ویرگول
ورودثبت نام
سهیل ایزدی
سهیل ایزدیتحلیل گر سیاسی، دغدغه مند توسعه ایران، تهیه کننده پادکست ریل
سهیل ایزدی
سهیل ایزدی
خواندن ۵ دقیقه·۳ ماه پیش

بیانیه ای با کارکرد معکوس

پس از انتشار بیانیه آشتی ملی جبهه اصلاحات بحث های فراوانی در گرفته است. دیروز جناب آقای حشمتی در مقاله ای فرموده بودند که منتقدان بگویند به کدام بند این بیانیه نقد دارند. لازم دیدم جهت باز شدن باب گفتگو نقدهای خود را بیان کنم.

نگارنده پیش از جنگ در دو نوشتار «کانون بحران کجاست؟» و «کدام توافق مطلوب است؟» نظر خود را درباره ضرورت توافق جامع با امریکا و همچنان مانع اصلی این توافق بیان کرده است. بنابراین این نقد نه از موضع روزنه گشایانه است و نه از منظر براندازانه بلکه از موضع کارکردی ارائه می گردد.

1-      پس از جنگ چهره ها و جریانات مختلفی درباره آینده ایران و راه حل های برون رفت بیانیه دادند. چهره های صاحب نظر و همچنین جریانات خارج از حکومت طبیعتا به بیان کلیات و مبانی تغییر اشاره می کنند و بیشتر زمینه را برای اقدامات بعدی خود آماده می کنند. اما جبهه اصلاحات امروز یکی از جناح های داخل حکومت است و دست کم در ظاهر قوه مجریه را در دست دارد. بنابراین انتظار این است که از بیان خواسته های کلی و تکرار مرامنامه خود بیرون بیاید و راهکارهایی عملی، قابل اجرا و قابل چانه زنی در داخل حکومت مطرح کند. تغییر گفتمان کلی حکومت مطالبه ای است که نیازمند تغییرات بنیادین در افراد و ساختار حکومت است. می شد به جای این گزاره درخواست تدوین دکترین جدید امنیت ملی بر مبنای تقویت داخلی، ملی گرایی و پیوند استراتژیک با جهان را مطرح کرد.

2-       شرایط پس از جنگ چنان است که تا بازدارندگی ایران احیا نشود کسی با ایران پای میز مذاکره نخواهد نشست. وقتی که جنگی رخ نداده بود برای بسیاری از تحلیلگران و تصمیم سازان حمله به ایران یک تابوی بزرگ بود. بسیاری نسبت به جنگ گسترده در خاورمیانه و باتلاقی جدید برای امریکا هشدار می دادند. اما امروز همه یک سناریوی کم هزینه تری را پیش روی خود دارند و می توانند بر همین اساس آن را تکرار کنند: «تحریم ها را تشدید می کنیم و هرگاه به سمت بازسازی تاسیسات اتمی رفتند دوباره بمباران می کنیم.» تا زمانی که این گزاره معتبر باشد، در به همین پاشنه خواهد چرخید. بنابراین پیش از مذاکره نیازمند تقویت بازدارندگی هستیم. در بیانیه اگرچه به تقویت توان بازدارندگی اشاره شده اما آن را مقدمه مذاکره ندانسته و اینگونه برداشت می شود که درصورت پذیرش تعلیق غنی سازی تحریم ها رفع خواهد شد. درحالی که چنین فرمولی دیگر کار نمی کند. مسئله اصلی غرب از گذشته امنیت اسرائیل بوده و هست. بدون حل این مسئله هیچ پرونده ای از پرونده های ایران حل نخواهد شد. و این مسئله با ایجاد بازدارندگی و پیمان آتش بس رسمی میان دو طرف ممکن می شود.

