نبض صداوسیما
نبض صداوسیما
خواندن ۶ دقیقه·۲ روز پیش

جعبه سیاه / قطبی، تلویزیون، شاه و دیگران

ابوالفضل فرخی | دانشجوی ارشد تهیه‌کنندگی تلویزیون –دانشگاه صداوسیما
زمان لازم برای مطالعه: ۵ دقیقه


رضا قطبی - رئیس رادیو تلویزیون ملی ایران
رضا قطبی - رئیس رادیو تلویزیون ملی ایران


یک مکان، وسیله، ماشین یا هر مورد دیگری چیزی شبیه به جعبه سیاه دارند. البته با اسم‌های مختلف، مثلا؛ بخش آرشیو، بایگانی، انباری ، کیلومترشمار و ... . جایی که بشود روند و اطلاعات را ثبت کرد و به آن‌ها در آینده‌ای دور یا نزدیک استناد کرد. ما در بخش جعبه سیاهِ نشریه نبض، قصد داریم از طریق نقل خطره‌ها، گفته‌ها و نوشته‌ها به روند تاریخی رادیو و تلویزیون کشورمان، بپردازیم و احولات سازمان در زمان‌های مختلف را بازخوانی کنیم.
در اولین شماره‌ بخش جعبه سیاه می‌خواهیم به دوران پهلوی و احوال رسانه در آن زمان بپردازیم، محور این قسمت از جعبه سیاه، «رضا قطبی» است. رضا قطبی‌زاده متولد فروردین ۱۳۱۷ در تهران است. او از محصلان دبیرستان البرز بود و بعدها در رشته مهندسی برق در مدرسه پلی تکنیک فرانسه تحصیل کرد و از آنجا فارغ‌التحصیل شد. او مدتی در وزارت اطلاعات و جهانگردی مشغول به کار شد و در همانجا طرح‌های مربوط به تأسیس یک تشکیلات بزرگ تلویزیونی را تهیه کرد. ۶ تیر ۱۳۴۶ بود که مجلس شورای ملی نیز لایحه‎ دولت، راجع به تشکیل سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران را تصویب کرد. رضا قطبی اولین مدیرعامل این سازمان شد و تا پیروزی انقلاب اسلامی، عهده‌دار این سمت بود. دوره مدیریت رضا قطبی در سازمان رادیو و تلویزیون ملی دور از حاشیه و ماجراهای مختلف نبوده و احتمالا مرور این گفته‌ها و خاطره‌های آن زمان ‌می‌تواند برای شما خوانندگان عزیز جالب توجه باشد. اتفاق‌هایی که به تاریخ سیاسی_اجتماعی کشورمان نیز مربوط است.


شنیدی چی گفتند؟!

«بعد از اینکه از تلویزیون رفتم، چندین تقاضای شرفیابی کردم. در اولین جلسه‌ای که بعد از استعفا، ایشان را در روز بعد از عید فطر دیدم، روحیه خیلی بدی داشتند. من آن وقت روحیه خوبی داشتم و می‌خواستم از تمام جریان‌ها استفاده خوب شود. شاه از قرار معلوم بیرون رفته بودند و به هر وسیله‌ای فریاد‌های مرگ بر شاه را شنیده و اولین بار بود که ایشان شخصاً شنیده بودند که مردم چه می‌گویند. تا آن موقع گزارش می‌رفت که دانشجو‌ها به تحریک خارجی‌ها، به مقدسات ملی توهین می‌کنند. اما آنجا شاه می‌بیند که یک دسته با خشم، به شخص او بد می‌گویند. این اتفاق در شکسته شدن اراده‌ شاه خیلی مؤثر بود. در آن روز شاه را با قیافه‌ای متفاوت دیدم. در آنجا به من گفتند: «شنیدی چی می‌گفتند؟»

استعفا!

«...آقای آموزگار وقتی نخست‌وزیر شد؛ من اتریش بودم. به من تلفن کردند که وزیر اطلاعات و گردشگری شوم. من به ایشان نه گفتم و اولین بار بود که اولیا حضرت را دخالت دادم. به آقای هویدا هم گفتم نباید وزارت اطلاعات وجود داشته باشد. از نوع واکنشی که آقای آموزگار نشان داد؛ [معلوم بود که] راضی نبود. هر دفعه دولت عوض که می‌شد من استعفا می‌دادم که هر دولت جدید آدم خود را داشته باشد. کار کردن با آموزگار سخت‌تر بود تا هویدا؛ اما از برخی صفات او خوشم آمده بود. من در نامه استعفا هم نوشتم که دستگاه ایشان دستگاه منزه‌تری از دولت هویدا است. ایشان نامه را به شاه داده بود و گفته بودند استعفاشان را به دولت جدید بدهید. شریف امامی که آمد، ما را در جلسه هیئت دولت خواست. جلسه که تمام شد، گفت به دفتر من بیا؛ گفت دو هفته بمانید تا من یک نفر را پیدا کنم. دو هفته ایشان شد ۱۷ شهریور، در نتیجه ۱۷ شهریور من خود را مستعفی می‌دانستم. من به ایشان گفتم که چه کسانی برای ریاست رادیو و تلویزیون خوب هستند. کاندیدا اول جعفریان بود. ۱۷ شهریور روز جمعه بود و آن اتفاق‌ها افتاد؛ من شنبه به ایشان تلفن کردم که علاقه ندارم در این کار بمانم اما نمی‌خواهم استعفا من تداعی این ماجرا شود. یک متنی هم روی کاغذ به دکتر عاملی نوشتم. در این دوره ۱۵ روزه هم شاه را ندیدم.»

گناهکار، آری یا خیر؟!

«ساواک این کار را کرد، ما هم مخالفت نکردیم. از خارج هم خبرنگار آمد. در خارج مطرح شده بود که محاکمه‌ها در ایران به شکلی است که فرد نمی‌تواند از خود دفاع کند. صحبت علنی شدن دادگاه گلسرخی، قبل از آن مطرح بود. وقتی جریان پخش دفاعیات پخش شد؛ تصور ما بر این بود که او اعدام نمی‌شود. ما یک دادگاه را پخش می‌کنیم و نشان می‌دهیم که یک نفر بر پایه عدالت، محاکمه می‌شود و اگر هم محکوم ‌شود، به یک سال زندان محکوم ‌می‌شود یا شاید تبرئه شود. آن اتفاق برای ما فاجعه‌آمیز بود. آنچه در فکر هویدا بود پیاده نشد و رودست خوردند. نوع دفاعی که گلسرخی از خودش کرد؛ عجیب بود. در سیاهکل، داستان اسلحه و قیام مسلحانه مطرح بود و جزای آن مرگ است. نوع دفاعی که گلسرخی از خود می‌کند و می‌گوید من این اعتقادات را دارم و در کشتن دستی نداشتم. در داخل رادیو و تلویزیون این دفاعیات اثر بد گذاشت. مردم تصمیم می‌گیرند فرد گناهکار است یا خیر؛ در نهایت، عده زیادی حس کردند که گلسرخی نباید محکوم به مرگ می‌شد از جمله شهرنوش پارسی پور که در آنجا کار می‌کرد و در جشن هنر کار خود را به خوبی انجام می‌داد اما بعد از این واقعه استعفا کرد.»

(هر سه نقل قول بالا از متن مصاحبه رضا قطبی با بیناد مطالعات ایران در مریلند برداشت شده، این مصاحبه طی سال‌های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۱ انجام شده است.)

از زبان دیگران ...

سپهبد هاشمی نژاد؛ از فرماندهان گارد جاویدان درباره شیوه فعالیت قطبی:

«....خود من در کانال دو فیلمی را دیدم که به دانشجویان نشان می‌داد به چه ترتیب شما در مقابل پلیس مقاومت کنید. اصلا یک فیلم سینمایی پخش شد که موضوعش این بود. و همان شب من به آقای قطبی تلفن کردم که آقا، شما چه منظوری از این کار دارید؟ شما نمی‌بینید الان وضع دانشگاه‌ها به چه صورتی است که هر روز پلیس با دانشجویان درگیر است؟ شما دارید راه و چاه را می‌گویید به این‌ها؟ این چیزها چه الزامی دارد از تلویزیون ممکلت پخش شود آخر؟!! دانشجوی مملکت یا باید درس بخواند یا جایش دانشگاه نیست؛ جایش خانه‌های تیمی است برای چریک بازی.»

(تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، مصاحبه با محسن هاشمی نژاد، نوار شماره ۶)


اردشیر زاهدی؛ داماد شاه و آخرین سفیر پهلوی در آمریکا، درباره پخش نطق محمدرضا پهلوی از تلویزیون:

«... بعد از خروج اعلی حضرت از کشور، گاه و بی‌گاه در محافل خصوصی با خانواده و نزدیکان، یک لعنت نثار رضا قطبی می‌کرد. علت هم آن نطق کذایی بود که اعلی حضرت را مجبور کردند از تلویزیون بخواند و بگوید من صدای انقلاب شما را شنیدم. متن را رضا قطبی نوشت که بالاخره ایشان رو به دوربین نشست و متن را خواند.»

(خاطرات اردشیر زاهدی_ ص ۳۴۰)


جعبه سیاه – ۱. تیردان . ۲ . صندوقچه ، هر چیز قوطی مانند. ؛ / سیاه اسبابی به صورت یک واحد کامل الکترونیکی در وسیله‌های پرنده برای گردآوری اطلاعات از عملکرد وسیله در جریان پرواز طیاره، به ویژه در فهم علت سقوط. فرهنگ معین./ --------------------------


این مطلب در نبضِ تجربه شماره 28 نشریه نبض دانشگاه صداوسیما منتشر شده است.
نبض | تپش تحول، از دل دانشگاه

جعبه سیاهصداوسیماسیاسی اجتماعی
[ نبض صداوسیما در دانشگاه شما می زند. "مقام معظم رهبری (مدظله العالی)"] نشریه و تریبون تشکل جامعه‌رسانه‌اسلامی دانشگاه https://zil.ink/iribnabz
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید