ویرگول
ورودثبت نام
Ivy Wildland
Ivy Wildland
Ivy Wildland
Ivy Wildland
خواندن ۳ دقیقه·۴ ماه پیش

آب و هوا:

آدم ها مثل آب و هوا اند ؛بی دلیل تغیر می کنند ؛ثبات ندارند ؛غیر قابل پیش بینی اند...

بعضی ها گمش کردن ،احساساتشون رو می گم .توی دریایی زندگی وقتی موج ها به قایقشون می خورد برای سبک شدن کشت انداختشون ببیرون اولش مطمئن نبودن ولی وقتی کشتی شون شکست احساسشون هم پرت شد. بیرون یه جورایی اتفاق خوبی بود دیگه چیزی رو حس نمی کردن مرگ،شکست ...

ولی آیا واقعا اتفاق خوبی بوده ؟ این که دیگه هیچ چیزی رو حس نکنی ان که دیگه شکست رو حس نکنی چیز خوبی ولی این که شادی رو حس نکنی خوب نیست . شاید هم خوب باشه بیشتر فیلم ها رو احساسات تمرکز می کنن و آدم هایی که حس می کند احساس چیز بدی است و مایه ضعف انسان هاست ولی درنهایت همون آدم میفهمه که احساس چیز خوبیه ؛ولی آیا واقعا خوبه ...

آدم ها از بحث درباره اهمیت احساسات می ترسن این که واقعا تاثیری دارن یا نه مثلا شادی وقتی از یه چیز کوچیک مثل قبول شدن توی ازمون استخدامی ؛این که آیا واقعا تاثیری داره یا هدفی ...

بیشتر ما معتقدیم که احساسات اهمیت می دیم ولی آیا واقعا این درسته ؟مثلا ما همه می ترسیم ولی هیچ بزرگ سالی درباه ترسش حرف نمی زنه چون می ترسه که مسخره بشه حقیقت اینه ما خودمون رو قایم می کنم خیلی ها می گن که ما اون بخش از درونمون که هیولاست رو قایم می کنیم ولی آیا واقعا هیولایی وجود داره یا این هم فقط توهمی که برای خودمون ساختیم تا دلیلی برای فرار از خود واقعیممون پیدا کنیم...

مثلا پشت یه مدل خوشپوش و رویفرم آدمیه که تنها آرزوش چند تا دوست واقعی و یه کاسه بستنی که بدون عذاب وجدان بخورش یا پشت یه بچه تنها گوشه مدرسه ی خاک گرفته ذهنی هست که پر از طرح های فوق العادست که دست و پا می زنه تا کسی رو پیداکنه تا بتونه به زبان خودش باهاش حرف بزنه نا با کلماتی که در قالب جملات شکل می گرین و شاید تنها آرزوش بودن جای معروف ترین دختر مدسه است که دروبرش پر از دوست هایی که می فهمنش و طرف دارشن و شاید پشت همون دختر معروف یه دختر تنها باشه که کلی مشکل روانشناختی داره که تنها راه دومش توجه بقیه باشه و وقتش رو صرف نگرانی درباره نظر بقیه دربارش باشه و حسودی به دختر تنها گوشه مدرسه که هیچ کدم از این دقدقه ها رو نداره میگذرونه...

مردم ار فکر کردن به این چیز ها می ترسن برای این که تهش فقط اینه که خودشون چیزی جز ذره ای غبار نیستنه برای همین داروی ضد افسردگی رو ساختن برای فکر نکردن ولی آیا می شه این چیز کدوم از این چیز ها رو ثابت کرد وقتی چیزی به اسم تضاهر داریم...

آیا واقعا راهی برای پیدا کردن هیچ کدوم از این جواب ها هست ؟شاید اگر بپذیریم که جز ذرات چیزی نیستم بتونیم به تکامل برسیم ؛شاید هم نه کی می دونه...

شاید اگر بپذیریم اگه خودمون رو بپذیریم بفهمیم تا کجا ها می تونیم پیش بریم. شاید روزی که کسی بدون ترس از مسخره شدن وبدون اسم جعلی حرف هایی که می خواد بزنه رو بزنه دنیا از الان بهتر بشه

پایان ...

واقعا این پایانه ....یا یه شروع ؟

زندگی
۴
۰
Ivy Wildland
Ivy Wildland
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید