در سال ۱۴۰۰ و با روی کار آمدن دولت سیزدهم پس از دوازده سال فعالیت مداوم در حوزه نشر و کتاب و انتشار آثارم توسط ناشران مختلف خبرهایی مبنی بر صدور مجوز فوری و بدون دردسرهای قبلی برای انتشارات توسط مسئولین ذیربط شنیدم و تصمیم گرفتم برای تأسیس و دریافت مجوز انتشارات خودم اقدام کنم اما زهی خیال باطل! پس از ماهها تلاش و رفتوآمد و صبوری بالاخره پس از یک سال و نیم مجوز نشر کتاب را دریافت کردم. اما تازه این شروع ماجرایی جدید برای بنده بود!
آسیانیوز - از آنجاکه گمان میکردم در کشور ما نیز نشر دیجیتال مانند سایر کشورها درحالتوسعه است و اگر مجوز کتاب کاغذی یک ماهه صادر میشود برای نشر دیجیتال و کتابهای الکترونیک سه روزه مجوز را صادر میکنند دومین خطای بنده این بود که مجوز نشر دیجیتال را دریافت کردم! حتی مسئولین محترم وزارتخانه از در صداقت وارد نشدند و به بنده گفتند نهایتاً یک ماهه مجوز آثارت را صادر میکنیم وگرنه اگر میدانستم بعد از گذشت یک سال و شش ماه هنوز آثارم مجوز دریافت نخواهد کرد بههیچوجه اینگونه باارزشترین دارایی یعنی عمر و زمانم را تلف نمیکردم!
بله، پس از صدور مجوز نشر دیجیتال، ۴۰۰ کتاب الکترونیک بهصورت مینی بوک (هر کتاب ۲۰ تا ۳۰ صفحه بود و بررسی هر اثر نهایتاً یک ساعت زمان میبرد) را برای دریافت مجوز آن هم بهصورت فیزیکی ارسال کردم. طنز تلخ ماجرا اینجاست که ناشران کتب چاپی و فیزیکی میتوانند آثارشان را برای دریافت مجوز بهصورت الکترونیک در سامانه دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی بارگذاری کنند و بنده که ناشر دیجیتال بودم باید آثارم را روی چند سی دی و چندین برگه کاغذ به مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی یا بهتر است بگویم مرکز سانسور فرهنگ و هنر در فضای مجازی پست میکردم! اگر ناشر چاپی با کمترین هزینه ممکن آثارش را ارسال و مجوز دریافت میکرد بنده میلیونها تومان هزینه کردم (خرید سی دی – کاغذ – پرینتر – جوهر و ...) با این تفاوت که مجوزی هم دریافت نکردم! حتی بارها با وزارتخانه تماس گرفتم و بنا به پیشنهاد خودشان در سامانه شکایت ثبت کردم که پس از گذشت یک سال به آن شکایت هم ترتیب اثری داده نشد.
یاسین قاسمی بجد افزود: یک سال و شش ماه گذشته و از ۴۰۰ کتابی که ارسال کردم تنها مجوز ۵۰ کتاب صادر شده و متأسفانه ۳۰ کتاب از بنده تعلیق و رد مجوز شده است که گمان کنم رکورددار رد مجوز کتاب در این دولت و در تمامی دوران هستم!
بنده بههیچوجه با ناشران و همکاران دیگری که مجوز همین آثار را حتی در همین دولت دریافت کردهاند کاری ندارم فقط میگویم ای کاش برخوردهای سلیقهای و سنگاندازیها برای کسانی که عمرشان را پای صنعت نشر کشور و فرهنگ کتاب و کتابخوانی گذاشتند بالاخره تمام میشد. اینکه کتاب بنده به خاطر تصویر زن روی جلد اصلاحیه بخورد و در همین دولت اتفاقاً همان کتاب با همان تصویر نویسنده زن مجوز چاپ بگیرد برخورد سلیقهای نیست؟! اینکه باید روی کتابهای مذهبی خودم عبارت (بر اساس منابع اهل سنت) درج شود تبعیض نیست؟! هفته گذشته به بنده اعلام کردند این عبارت باید واضح و بزرگ درج شود! انگار یک علامت خطر است که ای مردم حواستان به این کتاب باشد یک وقت اشتباهی آن را نخرید! اصلاً بر اساس چه قانونی چنین چیزی میگویند؟!
شاید باورش سخت باشد اما در همین لحظه که این گزارش تهیه میشود اطلاع دادند که یکی دیگر از آثار کاغذیام ساعاتی قبل بدون هیچ توضیحی رد مجوز شد تا تعداد کتابهای کاغذی و دیجیتال رد مجوز شدهام از سی اثر هم عبور کند. سالها قبل پیشنهاد دادم به جای استفاده از عنوان دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی عنوان مرتبطتری با فعالیتهای این مرکز مثلاً دفتر سانسور کتاب و پیشگیری از کتابخوانی درج کنند حتی اخیراً در اقدامی بیسابقه سامانهای مردمی برای ارسال گزارش و سانسور بیشتر کتابهایی که مجوز گرفتهاند راهاندازی نموده و حتی به سانسورهای خودشان نیز بسنده نمیکنند. اگر اینقدر سانسور خوب است و امری واجب و حیاتی پس چرا اجازه ندادند عنوان یکی از کتابهایم را سانسور بگذارم؟!
خلیفه، مکران، عایشه، داستانهای تاریخی خلیجفارس، در جستجوی یوفو از تألیفات و پیامآور ستارگان، ما هرگز نمیمیریم، بهسوی بینهایت و فراتر از آن برخی از آثار ترجمه یاسین قاسمی بجد میباشد.