ابوالفضل فرخی | دانشجوی ارشد تهیهکنندگی تلویزیون – دانشگاه صداوسیما
زمان لازم برای مطالعه: 3 دقیقه
مایک بونجیورنو، مجری شهیر ایتالیایی در دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی، زمانی در یک مصاحبه گفته بود:« رسانه در قدم اول به دو چیز زنده است، آدم مشهور و مخاطب. باقی مسائل با پول حلشدنی است.» شاید در نگاه اول این حرف کمی سادهانگارانه به نظر برسد. سرمایهی اصلی هر رسانهی دیداری-شنیداری مخاطب است. اگر از دید مخاطب به این نقل قول نگاه کنیم؛ قابل درکتر میشود. مخاطب اساساً با چهرههای مشهور و حساس در قاب یک رسانه رابطه برقرار میکند. حتی اگر آن رسانه، خبری باشد. شهرت افراد، رابطهای دوسویه بین رسانه و مخاطبینش ایجاد میکند. بنابراین، ستاره تلویزیونی حلقهی ارتباط بین سکوی پخش و بینندگان آن است.
عوامل بسیاری وجود دارند که باعث میشود رسانهها از داشتن مخاطبین گسترده محروم شود. کریستال آبیدین، نویسندهی کتاب «سلبریتیهای اینترنتی»، معتقد است زمانهی حاضر، عصر ستارههای موقت است. افراد مختلفی در سکوهای مجازی مانند اینستاگرام، بهطور موقت و برای مدتی کوتاه مشهور میشوند و مانند سریالها و فیلمهای سینمایی، تکهکلامهایشان بین مردم ورد زبان میشود (آبیدین: ۲۰۱۸). گاهی حتی رسانههای رسمی کشورها نیز برای بازسازی برند خود به این سلبریتیهای موقت روی میآورند.
این مسئله باعث شده است که امروز، برخلاف یک دههی پیش، میدان رسانه دیگر تنها در دست افراد مشهور سینما و تلویزیون نباشد. رسانه در حال طی کردن مسیر پرسرعت تغییرات محتوایی، تکنولوژیک و ساختاری است. رسانههای رسمی برای اینکه از این مسیر عقب نماند، به چهرههای مشهور نیازمند است.
عوامل مختلفی باعث میشود یک رسانه مخاطبین خود را از دست بدهد. از جمله این عوامل میتوان به نبود رقابت و وجود انحصار، محتوای تکراری، چالشهای فرهنگی و البته حذف شخصیتهای مشهور اشاره کرد. شخصیتهای مشهور باعث میشوند رسانه مورد نظر، نزد مردم اعتبار پیدا کند. حال حذف این شخصیتها از جمله مواردی است که باعث کاهش مخاطبان آن رسانه میشود. (پاتر: ۱۹۹۸).
صداوسیما را میتوان همچنان رسانهی اصلی و مهم کشورمان دانست. این رسانه اصلی و مهم تعدادی از افراد و برنامههای معروف خود را از آنتن خود حذف کرده است. این مسئله به مرور زمان باعث شده تلویزیون دیگر مانند گذشته رسانه شماره یک مردم نباشد. یکی از این برنامهها «کتابباز» بود. کتابباز از دوازدهم اردیبهشت سال ۱۳۹۵ از شبکه نسیم پخش شد. این برنامه در پنج فصل به کار خود ادامه داد. هدف این برنامه ترویج و گسترش فرهنگ کتابخوانی بود. این برنامه سعی کرده بود؛ استانداردهای یک برنامهی تلویزیونی را رعایت کرده و توانسته بود بینندگان زیادی از اقشار مختلف جامعه، بهویژه جوانان را به خود جذب کند. اما با توقف پخش آن در سال ۱۴۰۰، تلویزیون یکی از ظرفیتهای مهم و دیدنی خود را از دست داد. اخیراً خبرهایی منتشر شده است که نشان میدهد تیم سازندهی کتابباز قصد دارد برنامهای جدید به نام «اکنون» را از پلتفرم فیلیمو پخش کند. این بار نیز سروش صحت مجری است و کتاب و اهالی فرهنگ و هنر هم محور آن هستند.
در اینجا باید بر مفهوم «از دست دادن» تأکید کرد. تلویزیون به راحتی یکی از برنامههای مهم خود را به خاطر تصمیمات اشتباه و راهبردهای غلط از دست میدهد و این مسئله به کاهش مرجعیت رسانهای صداوسیما منجر میشود. یک رسانه، در حالت عادی، چیزی بیش از چند استودیو و ابزار فنی برای کار نیست؛ این افراد خوشفکر و دغدغهمند هستند که با تولید برنامههایی مطرح، میتوانند، بینندگان را جذب کنند. خوشبختانه مدیران تلویزیون متوجه شدهاند که حذف چهرهها و افراد موفق، حتی با وجود تفاوتهای فکری، راه درستی نیست. به همین دلیل، ساخت سریال «پایتخت» و بازگشت مهران مدیری به تلویزیون در دستور کار قرار گرفته است تا شخصیتهای محبوب دوباره به قاب تلویزیون برگردند. نگارنده در مطلبی در همین شمارهی این نشریه اشاره کرده است که پیشرفت و اعتبار رسانه نه با حذف پیشینیان، بلکه با کمک گرفتن از آنان و الگوپذیری از موفقیتهای گذشته امکانپذیر است.
همچنین در دوره جدید، برنامههایی مانند «شیوه» باعث ایجاد چندصدایی در تلویزیون شده و برنامههای سیاسی دیگری همچون «به اضافه یک» یا «بدون توقف» نیز از این دست برنامهها هستند که البته باید بیش از پیش تقویت شوند.
اگر بخواهیم به حرف بونجیورنو بازگردیم و دو عامل اصلی در زنده بودن و پویایی یک رسانه را «آدم مشهور» و «مخاطب» بدانیم؛ میتوانیم دقیقتر تحلیل کنیم و بگوییم که آدم مشهور، فقط یک ستاره نیست. بلکه به معنای یک اثر است که باید به صورت کاملاً با کیفیت تولید شود و باعث تقویت اعتبار رسانه نزد بینندگانش شود.
مخاطب نیز فقط یک عدهی قلیل برای برنامهای خاص نیست؛ بلکه به معنای طیفی گسترده از افراد است که رسانه را به صورت فعال یا منفعل دنبال میکنند. اگر سیما با از دست دادن گزینههای مثبت و معتبر، بهطور خودخواسته اعتبار صداوسیما را کاهش دهد؛ خود نخستین مقصر در هدایت مخاطبین به سمت تلویزیونهای خارجی خواهد بود. بنابراین، باید تحول در رسانه رسمی کشور را از طریق افزایش کیفیت، خروج از انحصار، نزدیک کردن رسانه به سلیقه مخاطب، و حفظ شخصیتها و برنامههای پربیننده پیگیری کرد.
منابع:
۱. آبیدین، کریستال. سلبریتیهای اینترنتی. انتشارات سوره مهر، تهران، ۱۴۰۲.
2. پاتر، جیمز. سواد رسانهای. جهاد دانشگاهی، تهران، ۱۴۰۲.
این مطلب در شماره 27 نشریه نبض دانشگاه صداوسیما منتشر شده است.
نبض | تپش تحول، از دل دانشگاه