فاطمه علینقیان | دانشجوی کارشناسی کارگردانی تلویزیون – دانشگاه صداوسیما
زمان لازم برای مطالعه: 5 دقیقه

برونسپاری به عنوان یک راهبرد مدیریتی در حوزههای فرهنگی و هنری، به ویژه در سازمان صداوسیما، به طور فزایندهای دارای اهمیت شده است. در سالهای اخیر، این سازمان بهطور قابل توجهی سیاست برونسپاری تولید سریالها را به کار گرفته که این راهبرد، در راستای سیاستهای کاهش هزینه، افزایش بهرهوری و استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی اجرا میشود، و با واگذاری بودجه و فرآیندهای تولید به شرکتهای خصوصی همراه است. بررسی وضعیت برونسپاری در زمینه فیلمنامهنویسی، ضرورت بازنگری در روشهای تولید محتوا و بهرهگیری از ظرفیتهای نوین را به وضوح نشان میدهد.
سازمان صداوسیما به عنوان نهاد اصلی تولید و پخش سریال در ایران، همواره با چالشهایی دست به گریبان بوده و همچنان در حال مواجهه با آنها است. نیاز به تنوع در سریالسازی، پاسخگویی به نیازهای فرهنگی و اجتماعی جامعه و ارتقاء کیفیت آثار، از جمله این چالشها به شمار میرود. در این راستا، برونسپاری میتواند به سازمان کمک نماید تا با بهرهگیری از استعدادهای نوظهور و ایدههای خلاقانه، به نیازهای روزافزون مخاطبان خود پاسخ دهد.
بدیهی است که دفتر فیلمنامه سازمان صداوسیما با هدف شناسایی و پرورش نویسندگان جوان و جمعآوری موضوعات جذاب برای تلویزیون تاسیس شده و با ایجاد فضایی عادلانه و شفاف برای پذیرش طرحها، تلاش دارد تا خلاقیت نویسندگان را افزایش دهد. با این حال، فرآیند بررسی طرحها معمولا با تاخیرات قابل توجهی مواجه میشود که ناشی از کندی پاسخدهی مشاوران و ناظران است. که این تاخیرها انگیزه نویسندگان را تحت تاثیر قرار داده و در نتیجه کیفیت آثار تولیدی را کاهش می دهد.
چالشهای اصلی برونسپاری در حوزه فیلمنامهنویسی شامل بروکراسی اداری، عدم شفافیت در روند انتخاب طرحها و نگرانی درباره کیفیت نهایی آثار است. بروکراسی سنگین و فرآیندهای پیچیده اداری ممکن است ارتباط مستقیم نویسندگان با ناظران و مشاوران را محدود کند و نبود شفافیت در معیارهای ارزیابی نیز میتواند باعث ناامیدی نویسندگان شود، به ویژه نویسندگان جوانی که به دنبال فرصتی برای ابراز خلاقیت خود هستند. اما این موضوع نگرانی دیگری را در دلها میاندازد؛ نگرانی درباره کیفیت نهایی آثار تولیدی ناشی از برونسپاری، که موضوعی است نیازمند توجه جدی..
با این حال استفاده از استعدادهای نوپا و ایدههای نوآورانه به تولید محتوای متنوع و جذابتر منجر خواهد شد. افزون بر این، واگذاری برخی از وظایف به بخشهای خصوصی یا مستقل میتواند به سازمان صداوسیما این امکان را بدهد که با سرعت بیشتری به تحولات بازار پاسخ دهد و انعطافپذیری بیشتری در تولید محتوا داشته باشد. این امر حتی میتواند زمینهساز همکاریهای بینالمللی در زمینه تولید محتوا شود که به تبادل دانش و تجربه کمک کرده و کیفیت آثار تولیدی را افزایش دهد.
البته، شفافیت مالی و تدوین سیاستهای دقیق در زمینه حقوق مالکیت فکری به عنوان عوامل کلیدی برای موفقیت برونسپاری در سازمان صداوسیما به شمار میروند. این دو مولفه، نهتنها به ایجاد اعتماد بین نویسندگان، تولیدکنندگان و سازمان کمک میکنند، بلکه به بهبود کیفیت تولیدات و ارتقاء سطح خلاقیت در فرآیند تولید محتوا نیز منجر میشوند.
شفافیت مالی به معنای ارائه اطلاعات دقیق، قابل فهم و در دسترس درباره هزینهها، درآمدها و نحوه تخصیص منابع مالی است. این شفافیت میتواند به ایجاد اعتماد کمک کند؛ زیرا با ارائه گزارشهای مالی شفاف، نویسندگان و تولیدکنندگان احساس امنیت بیشتری خواهند داشت و اعتماد آنها به سازمان افزایش مییابد. همچنین، سرمایهگذاران و حامیان مالی تمایل دارند با سازمانهایی همکاری کنند که شفافیت مالی بالایی دارند، که این امر میتواند به جذب منابع مالی جدید و افزایش توانمندیهای تولیدی کمک کند. شفافیت مالی به مدیران این امکان را میدهد که منابع را به شکل بهینهتری تخصیص دهند و از هدررفت منابع جلوگیری کنند که به افزایش کارایی و کاهش هزینههای غیرضروری منجر خواهد شد. البته اگراین مسئله جدی گرفته شود.
فلذا مجدانه، تدوین سیاستهای دقیق در زمینه حقوق مالکیت فکری نیز اهمیت دارد. حقوق مالکیت فکری به عنوان یکی از ارکان اساسی در صنعت رسانه، نیازمند توجه ویژهای است. تدوین سیاستهای روشن درباره حقوق مالکیت فکری میتواند موجب حفاظت از آثار خلاقه شود. همچنین، سیاستهای دقیق میتواند فرآیندهای قانونی مربوط به ثبت و حفاظت از حقوق مالکیت فکری را تسهیل کند که این موضوع به جلوگیری از نقض حقوق و تخلفات احتمالی کمک شایانی خواهد کرد. که به تبع، تقویت فرهنگ خلاقیت نیز از دیگر پیامدهای مثبت این سیاستها است؛ با حمایت از حقوق مالکیت فکری، سازمان میتواند فرهنگی را ترویج دهد که در آن خلاقیت و نوآوری ارزشمند شمرده شود و این فرهنگ میتواند به جذب استعدادهای جدید و تقویت هویت سازمان کمک کند.
عدم توجه به شفافیت مالی و حقوق مالکیت فکری ممکن است عواقب جبرانناپذیری برای سازمان صداوسیما داشته باشد. اگر نویسندگان و تولیدکنندگان احساس کنند که حقوق آنها نادیده گرفته میشود یا اطلاعات مالی سازمان شفاف نیست، اعتماد خود را از دست خواهند داد و ممکن است از همکاری با سازمان خودداری کنند و با افت کیفیت تولیدات مواجه خواهیم بود. این افت کیفیت نهتنها بر اعتبار سازمان تاثیر منفی خواهد گذاشت بلکه ممکن است باعث کاهش مخاطبان نیز گردد. در دنیای رقابتی رسانهای امروز، مخاطبان به دنبال محتوای باکیفیت و متنوع هستند. اگر سازمان نتواند این نیازها را برآورده کند، احتمالا مخاطبان خود را از دست خواهد داد که این موضوع میتواند آسیبهای جدی به جایگاه سازمان وارد کند. کما اینکه تاکنون مخاطبان بسیاری از دست رفتهاند.
بنابراین، برای حفظ جایگاه صداوسیما در عرصه رسانهای کشور و جلوگیری از عواقب منفی ناشی از عدم شفافیت مالی و ضعف در سیاستهای حقوق مالکیت فکری، ضروری است که اقدامات لازم در این زمینهها به طور جدی مورد توجه قرار گیرد. اتخاذ رویکردهای علمی و مبتنی بر داده در این حوزهها میتواند به ایجاد یک محیط خلاقانه و پایدار برای تولید محتوا کمک کند و به ارتقاء کیفیت و تنوع برنامهها منجر شود.
در نهایت، قدردان برندهای سازمانی بودن و خلق برندهای جدید، و همچنین استقبال از مخاطبان با آغوشی باز، روزنه امید و راه نجاتی است که نوید روزهای روشن را میدهد که با استفاده بهینه و درست از ظرفیتهای برونسپاری شکوفایی را به ارمغان میآورد. اگربه قول معروف، کمیت فدای کیفیت نشود.
این مطلب در نبضنگار شماره 30نشریه نبض دانشگاه صداوسیما (ویژهنامه نوروز 1404) منتشر شده است.