علم به خاطر سپردن ... و فراموش کردن
دانا جی اسمیت (Dana G Smith)
"این مقاله گزیدهای از Inside Your Head است، یک روزنامه هفتگی نوشته شده توسط من به عنوان نویسنده ارشد Elemental و یک دانشمند سابق مغز در مورد اینکه چرا مغزتان باعث میشود شما فکر کنید، احساس کنید و عمل کنید.. من یک حافظه کاملاً بد دارم. مثلاً لیست خرید مواد غذایی و کارهای روزمره را به خاطر میآورم؛ اما وقتی دوستانم به گفتگوها یا رویدادهای سالهای قبل اشاره میکنند، خاطرات کمی از آنها به یاد میآورم. این مساله چندی پیش تکرار شد هنگامی که مادر هفتاد سالهام که به لحاظ سنی قاعدتاً باید حافظه بدتری نسبت به من داشته باشد، به این موضوع اشاره کرد که هم اتاقی دانشگاهم در مراسم شکرگذاری اخیر با ما بوده است. اما من چیزی به خاطر نداشتم (متاسفم ، ملیسا!). من واقعا فکر می کردم این ساخته ذهن مادرم است؛ تا اینکه عکس هایی از ما دو نفر را که در آشپزخانه با هم مشغول پختن پای بودیم را به من نشان داد. چرا ذهن بعضی از افراد آهنی است در حالیکه برخی دیگر اصطلاحاً حافظه ماهی مانند دارند؟ در مورد حافظه سه فرآیند اصلی وجود دارد: رمزگذاری، تلفیق و بازیابی و در هر یک از این مراحل ممکن است مشکلاتی ایجاد شود که باعث فراموشی شما میشود. رمزگذاری ارتباط نزدیکی با توجه دارد و حافظه ضعیف اغلب بازتابی از توجه ضعیف است. دلیلی که شما (من) همیشه نام شخصی که تازه ملاقات کردهاید را فراموش می کنید اینست که به آن توجه نکردید. ممکن است در آن لحظه در حال فکر کردن به این هستید که کلمه بعدی که قرار است بگوید چیست یا اینکه برای شام چه چیزی آماده کنید. به هر دلیلی که باشد، نتیجه اینست که اطلاعات مهم یعنی نام آنها به اندازه کافی به مغز شما نفوذ نکرده است تا در حافظه شما ذخیره شود. همین اتفاق در کلاس، به هنگام مکالمه یا خواندن کتاب می افتد مادامی که توجه نمی کنید. اگر روی کاری که انجام می دهید تمرکز نکنید، نمیتوانید آن را به خاطر بسپارید. قسمت ادغام زمانی است که خاطرهای که در حافظه کوتاه مدت شما پردازش می شود و فقط 30 ثانیه طول می کشد، به حافظه بلند مدت شما منتقل می شود. بعضی اوقات این مساله از طریق تکرار اتفاق می افتد، نامی را به اندازه کافی تکرار می کنید تا زمانی که نهایتاً آن را به خاطر بسپارید. برخی مواقع، یک واقعه به احساسی گره خورده است که به ایجاد آن در مغز کمک می کند. به عنوان مثال، بیشتر مردم وقتی كه برج های دوقلو در یازده سپتامبر سقوط كردند به وضوح به یاد می آورند كه كجا بودند؛ زیرا آن روز بسیار آسیبزا و ترسناک بود و احساساتی مانند ترس و استرس رو به افزایش بود. این احساسات و هورمون های استرس مربوط به آن باعث می شود که شما بیشتر توجه کنید. در مغز، حافظه کوتاه مدت در قشر جلوی پیشانی (prefrontal cortex) پردازش می شود در حالی که ادغام در حافظه طولانی مدت در هیپوکامپ (hippocampus) اتفاق می افتد، البته که سایر قسمتهای مغز نیز درگیر هستند. به عنوان مثال، خاطرات احساسی، بخش آمیگدال(Amygdala)، مرکز ترس و انگیختگی (arousal) مغز را نیز فعال می کند، که باعث می شود آنها عمیقتر جاسازی شوند و طولانیتر شوند. در آخرین مرحله، حافظه های طولانی مدت از هیپوکامپ به نئوکورتکس، لایه بالایی مغز، که ظرفیت ذخیره سازی بیشتری دارد منتقل می شوند. قسمت آخر حافظه، بازیابی است، وقتی چیزی را که قبلاً ذخیره کردهاید به یاد میآورید. در طی این فرآیند، حافظه به عقب برمیگردد و همان سلولهای موجود در هیپوکامپ و نئوکورتکس دوباره فعال میشوند. خاطراتی که مرتباً به یاد میآیند با گذشت زمان قویتر می شوند، این دلیل دیگری است که خاطرات احساسی بیشتر به یاد آورده میشوند؛ زیرا به احتمال زیاد آنها را بارها و بارها مرور می کنید. مرگ سلولي در هيپوكامپ،، آن قطب مهم حافظه كه هم در تثبيت و هم در بازيابي نقش دارد، يكي از علل از دست دادن حافظه است. این اتفاق میتواند به دلیل بیماریهایی مانند زوال عقل، افسردگی شدید ، مصرف زیاد الکل و حتی پیری طبیعی رخ دهد. با این حال، دانشمندان کشف کرده اند که نورونهای جدیدی میتوانند در هیپوکامپ نیز متولد شوند، خصوصاً در اثر ورزش که به طور بالقوه می تواند مانع از دست رفتن برخی از سلولها و از دست دادن حافظه شود. اگرچه شایع ترین علت از دست دادن حافظه به موضوع ساده ذخیره سازی برمیگردد. مانند رایانه، مغز شما دارای یک فضای محدود و ظرفیت پردازش است. به منظور ایجاد فضا برای خاطرات جدید، خاطرات قدیمی که مرتباً به خاطر نمیآیند و بنابراین احتمالاً خیلی مهم نیستند (مانند ظاهراً شکرگذاری ام با هم اتاقی قدیمی ام) رو به زوال می روند. این اتفاق در اثر از بین رفتن اتصالاتی به نام سیناپس بین سلولهای مغزی رخ میدهد که هنگام یادگیری چیزی یا تجربه جدیدی ایجاد میشوند. هرچه حافظه را بیشتر فعال کنید، آن سیناپسها قویتر می شوند و یادآوری خاطرات راحتتر خواهد بود. اگر از حافظه غافل شوید، این اتصالات از بین میروند تا جایی برای اتصالات جدید ایجاد شود. جالب اینجاست که به نظر می رسد تلفن های هوشمند حافطه ما را تغییر می دهند. آنجلا لشبروک (Angela Lashbrook) در اوایل سال جاری مقاله جالبی برای Elemental نوشت درباره اینکه چگونه عکس گرفتن از وقایع در واقع خاطرات شما از آنها را کاهش می کند. دلیل این امر این است که اگر شما متمرکز بر گرفتن عکس یا نوشتن کپشن اینستاگرام هستید، به خود رویداد توجه نمی کنید. او نوشته است "همچنین ممکن است ناخودآگاه به دوربین وابسته شوید تا آن به جای شما به خاطر بسپارد". با این حال، خود این عکسها میتوانند بعداً جرقهای در حافظه شما ایجاد کنند و در نهایت به شما کمک کنند با نگاه کردن به عکسها خاطرات را به یاد بیاورید. در واقع، شما حافظه خود را به حافظه تلفنتان منتقل کردهاید. امیدواریم حساب iCloud گوشی شما فضای ذخیره سازی بیشتری نسبت به مغزتان داشته باشد."