ویرگول
ورودثبت نام
آوای آرام..
آوای آرام..
خواندن ۱ دقیقه·۲۲ روز پیش

آوا برگشت؟

امروز اولین روز تابستون منه.امتحانام تموم شد و حالا باید استرس کارنامه بکشم!
توی این مدت،یعنی از عید تا الان اتفاقای عجیب ،متفاوت و همچنین امیدوار کننده ای افتاد.کمربند تکواندوم ارتقاء پیدا کرد،کلاسای زبان آلمانی ثبت نام کردم،زبان انگلیسیم پیشرفت کرده و...
امروز که ۲۷ خرداده،حدودا ۱۷ روز بعد سالگرد ورودم به ویرگوله.یعنی یک ساله که توی ویرگولم.یه چیزایی باعث شد اینجا حس بدی داشته باشم،خیلی چیزام باعث شد که احساس واقعا خوبی بگیرم!
اولین متنم راجب دوران قاعدگی خانوما بود.اون موضوع پارسال این موقع ها خیلی داغ بود!
بعدش خواستم راجب شیرین زبون حرف زدن ما نوک زبونیا یکم حرف بزنم..ولی هنوز باعث نشده به این قضیه حس خوبی داشته باشم:))
بعدش راجب کنکور..
بعدش تولدم..
بعدش راجب اینکه تیرماه خیلی خوب گذشت حرف زدم..
بعدش عاشق شدم..
بعدش ایران گردی کردم..
بعدشم شکست خوردم و نتونستم خودمو جمع کنم

بخوام صادق باشم پارسال این موقع ها خیلی بهتر بود..
خیلی زیاد.
ولی شایدم سال بعد به امسال حسادت کنم و حسرتشو بخورم!
هیچکس نمیدونه که،نه؟
دیروز(شنبه-۲۶ خرداد)‌ امتحانات تموم شد.شبش امتحان آلمانی داشتم،قبلشم زبان انگلیسی کلاس بودم. باشگاه رو دوباره شروع کردم
از اونجایی که الان وقت اضافه تری دارم،کتابای جدید خریدم! فهمیدم که عاشق رمانای ایرانیم! با اینکه هنوز کلی کتاب نخونده توی کتابخونه‌م دارم.
امیدوارم حداقل این تابستون مشکل خاصی پیش نیاد.چون واقعا نمیشه تحمل کرد..از این به بعد بیشتر مینویسم..مثل پارسال!

1403/3/27

تابستون؛
تابستون؛



امتحانشروع
گم شده در خلأ...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید