من در اجتماعِ خانواده و مدرسه و اقوام و خوابگاه و دانشگاه و محلکار حضور داشتم اما چیزی که این روزها خیلی در زندگیم پررنگه، روابط اجتماعیم در محل کارم هست و منطقا چیزهایی برام پیش میاد که آزارم میده و یا من رو میبره رو مود تحسین کردن.
احترام و ادب و نجابت، مهمترین و بولدترین کانسپتهایی هست که روزانه باهاشون برخورد میکنم و بعد از پایان کار هم، همچنان ذهن من رو درگیر نگه میدارن.
برخورد یکسان با آدمهای مختلف، اختلاف از لحاظ فرهنگ و یا از لحاظ تحصیلات و یا هرچی طبق تجربهم تا الان یه اشتباه بود. برداشت هر کس از هر برخورد میتونه متفاوت باشه، میتونه بعضیها رو وارد حریمشخصی تو بکنه و هر برخورد سیگنال برای نوع برخورد طرف باشه. این بدیهیه.
من با تمام افراد، زن و مرد و جوان و پیر و با هر سِمَت سازمانی یه نوع برخورد گرم اولیه داشتم و نتایج خیلی بعد از چند وقت شوکهکننده بود و این نشانهی ناپختگی و سادگی من بود؛ ولی الان تجربهی مهمیه.
تا به حال سه نفر از خانمها رفتار توهینآمیزی و بیادبانهای باهام داشتن که من هرچقدر فکر کردم که میتونه علتش چی باشه!؟ اینکه من با اونها گرم برخورد کردم و این سیگنال رو دادم که باهام در جمع راحت باشید؟ اینکه تربیت خانواده و محل زندگی و فرهنگشون باعث چنین برخوردی شده؟ آیا تحصیلات موثره؟ خیلی فکر کردم و یادم اومد من رفتار توهینآمیز رو چندماه پیش از یه خانواده سوپر پولدار که در شمالیترین نقطه تهران سکونت میکردن هم دیدم.
این موارد بیتأثیر اصلا نیستن ولی معیار خوبی هم برای قضاوت شاید نتونن باشن.
میگن ادب مثل عطر میمونه، برای خودت استفاده میکنی اما دیگران هم از اون لذت میبرن. سلیطگی و بیمهابا صحبت کردن و نیش زبان و گوشه و کنایه قلب دیگران رو آزرده میکنه و یا غرور و حسد روابط رو قطع میکنه و شأن آدم رو پایین میاره چون هر جا بشینی و افرادی که نسبت بهشون مغرور و حسودی رو خورد کنی، چیزهایی از خودت رو به دیگران نشون دادی.
راستش هنوز نمیدونم بهترین نوع برخورد چطور میتونه باشه که بقیه نهتنها از حضورت و شرّت در امان باشن بلکه کیف کنن از معاشرت باهات؛ احتمالا باید بپذیریم که همینه و خودمون رو براشون کمرنگ کنیم با اینکه اصلا سردی و تغییر رفتار رو دوست ندارم اما از بیاحترامی و یا تخطی در حریمشخصی چه از طرف خانم و چه آقایون، گاها آزردهخاطر میشم و نمیتونم دائم گوش دیگران رو بابت این گلگیها قرض بگیرم و این دومینوی مسخرهی زشتی رو ادامه بدم.
ولی واقعا نجابت یه تعدادی، ادب و احترام و فروتنی و مسئولیتپذیریشون باعث میشه واقعا لذت ببری از همکاری باهاشون و تحسینشون کنی که چقدر روح و اهداف بزرگی دارن و از محبت سرشار هستن و نقطه پایانی رو نمیشناسن و از کنار خیلی از مسائل کوچیک میگذرن.