نشریه نبض صداوسیما
خواندن ۷ دقیقه·۷ روز پیش

تربیت، پویانمایی، رسانه ملی

محمد طه مومنی | دانشجوی کارشناسی تلویزیون و هنرهای دیجیتال – دانشگاه صداوسیما
زمان لازم برای مطالعه: 7 دقیقه

پیامبران به عنوان مهم‌ترین الگو و به عنوان کسانی که مهم‌ترین وظایف الهی بر دوش آنان بود تمام اراده خود را برای دعوت و تربیت انسان‌ها به سوی خدا وقف کرده بودند. بدین ترتیب شریف‌ترین و مفیدترین کار را می‌توان دعوت و تربیت انسان‌ها به سوی خدا در طول زندگی دانست و چه کسی به اندازه کودکان با آن دل زلال پذیرای حرف حق هستند؟

انسان در کودکی و نوجوانی بیشترین تاثیرپذیری برای یادگیری ذهنی را دارد، مبنا، روش، اصول تفکر و مبانی ذهنی در کنار پاک بودن قلب و روح انسان در این رده سنی او را به یکی از پرظرفیت‌ترین زمان‌ها برای رشد و تعالی یا افول و اکتساب پلیدی‌ها مبدل می‌سازد. غرب که به دنبال سیطره بر عالم است تا آن را به استخدام خود درآورد، تسخیر ذهن و قلوب انسان‌ها را به عنوان یکی از اصلی‌ترین اهداف خود فراموش نکرده و در این مسیر با ابزارهای مختلفی همچون پویانمایی، سینما، بازی‌های ویدیویی و... و همچنین با اصول مشخصی برای فریفتن بیننده، از تمام سعی خود برای تسخیر کردن تماشاگر استفاده می‌کند و این است که تربیت کودکان و نوجوانانی که بیشتر در معرض پویانمایی، بازی‌های ویدیویی، شبکه‌های اجتماعی و... هستند با اختلال جدی مواجه می‌شود که حتی بعضا از تاثیرگذاری برای کودک در گرم‌ترین و بهترین کانون‌های خانواده نیز می‌کاهد و این است که ظرفیت تعالی از دست می‌رود و ناپاکی‌ها جای می‌گیرد.

پویانمایی‌های تلوزیونی غربی به خوبی نیازهای کودکان و نوجوانان را شناسایی می‌کند و در طی یک سیر تاریخی چند ساله، با برنامه‌ریزی از ضعف آنان بهره برده و مقاصد خود را عملی می‌کند. نیاز به یافتن الگوی قهرمان در پسران را با ابر قهرمانان خیالی که صرفا افرادی با امکانات و اسلحه‌های حیرت‌انگیز یا قدرت‌های ماورایی هستند پاسخ می‌گوید و نیاز دختران به زیبا به نظر رسیدن و جلوه نمایی کردن را با باربی و پرنسس‌های مختلف که از اندام متناسب و برهنگی برخوردارند پاسخ می‌گوید و این است که اگر ما بخواهیم متناسب با فرهنگ ملی و دینی خودمان برای رفع نیاز کودکان خودمان دست به تولید پویانمایی بزنیم باید تمایل‌های فطری آنان را به خوبی بشناسیم و متناسب با ریشه و اعتقاد خودمان به خوبی به آن پاسخ دهیم. برای مثال نیاز پسران و یافتن الگوی قهرمان را با به تصویر کشیدن قهرمانانی که ویژگی برجسته‌شان صفات حماسی آنان (مثل پهلوانی ایثار، شجاعت و...) است جواب گفت. البته نباید این نکته بدیهی فراموش بشود که صرف به تصویر کشیدن این قهرمان کافی نیست و باید پرداخت جزئی و شخصیت‌پردازی دقیقی صورت بگیرد.

برنامه‌ریزی برای تربیت کودکان و نوجوانان در ایران به شکلی است که گاها گمان می‌رود که هیچ برنامه دقیقی وجود ندارد و به جز حرکات مثبت موردی و پراکنده (به صورت پروژه‌ای) ما شاهد برنامه‌ریزی مستمری نیستیم. حداقل می‌توان این حرف‌ها را در مورد صداوسیما و برنامه‌های آن با یقین بیان کرد. نحوه برخورد حاکمیت رسانه با این قشر، نوعی بی‌توجهی را نشان می‌دهد و رسانه ملی از این قاعده مستثنا نیست! حرکات روشنی‌بخشی که در تلویزیون با تولیدهای تندر، بچه‌های ساختمان گل‌ها، اتل متل یه جنگل، ببعی و... آغاز شده بود نیز با فروکشی بزرگ از بین رفت و می‌توان حال و روز بد پویانمایی تلویزیون را از کنداکتور شبکه نهال و امید فهمید. جایگزینی برنامه‌های استودیویی به مقدار بسیار زیاد، جایگزینی پخش تولیدهای خارجی به مقدار فراوان، نداشتن آثار برجسته پویانمایی داخلی جدید در تلویزیون، وجود میان‌برنامه‌ها، فیلرها و تبلیغات بسیار زیاد، پخش تکراری مجموعه‌ های قدیمی و... نشان‌دهنده اوضاع بد تلویزیون و اوضاع بد پویانمایی تلویزیونی ایران است.

مسئله فرهنگ و تربیت کودکان به قدری مهم است که رهبر انقلاب در طی بحثی من باب فرهنگ خطاب به هیئت وزیران در سال ۹۴ بیان می‌کنند: «گاهی اوقات مشکلات فرهنگی موجب شده که من شب خوابم نبرد» همچنین در دیدار با مسئولین کانون پرورش فکری در سال ۷۷ بیان می‌کنند: «اگر مسئولان امور فرهنگی کشور بخواهند مسئله کودک و نوجوان را آنچنان که هست مورد اهتمام قرار دهند من خیال می‌کنم خیلی از آن‌هایی که مسئولند از ساعات خوابشان هم خواهند زد تا به این مسئله بپردازند امروز قضیه تربیت کودک و نوجوان با گذشته دور -حتی با گذشته نه چندان دور مثلا ۲۰ سال پیش- خیلی تفاوت کرده است. احساس می‌کنم برای برخی از مسئولان امور فرهنگی مسئله به این شکل مطرح نیست.»

تلویزیون و پویانمایی‌های تلویزیونی، یکی از پرظرفیت‌ترین بستر‌های کنونی برای تربیت کودک و نوجوان‌ها است که ظرفیت آن نادیده گرفته می‌شود و هدر می‌رود. شاید با ملاحظات زیر تا حدی بتوان این مشکل را برطرف ساخت.

شناخت کودک و نوجوان

اگر بخواهیم چالش‌های این حوزه را برطرف کنیم باید در مرحله اول به شناخت کامل نسبت به کودکان و نوجوانان برسیم، جذابیت‌هایی که آفریده می‌شوند باید متناسب با امیال فطری کودکان باشد. داستان‌ها، شخصیت‌پردازی‌ها، ویژگی‌های بصری و به طور کلی حال و هوای اثر، باید روحی سازنده و بالنده داشته باشد و از به تسخیر کشاندن کودکان و نوجوانان با استفاده از نیازها و ضعف‌های روحی روانی او بپرهیزد. برای تربیت کودک باید آن را شناخت، باید انسان را شناخت و مسیر این شناخت به مسیر معرفت نفس دینی ما نزدیک‌تر است تا علوم روانشناسی و... .

مربی بودنِ تولیدکننده

همچنین کسی قادر به تربیت است که مربی باشد. کسی که ابتدا خود به خوبی تربیت شده باشد و به راه‌های تربیت کردن مسلط است. بنابراین اول از همه تولیدکنندگان پویانمایی باید خود تربیت شده باشند که این به مجموعه‌های آموزشی بر می‌گردد. اینکه باید مجموعه‌ها و ساختارهای مخصوصی برای تربیت نیروی تولید کننده پویانمایی دغدغه‌مند تشکیل بشوند. برای تربیت دیگران باید برای آنان دل سوزاند، باید از خودبرتربینی دور بود، باید از به‌دنبال‌اثرگذاری بودن (به مفهوم تسخیر فرد) دور بود. تربیت کردن مبتنی بر ایجاد امکان تعقل و تفکر و پیشنهاد مسیر بهتر برای هر کس است. نه به مسیر درست کشاندن افراد ولی با افسار. هدف پاک، وسیله را توجیه نمی‌کند. پس مسیر تربیت کردن ما نباید شبیه مسیر تسخیر کردن غرب باشد (غرب به معنای فرهنگ نه لزوما جغرافیا). برای همین است که تکنیکهای فریبندگی مخاطب پویانمایی و سینما به طور کلی مذموم است؛ تربیت باید مبتنی بر دعوت و اختیار فرد باشد.

شناخت تکنیک و اصول پویانمایی

برای تربیت دیگران باید به ابزار کار تربیتی خود به خوبی مسلط بود. باید ماهیت و تکنیک پویانمایی را به خوبی شناخت و باید روش استفاده از پویانمایی به عنوان یک عنصر تربیتی را کشف کرد، روشی که با فریبندگی که جزو اصول مرسوم کنونی است تفاوت دارد. تک تک اجزا پویانمایی باید ذاتی پرورنده و اسلامی به خود بگیرند. به داستان، فیلمنامه، استوری بورد، طراحی شخصیت و فضا، موسیقی، انیمیت و... تا آخرین مرحله کار، باید با عینک فرهنگی دینی خودمان بنگریم، همچنین باید نسبت تک تک اجزا دوباره بازنگری شود تا بتوانیم از این ابزار به خوبی برای تربیت استفاده کنیم.

جهاد و حمایت

اگر بتوان مجموعه‌ای متشکل از افرادِ دغدغه‌مند، تربیت‌یافته و دارای صلاحیت‌های مربیگری در چارچوب فضای فرهنگی و دینی خودمان تشکیل داد و با بهره گیری از تخصصِ اندیشمندان علوم دینی، متخصصان علوم انسانی و کارشناسان رسانه و پویانمایی، نسبت جدیدی میان پویانمایی ایرانی-اسلامی و مقوله تربیت تعریف کرد، آنگاه با حرکت به سمت تولید تجربی، آزمودن ایده‌ها و اصلاح مستمر، وارد فرآیند آزمون و خطا عملی شد و اگر این فرآیند با حمایت‌های نهادهای حاکمیتی همراه شود و در کنار آن، انگیزه‌های اعتقادی تولیدکنندگان و هنرمندان حوزه پویانمایی و روحیه جهادی آنان در عرصه فرهنگ تقویت گردد، آنگاه امید است که با خلق آثاری تأثیرگذار، پیوندی سازنده بین حوزه پویانمایی و تربیت نسل آینده ایجاد کرد. چنین رویکردی نه تنها امکانِ پرورش فرزندان این مرز و بوم را با هویت اصیل اسلامی-ایرانی فراهم می‌کند، بلکه الگویی بومی و کارآمد در برابر جریان‌های فرهنگی وارداتی خواهد ساخت.

پویانمایی جزو بهترین وسیله‌ها برای تربیت کودکان و نوجوانان است. اگر که به آن به دید تولیدی برای پول ننگریم، اگر که به آن به عنوان راهی برای ارضای ذوق هنری خود ننگریم و اگر به آن به عنوان وسیله‌ای برای کسب جایزه‌های گوناگون مثل اسکار و... ننگریم.

مسیر دست‌یابی به قله‌های پویانمایی با فرهنگ و عقاید خودمان بسیار طولانی است و راه رسیدن به آن تاریک و مبهم، اما توکل و تلاش تنها راهی است که پیش روی ماست و خداوند بر همه چیز تواناست.


این مطلب در نبض‌پلاس شماره 30نشریه نبض دانشگاه صداوسیما (ویژه‌نامه نوروز 1404) منتشر شده است.

[ نبض صداوسیما در دانشگاه شما می زند. "مقام معظم رهبری (مدظله العالی)"] نشریه و تریبون تشکل جامعه‌رسانه‌اسلامی دانشگاه https://zil.ink/iribnabz
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید