نبض صداوسیما
نبض صداوسیما
خواندن ۳ دقیقه·۱ ماه پیش

نظارت تشریفاتی

محمدمهدی خدابخش | دانشجوی ارشد مدیریت رسانه – دانشگاه صداوسیما
زمان لازم برای مطالعه: 2 دقیقه

همه‌چیز از شهریور سال ۹۴ و با ابلاغیه مقام معظم رهبری شروع شد. این ابلاغیه پایه‌ریز سازمانی به نام ساترا بود. البته پی‌ریزان این سازمان احتمالاً گمان هم نمی‌کردند که تا نزدیک به ۱۰ سال بعد هم ساترا از آب و گل نتواند در بیاید و وجاهت قانونی خود را پیدا کند. ساترا بعد از تأسیس، شاهد دعواهای متولیان خودش مثل صداوسیما و وزارت ارشاد بود. گویی یک بچه تازه‌به‌دنیا‌آمده، دائماً شاهد دعوای پدر و مادرش باشد. طبیعتاً در چنین فضایی، رشدی برای آن بچه اتفاق نخواهد افتاد. با توجه به تأکیدات مقام معظم رهبری در باب مدیریت فضای مجازی، مسئولان روی به فیلترینگ این فضا می‌آوردند و سعی داشتند تا در این دعواها نامی از ساترای تازه‌متولد‌شده باقی نماند؛ کاری که به نفع بعضی از فعالین حوزه نمایش خانگی بود.

شورای عالی انقلاب فرهنگی سال پیش طرحی را تصویب کرد. در این طرح ساترا به عنوان تنظیم‌گر حوزه صوت و تصویر فراگیر خواهد بود. با توجه به این مصوبه انتظار می‌رفت که دعواها تمام شود و مدیریت بهتر این فضا شروع شود؛ اما زهی خیال باطل، گویی دعواها تازه شروع شده! اینجا بود که برخی کارشناسان به دلیل تعارض منافع صداوسیما و ساترا اعتراض کردند که البته این نکته هم شاید قابل‌تأمل باشد! عده‌ای از کارشناسان هم عقیده داشتند که ساترا به اندازه کافی با نمایش خانگی همکاری لازم را ندارد.

اما به نظر می‌رسد این دعواها شاید ما را از مسیر اصلی دور کند. بیایید نگاهی به نمایشگاه امسال رصتا داشته باشیم: امسال در این نمایشگاه، ابر بازیگران حوزه نمایش خانگی ایران (مثل فیلیمو، نماوا و...) حضور نداشتند. شاید همین مسئله به ظاهر کوچک بتواند سرنخ خوبی برای رسیدن به حقیقت باشد.

دلیل قبول نکردن دعوت ساترا به نمایشگاه رصتا توسط غول‌های رسانه‌ای ایران چه چیزی می‌تواند باشد؟ در کجای دنیا یک سازمانی می‌تواند دعوت نهاد بالادستی و تنظیم‌گر خود را نپذیرد و حتی فراتر از آن، به دستورالعمل‌های آن نهاد هم توجهی نکند و فعالیت داشته باشد؟ آقایان! مشکل از مرجعیت ساترا است، راه را اشتباه نروید. نهادی که وظیفه آن بر طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، مسئولیت تنظیم‌گری، صدور مجوز و نظارت بر رسانه‌های فعال در عرصه صوت و تصویر فراگیر، شامل رسانه‌های «کاربرمحور» و «ناشرمحور» (VOD) و نیز شبکه نمایش خانگی به ویژه تولید سریال‌ها و برنامه‌های تلویزیونی و امثال آن را به عهده دارد؛ آن‌قدر قدرت ندارد تا بتواند دستورالعمل‌های خویش را اجرا هم بکند.

حال بیایید یک نمونه از این صحبت‌ها علیه ساترا را ببینیم: محمدجعفر نعناکار، که یک کارشناس حقوقی است، در وبسایت رسمی خودش بیان کرد:« از دید ما سازمان ساترا غیرقانونی است. اصلاً سازمانی به نام ساترا نه اساسنامه‌ای دارد و نه شرح وظایف مشخص دارد و نه در سازمان امور استخدامی تشکیلات دارد. نفس وجود آن از نظر حقوقی غیرقانونی است.»

از این‌گونه اظهارات درباره ساترا کم نیست. البته ما هم منکر برخی از ضعف‌های این سازمان نیستیم. منتهی غیرقانونی خواندن آن به معنای رها کردن فضای صوت و تصویر فراگیر است. در حال حاضر که ساترا نظارت نصفه و نیمه‌ای دارد؛ بعضی اوقات شاهد تمکین نکردن برخی از وی‌اودی‌ها هستیم و اگر دیگر ساترایی وجود نداشته باشد؛ اوضاع غیرقابل‌پیش‌بینی خواهد بود. مسئله فرهنگ، مسئله‌ای نیست که بتوان بدون قانون و چهارچوب بر آن نظارت کرد.

به هر حال، باید فکری به حال مرجعیت قانونی این سازمان کرد تا شکایات و پیگیری‌های ساترا از سازمان‌های رسانه‌ای صوت و تصویر فراگیر در پیچ‌وخم مسائل حقوقی و راهروهای قوه قضائیه گم نشود و امکان پیگیری و حتی برخورد با سازمان‌های متخلف فراهم شود.


این مطلب در شماره 27 نشریه نبض دانشگاه صداوسیما منتشر شده است.

نبض | تپش تحول، از دل دانشگاه

مقام معظم رهبریتعارض منافعشرح وظایففضای مجازیقوه قضائیه
[ نبض صداوسیما در دانشگاه شما می زند. "مقام معظم رهبری (مدظله العالی)"] نشریه و تریبون تشکل جامعه‌رسانه‌اسلامی دانشگاه https://zil.ink/iribnabz
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید