خیلی وقتها آدمیزادها بخاطر عقده ها، رنجها و زخمهایی که تو وجودشون جا مونده وحشی میشن! راه میفتن وبه بقیه آدمیزادها بدی می کنن در حدی که بهشون آسیب و زخم می زنن!
اون کسی که زخم خورده هم میره خشم و نفرتشو سر یکی دیگه که «زورش می رسه» خالی می کنه...
«نفر بعدی» تبدیل میشه به «زخمی بعدی»، «کینه ای بعدی» و «وحشی بعدی» و «زخم_بزن» بعدی!
و هی این زنجیره «خشم/زخم» ادامه پیدا می کنه..
ادامه پیدا می کنه..
ادامه پیدا می کنه...
خب چی شد اینا رو نوشتم براتون؟
این روزها همه جا حرف از #فاصله_اجتماعی و #فاصله_فیزیکی برای شکستن #زنجیره_انسانی در مقابل#ویروس_کرونا ست و میگن حتما باید رعایت کنیم! چون تنها راه تموم شدن این ویروس لعنتیه که به جون دنیاافتاده..
من #ننه_سوده_قصه_گو که دیشب براتون قصه ای از بخشش و رهایی رو تعریف کردم، الان بهتون میگم تنهاراه شکستن این یکی زنجیره انسانی «خشم و کینه و توحش و زخمی کردن بقیه» هم یه «فاصله» است..
اما این فاصله چی میتونه باشه؟!
یه آدم! یک نفر که اون وسطها «وقتی زنجیر بهش رسید و زخم خورد» به جای خالی کردن کینه هاش سر نفربعدی توی صف، محکم بایسته سرجاش و بگه دیگه بسه!!!
کافیه هربار یه نفر کینه و نفرت رو به جلو «انتقال» نده، فقط «رها»شون کنه..
وقتی اون آدم زخمهاشو بلیسه و ترمیم کنه، فقط خودشو خوب نکرده، بلکه نذاشته یه عالمه آدم دیگه تا «سالهایسالهای سالهای بعد» زخم بخورن.. چون به زنجیره رو شکسته و این خیلی ارزشمنده ??