چندوقتی هست که سروصدای زیادی حول شرکتهای خدمات ارزش افزوده راه افتاده و افراد مختلفی مثل محمد جرجندی دربارهی فساد حاکم بر این صنعت حرف میزنند. به عنوان کسی که در دو برههی مختلف به صورت مستقیم و غیرمستقیم با این مقوله سروکار داشتم، به نظرم رسید قدری مساله داره اشتباه تعریف میشه و حق و ناحق رو با هم قاطی میکنند. این شد که مطلبی که در پیش دارید رو نوشتم.
خدمات ارزش افزوده یا VAS چیه؟
انواع اپراتورها (مثل تلفن ثابت و همراه، ISPها و پلتفرمهای توزیع محتوا مثل اپ استورها و…) به واسطهی نوع خدماتی که به مشترک و مصرف کنندهی خودشون میدن، این امکان رو دارند که از اعتبار کاربر بابت خدمات مختلف، مبالغی رو کسر کنند. هر خدمت، تعرفهی مشخصی داره و بنا به میزان مصرف از اون خدمت، میزانی از اعتبار از کاربر کم میشه. به عبارت سادهتر، من به عنوان یه مشترک اپراتور تلفن همراه، آخر هر دوماه یه قبض دریافت میکنم که مجموع بدهی من رو که شامل هزینهی مکالمه، هزینهی پیام کوتاه و «هزینه خدمات ارزش افزوده» هست دریافت میکنم. نوع پرداخت هم ممکنه به صورت قبض (post paid) و شارژ (pre-paid) باشه.
ارزش افزوده، همونطور که از اسمش مشخصه، به خدماتی اطلاق میشه که بر بستری یکی از مدلهای ارتباطی اون اپراتور ارائه میشه. توی ایران، عموما این خدمات محدود به محتواست. از دریافت فال حافظ روزانه گرفته یا اشتراک در سرویسی نظیر فیلم نت یا نواک و غیره.
هر شرکتی که زیرساخت billing سمت مشترکش داره، میتونه خدمات ارزش افزوده ارائه کنه. مثلا ISPها، پلتفرمهای واسط محتوا (اپ استورها) و اپراتورهای تلفن ثابت و همراه. به دلیل کثرت مشترکین تلفن همراه، مسالهی ارزش افزوده در این حوزه بیشتر و پررنگتر از سایر اپراتورهاست و طبعا سروصداهای ایجاد شده هم بیشتر این گروه رو هدف گرفته. آمارهای غیررسمی میگه که چیزی حدود ۳۰ درصد از درآمد اپراتورها رو خدمات ارزش افزوده تشکیل میده. پس همین نشون میده که موضوع مهمیه و عدد بزرگی توی اون داره میچرخه
هر اپراتور، سازوکار مخصوص به خودش رو داره. برخی از اپراتورها با همکاری تجمیع کننده/aggrigator ها محتوا رو از تامین کننده محتوا (content provider/CP) به دست مصرف کننده میرسونند. برخی از اپراتورها هم به صورت مستقیم با CP ها وارد قرارداد میشن. منظور از CP یا همون تامین کنندهی محتوا، شرکتهای خدمات ارزش افزوده هست. حالا ممکنه اون شرکت، خودش با دهها فرد و شرکت دیگه وارد قرارداد بشه و با تجمیع محتوای اونها، در قالب محصولی واحدی با اپراتور یا aggrigator قرارداد ببنده. هر شرکت ارزش افزوده این امکان رو داره که یک سرویس رو به واسطهی چند تجمیع کننده یا اپراتور به دست مصرف کنندهی نهایی برسونه.
مدل درآمد و تسهیم اون بر اساس هر اپراتور متفاوته، اما عموما اپراتور بین ۲۰ تا ۸۰ درصد از درآمد رو برمیداره و عملا بزرگترین برندهی این بازی محسوب میشه. تجمیع کننده هم ۱۰ درصد از درآمد رو داره و شرکت ارزش افزوده چیزی بین ۱۰ تا ۵۰ درصد درآمد رو برمیداره. این درآمدها در بازههای زمانی بین ۲ تا ۴ ماهه توسط اپراتور تسویه میشه و اینجا هم یه درآمد مضاعفی از محل «خواب سرمایه» برای اپراتور به دست میاد.
VAS به دو نسل ۲G (یا همون اساماس متنی) و ۳G (یا محتوای مولتی مدیا و در قالب اپلیکشین) تقسیم میشه. ارزش افزوده نسل چهارم (۴G) هم در دنیا شروع شده که تا جایی که من میدونم در ایران هنوز روی کار نیومده.
سازوکار شرکتهای ارزش افزوده، چیزی بیش از آنچه در بالا عنوان شد، نیست. با این نگاه ساده و البته سطحی، مشکلی در مدل کسبوکار دیده نمیشه و عملا خردهای بهش وارد نیست. محتوای مورد درخواست مشتری از بستری مستعد به دستش میرسه و هزینهی اون رو از اعتبارش پرداخت میکنه. پس این همه هیاهو برای چیه؟
برای فهم این موضوع خوبه که اول به علل جدابیت VAS اپراتوری برای فروش متحوا بپردازیم.
هرچند مدلهای پرداخت اعتباری به واسطهی اپراتورها در همه جای دنیا مرسوم و متداوله، اما به نظر من علت اصلی اینکه این سبک از «پرداخت» در ایران پررنگه و آدمها و شرکتهای زیادی از این طریق پولدار شدند، ضعف شدید و عقب ماندگی سیستم بانکی کشوره. در پرداخت اپراتوری، کاربر میتونه با تایید یک یا دو مرحلهای و بدون هیچ زحمت خاصی، درخواست پرداخت برای خدمتی را صادر کنه. به عبارت بهتر، پرداخت اپراتوری یک روش ساده و بی درسر برای خرید کردنه که البته همین، محلی برای کلاه برداری فراهم کرده. آنچه که این حوزه رو بزرگ و متورم میکنه، همین سهولته و البته، کاستی روشهای نوین پرداخت در سیستم بانکی کشور. بانکداری در ایران به روز نیست و همهی حرفهایی که دربارهی فیتک و نسل تازهی بانکداری میشنوید، بیشتر به یه شوخی بیمزه شبیهه.
تاکید من به «ایران» در عنوان بالا از این حیث هست که واقعا در باقی کشورهای دنیا، مساله نه اینقدر حاده و نه اینقدر کثیف! عواملی که در ادامه به اونها اشاره میکنم، موجب شده که این وضعیت بوجود بیاد و به نظرم راهی برای تعدیل و تلطیف اون هم وجود نداره.
وزیر جواب ICT مدتی هست که به طور جدی، پیگیر این ماجراست و من شخصا به این جدیت و همیت بسیار امیدوارم. هرچند روابط حاکم بر این صنعت بسیار پیچیدهست و اتفاقات چندماه گذشته در صنعت تلکام نشون داده که شخص وزیر هم گاها زورش به خیلی از این جریانها نمیرسه، اما به شخصه امیدوارم که شونه خالی نکنه و در این میسر پر تنش ثابت قدم باشه.
به طور قطع نه! من حداقل تجربهی همکاری با یکی از برندهای سالم این صنعت رو داشتم و از نزدیک شاهد نظارت جدی مدیرانش بر سلامت درآمد حاصله بودم. اتفاقا همین دقت نظر، مشکلات مالی عجیب غریبی رو هم بوجود آورد که امیدوارم زود حل بشه. اما اگر بخوایم خیلی صادق باشیم، گزینههای این چنینی در حوزهی VAS به شدت کمیابه. چیزی که این صنعت رو پرسود میکنه، و اخیرا هم سیل تازهای از افراد و شرکتها رو به سمت روونه کرده، همین امکان تقلب و وجود رانت فراگیره.
اگر واقعا عزمی به حل این مساله هست و افراد موثر «واقعا» دلشون میخواد که بساط دزدی برچیده بشه، پیشنهادات زیر به نظرم میتونه اثربخش باشه:
به نظر من ارزش افزوده هم صنعتی شبیه سایر صنایع و حوزههای کسبوکاره. زمینهی فساد در هر کاری هست و بجز انسانیت فعالین اون عرصه، نظارت و قوانین هم لازمه که راه رو برای خطا ببنده. در بازار ارزش افزوده، دروازه های خطا چارطاق بازه و نمیشه و نباید انتظار داشت که همه مومن و سالک و صالح باشند! اگر اینچنین بود، دستگاه قضا و دیوان عدالت عملا وجودشون بیمنطق بود و نیازی به این همه اداره و سازمان برای نظارت و قانون گذاری نداشتیم.