متفکر قرن
متفکر قرن
خواندن ۶ دقیقه·۲ سال پیش

تکنیک پومودورو و به عبارتی تایمر ها شاید خیلی موثر نباشند!

حدودا یک سال پیش بود که توی reddit با تکنیکی به اسم پومودورو مواجه شدم؛ تکنیکی که به ظاهر سادست : 25 دقیقه روی یک کار متمرکز بشید و 5 دقیقه استراحت کوتاه داشته باشید تا برای ادامه کار انرژی از دست رفته رو دوباره برگردونید.

در ظاهر قابل قبول و عالی بود! فقط 25 دقیقه میتونم متمرکز باشم و یک استراحت کوتاه 5 دقیقه ای داشته باشم. تکنیکی که چندین ماه از اون استفاده کردم و هر روز از ساعاتی که با این تکنیک سعی کردم کارهارو جلو ببرم لذت میبردم. اما متوجه نکته خاصی شدم : بهره وری و یادگیری من در مبحثی که مطالعه میکردم مثل گذشته نبود! اولش با خودم گفتم شاید ذهن من دیگه یاری نمیکنه و به عبارتی خنگ شدم! ولی اینطور نبود و قضیه پیچیده تر از این حرفا بود و سعی کردم کمی بیشتر راجب این موضوع تحقیق کنم.

طبق معمول من سایت های انگلیسی زبان رو به عنوان مرجع اصلی ترجیح میدم و سعی کردم مقالات مختلفی برای بهره وری بیشتر در مطالعه پیدا کنم و نکاتی رو یادداشت بکنم تا اینکه بالاخره باگ کارو فهمیدم و الان توی این پست کوتاه در ویرگول میخوام راجبش صحبت کنم...

هشدار اول : تکنیک پومودورو برخلاف کار عمیق عمل میکند!

احتمالا اسم کتاب کار عمیقو شنیدید یا مطالعش کردید و این روزا اکثریت دارن راجبش صحبت میکنن. اگر که این کتاب براتون اشنا نیست حتما بهتون پیشنهاد میکنم که مطالعش کنید...
اما برگردیم سر بحث اصلیمون... اول از همه اجازه بدید تعریف کوتاه و مختصری که در کتاب کار عمیق به اون اشاره شده رو بررسی کنیم : کار عمیق فعالیت هایی حرفه ای است که در حالت تمرکز کامل و طولانی مدت و بدون حواس پرتی انجام میشود. در ادامه همچنین به این موضوع اشاره میشه که : برای ارزشمند ماندن در اقتصادمان باید بر هنر یادگیری مطالب پیچیده با سرعت بالا تسلط داشته باشید که این امر مهم نیاز به کار عمیق دارد و اگر این توانایی را پرورش ندهید به احتمال زیاد از پیشرفت های تکنولوژیکی عقب خواهید ماند.

طبق این تعریف شما برای انجام کار عمیق یا به عبارتی جلوگیری از Multi-Tasking باید در حالت تمرکز طولانی مدت و بدون وقفه شروع به انجام کاری یا یادگیری چیزی کنید (که من بیشتر هدفم از نوشتن این پست برای یادگیری هستش و چون در طول روز درگیر درس خوندن هم هستم میخوام بیشتر روی این نقطه زوم کنم)

اما دوباره بیاید تکنیک پومودورو رو مرور کنیم : 25 دقیقه کار کن و 5 دقیقه استراحت!

بنظرتون باگ کار چیه؟ مشخصه! 25 دقیقه برخلاف کار عمیق عمل میکنه... شاید در ظاهر گول زننده باشه و شما کاری رو جلو ببرید (یا به عبارتی چیزی رو در این مدت یاد میگیرید) اما چیزی که یاد گرفتید به احتمال زیاد سازنده و پایدار نیست... چون دقیقا زمانی که میخواید داخل یادگیری غرق بشید : دینگ! تایمر تموم میشه و جدا از اینکه تمرکز شما از اون آلارم بهم میریزه، 5 دقیقه وقفه بین کار عمیق تمرکزتونو از بین میبره...

هشدار دوم : تکنیک پومودورو باعث ایجاد حواس پرتی میشود

خب مشخصه که برای انجام این تکنیک نیاز دارید یک تایمر داشته باشید و با اون تایمر کار رو پیش ببرید و یکی از ویژگی های تایمر اینه که بعد از تایم مشخص شده بوق بزنه / این تایمرو از کجا بیاریم؟

خب خیلی از ماها برای انجام این کار از گوشیمون استفاده میکنیم. حالا یا اپلیکیشنی دانلود میکنیم که این ساعت هارو برای ما Track کنه و یا از ساعت گوشیمون برای تایمر گذاشتن استفاده میکنیم. جای حساس همینجاست! استفاده از گوشیمون برای تایمر گذاشتن در اصل باعث حواس پرتی و اهمال کاری میشه (حداقل برای من اینطور بوده) و نیازه که حداقل یک تایمر فیزیکی داشته باشیم یا چشممون به ساعت روی دیوار باشه تا حواسمون باشه چقدر کارو داریم پیش میبریم و خب این خودش یک مشکله.

هشدار شوم : تایمر ها خالص نیستند!