3-      جبهه ای که در داخل حکومت است باید برنامه ای قابل اجرا با گام های مشخص و فازهای مشخص ارائه کند. حرف کلی بیانیه این است که حکومت باید به کلی دیگر شود! اگر چنین باوری دارند راه سرراست تر این خواسته را مهندس موسوی با طرح رفراندوم بیان کردند. طبیعتا از همین افراد حاکم که کشور را به این وضعیت رساندند نمی توان انتظار داشت که یک شبه از این رو به آن رو شوند. بنابراین ایده همه پرسی به مراتب واقع بینانه تر است. بهتر بود راهکارهای خود را در دو فاز اقدامات فوری و اقدامات بلند مدت دسته بندی می کردند و برای دوهفته باقیمانده تا فعال شدن مکانیسم ماشه و بعد برای مسائل عاجلی مثل بحران آب و قیمت بنزین راهکارهایی ارائه می دادند. سپس مسائلی چون «خارج کردن اقتصاد کشور از تیول الیگارش های حکومتی» را که چیزی کم از یک کودتای تمام عیار ندارد، مطرح می کردند.

4-      احتمالا ایده اصلی مد نظر نویسندگان بیانیه این بوده که چرخش حکومت به سمت رویکرد های دموکراتیک می تواند فضایی بین المللی نیز ایجاد نماید. واقعیت این است که بله این امکان وجود دارد اما با تغییراتی کلان در سطح عالی حکومت. درنتیجه بیانیه نه ایده اصلی خود را به روشنی بیان کرده و نه خواسته که روش اصلی تحقق آن را صراحتا بیان کند. برای همین به بیانیه به ضد خود تبدیل شده است. راه را برای تحقق این بندها هم سخت تر کرده

5-      به شخصه ایده همه پرسی را ایده ای به مراتب واقع بینانه تر و حتی ملایم تر این بیانیه (که خواستار زیر و رو کردن کل حکومت است) می دانم و فکر می کنم بیشتر قابلیت چانه زنی دارد تا این لیست مطالبات. اما اگر جای سران اصلاحات بودم و نمی خواستم هم پیمان گذارطلبان باشم، ایده «کابینه جامع» را مطرح می کردم. کابینه ای مرکب از هیئت وزیران و منصوبان رهبری( مانند سران نظامی انتظامی و نهادهای انقلابی) که جایگزین هزارتوی شوراهای عالی و پستوهای تصمیم گیری  و موازی کاری نظام شود و به عنوان نهاد اجرایی کشور باختیارات کامل  در کنار شورای عالی امنیت ملی که مرجع تدوین استراتژی نوین امنیت ملی است، کشور را از وضعیت بلاتکلیفی و بی عملی خارج کند و مسئولیت تصمیمات خود را نیز بپذیرد.

این کابینه جامع می تواند تصمیمات مهمی چون احقاق حقوق زنان و رفع فضای امنیتی و آزادی زندانیان سیاسی را در کنار اصلاح قیمت بنزین و تغییر حکمرانی آب  و بازسازی توان دفاعی –اطلاعاتی در یک بسته سیاستی یکپارچه  به اجرا درآورد. واقعیت این است تا زمانی که ساختار مسئولیت پذیری نداشته باشد تن به تغییر نخواهد داد.

6-      سرگشتگی بیانیه که راهکارهایی به شدت رادیکال و کودتاگونه را زیرعنوان آشتی ملی و اصلاح طلبی ارائه می کند نتیجه سرگشتگی بنیادین جبهه اصلاحات است که نه الزامات حضور در قدرت را می پذیرد و نه دل از جایگاه منتقد نظام بودن می کند.  در حالی که کارکرد اصلی این جبهه در این شرایط میانجی گری و ایجاد راهی برای گذار مسالمت آمیز است، نه اپوزیسیون بودن.

(منتشرشده در کانال تلگرامی راهبرد)

رفراندوم
۱
۱
سهیل ایزدی
سهیل ایزدی
تحلیل گر سیاسی، دغدغه مند توسعه ایران، تهیه کننده پادکست ریل
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید