همه افراد همیشه در تلاش هستند تا به موفقیت های بزرگی برسند خیلی افراد معدودی از آن ها، آمادگی رسیدن به موفقیت را دارند. هر کاری در دنیا نیاز به یکسری اصول و قوائد خودش را دارد. فردی که اهداف بلند پروازی دارد از قانون 10 برابر استفاده کند قطعا مثل آقای گرنت کاردون می تواند به خواسته هایش برسد. با توجه به این قانون می توان شکست ها را به موفقیت تبدیل کرد. این قانون چنین بیان می کند که، فردی که ارزوی بزرگی دارد باید تلاش خود را نیز به ان حد برساند و نسبت به افراد دیگر ده برابر زیادتر تلاش کند تا به مقصود برسد. در ادامه به بررسی کامل این موضوع می پردازیم.
فردی به نام گرنت کاردون نویسنده ی کتاب قانون 10 برابر است ایشان بر این باور است که راز رسیدن به موفقیت ها و شکست دادن شکست ها، تلاش است هیچ کس در دنیا خواهان شکست نیست و همواره در تلاش است به موفقیت های بزرگی برسد ولی به آن دست پیدا نمی کند! در اینگونه موارد افراد نیاز به تلاش ده برابر بیشتر از دیگر افراد دارند. در این قانون شما باید اول هدفتان را مشخص نمائید و بدانید که دنبال چه هستید؟ بعد از تعیین هدف، کارهای مورد نیاز برای رسیدن به آن را برگزینید این کار باعث آماده کردن ذهن برای تلاش به رسیدن به اهداف و موفقیت های بزرگ است. این قانون محدودیتی در استفاده وجود ندارد می توانید در زندگی فردی و سرمایه گذاری و... استفاده کنید.
موفقیت همانند یک مسابقه نیست که یک لحظه برنده شوید و یک شبه به آن دست یابید. افرد خیلی کمی هستند که موفقیت را خودشان خلق می کنند و منتظر اتفاق های خیالی نیستند. در دنیا پول در بخش های گوناگونی وجود دارد. با توجه به هدفی که تعیین می کنید و تلاشی که انجام می دهید در یک بخش به فعالیت می پردازید هرچه قدر تلاشتان قابل تحسین باشد به هدفی که تعیین کردید می رسید. اگر بهترین شغل را هم داشته باشید ولی تلاشی نداشته باشید قطعا با شکست مواجه خواهید شد. اولین اصل قانون 10 برابر می گوید: موفقیت چیزی است که باید آن را خلق کنید و میان بری برای رسیدن به آن وجود ندارد.
تمام اتفاق هایی که در زندگی به وقوع می پیوندد مسئولش شما هستید و کسی دیگر در حل یا جلوگیری از مشکلات و هم چنین رسیدن به موفقیت ها دخالتی ندارد . باید قبول کنید که هر کس مسئول زندگی خودش است. افردی که در مقابله با لرزش های زندگی می ترسند و مسئولیت آن را به عهده نمی گیرند نمی توانند به موفقیت برسند و موفقیت جدیدی را خلق کنند.
تا زمانی که از اوضاع کنونی خود شاکی هستید و اقدام به انجام کارهای بزرگ نمی کنید نمی توانید منتظر نتیجه مثبت باشید. طبق این قانون موفقیت چیزی نیست که برای شما اتفاق بیافتد، چیزی است که شما با تلاشتان آن را خلق می کنید. خیلی شنیده ایم که افراد مشکلات را به گردن دیگران می اندازند که باعث این مشکل فلانی است و البته در موفقیت ها نیز خودشان را مسبب آن می دانند، باید این را بپذیرید که مسئول همه آن ها شما هستید تا برای عبور از این چالش ها تلاش کنید و ذهنیت خود را تغییر دهید.
در بخش سوم قانون 10 برابر چنین بیان می شود که خیلی شنیده ایم که افراد بزرگ کارهای بزرگی انجام می دهند البته که همینطور است. به فکر یک فردی که زندگی یک رنگ و ثابتی دارد و هیچوقت هم برای رسیدن به آرزوها تلاش نکرده است انجام دادن کاری فراتر از کارهای معمولی خیلی سخت است. ذهنیت این فرد نمی تواند چنین باوری داشته باشد اگر می توانست که چنین حال و روزی نداشت !
اگر خودتان را به انجام کارهای بزرگتری آماد کنید فرصت های زیادی ظهور خواهد کرد ولی اگر ذهنیت های منفی و کوچکی داشته باشید فرصتی برای رسیدن به آن ها نیز وجود نخواهد بود. همیشه اهداف خود را حداکثر در نظر بگیرید تا برای حداکثر ها تلاش کنید اگر هم به چیزی که می خواستید نرسیدید به کم تر از آن برسید نه اینکه تلاش شما بی نتیجه شود. بزرگ اندیشیدن لازمه مهم برای انجام کارهای بزرگ است. فردی که نتواند به فراتر از ذهنیت معمولی بیاندیشد نمی تواند قدم های بزرگ نیز بردارد.
کنترل احساس ترس ساده نیست ولی برای خلق و رسیدن به موفقیت یک امر ضروری می باشد. ترس همواره مانع انجام کارها می شود ولی مهم واکنش هایی است که به ترس نشان می دهید. باید نحوه دید خود را نسبت به این احساس عوض کنید علاوه بر غلبه به آن، باید استقبال کنید. ترس نشان از قدم زدن فراتر از مرزهاست. افراد بزرگ همواره ترس را به عنوان یک پالس مثبت می دانند و از آن برای ترقی ها خود استفاده می کنند. البته افرادی نیز هستند که در زمان اقدام به کاری ترسیده و از آن دست بر می دارند. دست برداشتن از کاری فقط به خاطر ترس گاهی وقت ها غرق شدن آرزوهاست.
آخرین اصلی که در قانون 10 برابر باید همواره به یاد داشته باشید، انتقاد پذیر بودن است. خیلی ها در مواجه با انتقاد از دیگران احساس بدی می کنند ولی انتقاد نشانه ای خوب برای دانستن خوب یا بد بودن قدم ها در زندگی است.
زمانی که اقدام به کاره بزرگ کردید باید منتظر انتقادات باشید و همواره از این انتقادات به عنوان یک راه حل استفاده کنید. اگر کسی شما و کارهایتان را نشناسد نمی تواند انتقادی دهد. ولی وقتی دیگران شما را بیشتر و بهتر می شناسند به هر دلیل به انتقاد از شما برمی خیزند افراد بزرگ از اتمامی این انتقادها استفاده می کنند. خیلی افراد نیز در مواجه با آن احساس بدی بدست می آورند که این نشان از ضعف است.