فرض کنید یک تایمر 25 دقیقه ای رو شروع کردید و در حال انجام کاری هستید. (این اتفاق وقتی میوفته که شما پومودورو های زیادی از اول روز انجام دادید و نیاز دارید همچنان کارو پیش ببرید)

چیزی نمیگذره که مغزتون خسته میشه و هنوز 15 دقیقه از تایمر باقی مونده (حدودا 10 دقیقه گذشته) و بازدهی شما مثل قبل نیست و نیاز دارید یک استراحت طولانی تر داشته باشید. اینطور مواقع اکثر ماها برای اینکه تایمر رو خراب نکنیم 15 دقیقه ادامه کار رو هم خودمونو مشغول انجام اون کار میکنیم / ولی با چه کیفیتی؟ مشخصه که کیفیت اون 25 دقیقه مثل کیفیت ساعت های قبل نیست و این باگ سوم استفاده از تایمر ها هست.

حالا راه حل چیه؟

اینجا ما میتونیم دوتا کارو به عنوان راه حل انجام بدیم... البته اگر مثل من هستید و مشکلات بالا داره اذیتتون میکنه :

راه حل شماره یک : تایمر رو شخصی سازی کنید.

یکی از مشکلاتی که من دارم اینه که دوست دارم همچی تایید شده باشه و همه از اون تبعیت کنن! به عبارتی متمایز بودن برام مشکله که خوشبختانه باهاش مقابله کردم. اما مشکلی که داشتم این بود که اگر 25 دقیقه میشد 26 دقیقه اعصابم خورد میشد که من از اصل پومودورو تبعیت نکردم و این دیگه از یک تکنیک و اصل ثابت شده خارجه! درصورتی که واقعا این تفکر سمه...

شما قسم نخوردید که حتما 25 دقیقه پشت کار متمرکز بمونید! درصورتی که میتونید اون تایم رو بیشتر کنید و توانایی تمرکزتونو پرورش بدید. چیزی که کار عمیق پیشنهاد میکنه یه تایمی بین 60 تا 90 دقیقس که برای مطالعه یه چیزی بین 60 برای شروع و روتین میتونه مناسب باشه. پس سعی نکنید حتما تکنیک لعنتی ای به اسم پومودورو رو جلو ببرید و فقط حواستون باشه که زمان و انرژیتونو با یک تایمر مدیریت کنید. 60 دقیقه کار کنید و چیزی حدود 5 تا 15 دقیقه استراحت داشته باشید و از این استراحت لذت ببرید.

راه حل شماره دو : تایمر رو از زندگیتون حذف کنید!

این راهیه که من اخیرا انتخابش کردم : اصلا تایمر استفاده نکنید و یه جورایی استفاده از تایمر ها (نه الزاما تکنیک پومودورو) هشدار شماره یک و دو رو به همراه داره. کاری که من اخیرا انتخابش کردم سادست : استفاده از کرنومتر یا stopwatch

دلیل اینکه اینکارو کردم سادست: نشستم با خودم فکر کردم که چطور توی موارد خیلی دشوار تر و سخت تر پیشرفت کردم ولی مثلا توی فلان درس نمیتونم پیشرفت کنم؟ جوابش ساده بود : توی اون موارد من فقط کار رو انجام میدادم و اصلا زمان و حتی برنامه ریزی برام اهمیت نداشت و رسما Just do it بود :)) اما فلان درس خوندن چی؟ استفاده از تایمر و تدارکات بیخودی که واقعا وقت هدر میده! به این نتیجه رسیدم که تایمر ها شاید خیلی خوب عمل نکنند (حداقل برای من) و اکثرا هشدار اول و دوم رو به همراه دارند.

ولی چرا استفاده از stopwatch میتونه موثر تر باشه؟ جوابش سادست : وقتی شما تایمر میزارید، به طور ناخودآگاه توی ذهنتون یه انتظاری برای 0 شدن اون تایمر و زنگ خوردنش دارید که بلند بشید و به اون چند دقیقه استراحت کوتاه دست پیدا کنید؛ بنابراین شاید خودتون متوجه نشید ولی تمرکز صددرصدتون روی کار نیست و ذهنتون داره به 0 شدن تایمر فکر میکنه که تمرکزو کم میکنه. ولی کرنومتر هیچوقت قرار نیست صفر بشه و همینطوری درحال افزایش هست و عددی که پیش روی شماست نشون دهنده بهره وری خالص شما هست / این کمک میکنه که بهره وری سازنده تری داشته باشید و مطالبی که میخوندید و سعی میکنید یاد بگیرید عمیق تر توی ذهنتون بشینه.

شاید خیلی توی اینترنت راجب استفاده از کرنومتر برای track کردن ساعت کاری صحبت نشده باشه و اکثرا (99 درصد) راجب تایمر ها صحبت کرده باشن؛ ولی اینجا نقطه ای هست که میتونیم نسبت به دیگران متمایز فکر کنیم.

همچنین ممنون که تا اخر این پست کوتاه همراه بودید و خوشحال میشم نظر شخصیتونو در رابطه با این موضوع بدونم. اگر از کرنومتر استفاده نمیکردید سعی کنید یک روز هم که شده ازمون و خطا کنید و ببینید چقدر بهره وریتون افزایش پیدا میکنه :) موفق باشید.

بهره وریتکنیک پومودوروتایمر
مخترع، دانشمند و پسر عموی جیمز وات / دارای توانایی خواندن و نوشتن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید