moslem alavi
moslem alavi
خواندن ۵ دقیقه·۱ سال پیش

معامله گر سیستمی

آلبرت اینیشتین
آلبرت اینیشتین

در ادامه نوشته " طراحی شکست یا تربیت معامله گر شکست خورده"

:: وضعیت مشترک

تصور کنید با هر تجربه ی کاری که دارید، با بازار مالی آشنا می شوید و قصد فعالیت دارید. طبق روال تجربه ی کارهای گذشته، اولین سوال اینست که از کجا باید شروع کرد؟ در ابتدا با روش های تحلیل چارت قیمت به صورت تکنیکال آشنا میشوید، کمتر پیش میاید کسی از روشهای دیگر شروع کند مثلا روش های کمی، مگر اینکه از همان حوزه ورود کند. بعد از یاد گیری این مرحله که در اکثر موارد هم اشتباه آموزش داده میشود؛ شروع به معامله میکنیم و طبق تجربه ی مهارتهای قبلی، انتظار داریم که اگر به مشکلی برخوردیم، علت مستقیم آن را با مشاهده محیط پیدا کنیم. مانند کاری که یک مکانیک برای عیب یابی انجام میدهد؛ او بخشی از سیستم را که درست کار نمیکند، شناسایی میکند و بعد از کشف علت مستقیم، مشکل را رفع میکند.

در واقع انحراف از واقعیت بازار از همینجا شروع میشود. طبق روال معمول، برای درک تصویر بزرگتر، با جستجوی علت مستقیم شروع میکنیم. بعضی اتفاقات با این روش خطی قابل توضیح هستند، به این معنا که هر اتفاق در نتیجه ی یک علت پدیدار میشود و همان اتفاق، علت اتفاق بعدی و الی آخر. خطا یی که اینجا رخ میدهد اینست که معمولا از علت های که کارآمد هستند به عنوان شاهدی برای تایید روش خودمون استفاده میکنیم و به همه ی سیستم تحلیلی تعمیم میدهیم. (به عنوان مثال اگر یک وکیل برای توضیح رفتار خاصی، به قانون مشخصی اشاره بکند و نتیجه مشخصی بگیرد، اگر شرایط مشابه ای تکرار بشود احتمالا به همان قانون استناد میکند و انتظار همان نتیجه را خواهد داشت، که البته در محیط های کنترل شده جواب هم میدهد.) به این دلیل که در اینگونه سیستمها برای ساده سازی، تاثیر عوامل محیطی خارج از اون محیط با مکنانیزمی خنثی میشود یا فقط نادیده گرفته میشود.

:: عوارض امنیت

روشی که به آن اشاره کردم همیشه برای حل مسائل استفاده شده است ولی در محیط بازار یا هر سیستم پویا و آزاد دیگری کارایی ندارد. در واقع اگر در محیط های امن و کنترل شده، اتفاقی خارج از انتظار بیفتد به طور معمول به دنبال علت نمی گردیم و خیلی ظریف و با مهارت تمام از موضوع گذشت میکنیم که البته قابل انتظار هم هست. چون این موارد آنقدر پرتکرار نیستند که مشکل جدی ایجاد کند. جالبتر اینکه اگر در موارد ی هم خلاف تجربه گذشته پیش برود و پرتکرار هم باشد، معمولا اتفاقات رو به اندازه ی درک و فهم خودمان ساده میکنیم تا قابل درک به نظر برسند. در کل، درصد بسیاری از همه ی ما با روش خطی به مسایل نگاه میکنیم و نیازی برای درک پیچیدگی واقعی محیط، آنگونه که هست احساس نمی کنیم و این از عوارض امنیت است در کنار بیشمار فایده آن! مشکل اینجاست که زندگی در محیط امن و کنترل شده، امکان کسب مهارت مهم کار با سیستمهای پویا را کاهش میدهد. در واقع ثبات را با هزینه ی گزاف نادیده گرفتن بخش مهمی از واقعیت بدست میآوریم. شخصا فکر میکنم این مدل نه تنها در بازار بلکه برای پیشرفت در دنیای پیچیده ی امروز به هیچ وجه کارآمد نخواهد بود. البته اگر شما به پیشرفت علاقه خاصی نداشته باشید به مدل پیچیده تر خیلی نیاز نخواهید دشت؛ اما در بازار ماجرا چیز دیگریست...

برای درک بهتر تفاوت محیط امن و محیط با پویایی بالا، مثال در فیزیک هست که موضوع رو کاملا روشن میکند. شخصی در محیط دو بعدی (طول و عرض) زندگی میکند. اشکالی که در اون محیط وجود دارند فقط دارای دو بعد هستند مانند دایره و مثلث و... در چنین محیطی خبری از ارتفاع و در نتیجه حجم نیست. قاعدتا اون فرد تصوری از هرم یا مکعب و حجم کروی شکل ندارد. حال تصور کنید شخصی از محیط سه بعدی (طول، عرض، ارتفاع) یک حجم کروی شکل را وارد محیط دو بعدی میکند. در نتیجه اینکار، دنیای دو بعدی حجم کروی رو در ابتدا به شکل یک نقطه میبیند که تا یک اندازه ای تبدیل به دایره میشود و دوباره به شکل نقطه بر میگردد. و چون دایره و نقطه رو میشناسد، تصور میکند که کره همان دایره است و موضوع را فهمیده است! در واقع فقط موضوع را به اندازه فهم خودش ساده کرده است. این کج فهمی غالبا در ابتدای ورود به محیطی با پویایی بالا برای همه اتفاق می افتد. اگر برآیند سود دهی در بازار را در نظر بگیریم، حدود 20% معامله گران موفق به درک پویایی این سیستم میشوند.

معامله گری، سختترین راه کسب درآمد آسان
معامله گری، سختترین راه کسب درآمد آسان

:: تغییر، اصل ثابت

وقتی از محیط امن خود خارج میشویم و وارد فضایی با پویایی بالا میشویم تغییر دیدگاه یک موضوع الزامی است. برای تغییر دیدگاه مهارت هایی مثل خلاقیت، انعطاف، کنجکاوی و ...واجب است؛ امروزه با جهانی شدن بازارها، به همان نسبت رقابت شدیدتر شده است. در واقع در بازار آزاد رقابت اصلی بر سر پویایی بازیگران بازار است. این پویایی دائمی پایه ای ترین اصل بازار است. به همین دلیل است که استراتژی یک نفر برای شخص دیگر کارایی ندارد. پویایی و تغییر مداوم بازار تابعی از پویایی بازیگران آن است . اگر شما بدنبال درآمد ثابت هستید و تصور میکنید که بعد از یک دوره آموزش میتوانید به آن دست پیدا بکنید و نیازی به بروزرسانی مداوم نخواهید داشت احتمالا معامله گری انتخاب مناسبی نخواهد بود.

بخش چهارم:: جمع بندی

برای شروع هر سفر، نقشه ی راه و برنامه ی سفر لازم است. متنی که خواندید، تلاشی بود برای شرح وضعیت مبدا سفر. نقشه و برنامه ی سفر در نوشته ی دیگری خواهد بود. سفری که ما را به معامله گر سیستمی تبدیل خواهد کرد.

این نوشته ادامه دارد.

در نوشتن دیدگاه خودتون تردید نکنید. امیدوارم مفید بوده باشد.

بازار آزادبازار مالیکسب مهارتتحلیل تکنیکالمعامله گری
علاقه مند به : علوم انسانی، ریاضی، هنر/ مشغول به :برنامه نویسی، معامله گری، فیلم هندی و کنجکاوی در سیستم ها
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید