گرافیتی از کلمۀ ایتالیایی «اسگرافیزه» مشتق شده است. «اسگرافیتیو» تکنیکی برای دکوراسیون نمای خارجی است که در آن لایههای گچ متضاد روی یکدیگر قرار میگیرند و سپس طراحی خطوط و الگوها در لایۀ مرطوب بالایی رسم میشود. اصطلاح گرافیتی ابتدا در اواسط قرن ۱۹، همزمان با کشف کتیبهها و دیوارنوشتهها در پومپی مورد استفاده قرار گرفت، اما گرافیتی در مفهوم اصلی خود به عنوان خراش یک نوشتهای از نشانهگذاری اجتماعی است و به عنوان اولین نمونه هنر انسانی مطرح میشود.
این دیوارنگاریها در شکل امروز آن از اواخر دهۀ ۱۹۷۰ و از نیویورک آغاز شد که با اسپری و قلمهای نشانهگذاری همراه بود و از همان آغاز ساحتی غیر رسمی به خود گرفت. باستانشناسانی مانند رافائله گروچی، گرافیتی را از هنر رسمی متمایز کردهاند. این تمایزی مهم است. عکاس و مقالهنویس فرانسوی آن را «هنر حرامزاده خیابانهای بدنام» مینامد.
گرافیتی «بیانی رادیکال و سیاسی» دارد و دست کم ادعا میشود که خردهفرهنگهای اعتراضی را نمایندگی میکند.
در ایران گرافیتی حیاتی غیر رسمی و حتی به بیانی دقیقتر حیاتی زیرزمینی دارد. از همین رو همۀ کوششها برای یافتن رد تاریخچهای از این پدیده در ایران با دشواریهای بسیاری مواجه است.
کارکرد و انواع مختلف در تاریخچه گرافیتی ایران را اجمالاً میتوان در این موارد شناسایی کرد:
اول، نوشتههایی در مورد روابط عاشقانه بر روی دیوار و یا حتی کندهکاری؛
دوم، نوشتههای موجود بر روی درب سرویسهای بهداشتی که محتوای آنها از جنسی تا سیاسی است؛
سوم، روی صندلیهای مدارس و دانشگاهها که مضامین بسیار متنوعی را در برمیگیرد؛
چهارم، که مهمترین بخش از تاریخچه دیوارنگاری در ایران و شاید جریان مبارزات انقلابی و استنسیلهایی یافت که بر دیوار به وجود آمدند؛
پنجم، اما گرافیتی به معنای امروز آن براساس دیدگاه برخی محققان از سال ۱۳۸۲ و با نقاشی هنرمندی با اسم مستعار «تنها» ابتدا در شهرک غرب و شهرک آپادانا تهران به وجود آورد.
علاوه بر برچسبهای منفی که به مقوله گرافیتی میخورد، میتوان آن را نوعی خردهفرهنگ به شمار میآورد که با جوانان، جنسیت و هویت پیوند خورده است. از این رو مقاومت جلوهای خاص در این مفهوم پیدا میکند.
گرافیتی در تهران امروز به پدیدهای سیال میماند که طرحهای آن برای خودبیانگری از سوی دیگر است. افزون بر این در تهران امروز به پدیدهای سیال میماند که طرحهای آن عمری بسیار کوتاه بر روی دیوارهای شهر دارد. به همین دلیل با پدیدهای نو ظهور در گرافیتی تهران مواجهیم که میتوان از به «گرافیتی مجازی» یا «ویرافیتی» یاد کرد که به جای دیوارهای واقعی شهر خود را بر روی دیوارهای مجازی اینترنت و شبکههای مجازی مییابد.
گرافیتی به مثابه مقاومت چنین نقشی را ایفا میکند و بر روی دیوارهای شهر و یا در فضای مجازی دو امر نوین را در برابر تجربه مخاطب قرار میدهد: نخست، وجود نقشی بر دیوارهای شهر که برخلاف چیزی است معمول، و به مخاطب در طول زندگی روزمره تلنگر میزند و دوم، خبر از هویت فرد و افرادی میدهد که هویت خود را در میانۀ دیوار، رنگ، اسپری به نمایش میگذارند. زبان استعاره کمک میکند تا تجربه ما از حس مشترک مورد تردید قرار گیرد. در نتیجه کار نقاش آن انتقاد و ایجاد حسهای نوین از زندگی است. از این رو «گرافیتی وسیلهای برای بیان، وسیلهای برای شنیده شدن فوری بدون اجازه، بدون نیاز به تعریف واضح یا اجماع از پیش شکل گرفته است».
گرافیتی که در زندگی روزمره توسط مدیریت شهر پاک میشود، حال در دنیای مجازی پایدار خواهند بود و بیش از هر زمان دیگری مورد تکثیر قرار میگیرند. اثر این مدیوم هنری در دنیای مجازی پایدار خواهند بود و بیش از هر زمان دیگری مورد تکثیر قرار میگیرند. در نتیجه فضای مجازی تکمیلکنندۀ فضای واقعی و دیوارهای شهری برای گرافیتی کاران امروز ایران هستند. این امر هویت امروز جوانان ایران به امری دو رگه بین واقعیت و دیجیتال تقسیم میکند که یکی از علل گرایش به ویرافیتی را میتوان مقاومتی محافظهکارانه در برابر قوانین سخت شهری دانست.