنامههای مکمل آموزشی است. دانشجویان به انجمنهایی در زمینۀ کسبوکار پایدار میپیوندند، در رقابتهای نگارش موردکاوی نظیر چالش سرمایهگذاری مسئولانه (۸) Kelloge-Morgan و (۹) Patagonia Case Competition شرکت میکنند و به شکلی واقعی و بر اساس معیارهای اثرگذاری اجتماعی و محیط زیستی در بنگاهها سرمایهگذاری میکنند(۱۰).
با وجود اینکه رهبرانی از دنیای کسبوکار خواستار یک سرمایهداری مسئولانهتر هستند (به بیانیۀ اجلاس داووس ۲۰۲۰ (۱۱) و بیانیۀ میزگرد کسبوکار ۲۰۱۹ (۱۲) مراجعه کنید)، آنها نیاز دارند تا مدارس کسب و کار، نسل بعدی رهبران را با مهارتهای جدید تربیت کنند و مسیر پیشرو را از طریق پژوهشهای دانشگاهی روشن سازند. ویروس کرونا پنجرهای روبه سوی انواعی از چالشها که تغییرات اقلیمی ایجاد خواهد کرد، در اختیار ما گذاشته است؛ تغییراتی که تأثیراتی با رشد نمایی دارد. این دهه، دهۀ سرنوشتسازی در ایجاد چرخش به سوی کسبوکار مسئولانهتر(۱۳) خواهد بود و همۀ ما را برای دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، آماده میکند.
مدرسه توسعه پایدار دانشگاه صنعتی شریف