منتشر شده در کانال راهبرد به تاریخ ۱۸ آبان ۰۱
✍ روزی روزگاری پادشاهی ظالم در سرزمینی حکومت میکرد. ظلم او و حکومتش خشم و کینه را در دل مردم میکاشت تا اینکه خشم آنها از قدرت ظلم شاه بیشتر شد. شعلههای خشم انقلابی از دل مردم زبانه کشید و رژیم ظالم را سرنگون کرد.
✍ برای همه مسلم بود که خشونت و ظلم از قلبهای بیرحم دستاندرکاران رژیم سابق سرچشمه میگیرد و هرچه زودتر باید این قلبها را درید و آن ریشه را خشکاند.
✍ چوبههای دار برپا شد و هرکس از سران رژیم قبل که به چنگ انقلابیون خشمگین افتاده بود، قلب بیرحمش دریده شد، مردمان سرمست پیروزی برای آن دریدهشدنها هلهله میکردند، غافل از آنکه نفس «دریدن» است که خشونت بیرحمی را همچون غولی از چراغ قلبهای درندگان آزاد میکند.
✍ جوانان معصوم اما پرکین انقلابی مشغول دریدن قلبهای آلوده شدند. از سران رژیم قبل شروع کردند و تا نزدیک نزدیکترین یاران پیشوای رژیم جدید پیش رفتند.
✍ دیگر کسی را یارای از حرکت باز ایستاندن آنها نبود. هر روز یکی از هلهلهکنندگان اولین، دریده میشد. سرمستی پیروزی زدوده شده بود و سردرد وحشت جای آن نشسته بود.
✍ بسیاری از مردم تازه داشتند متوجه میشدند که خشم و کینه نهتنها از بین نمیرود، بلکه در حال تکثیر است. اما دیگر دیر شده بود. آن غولی که نباید، از چراغ بیرون آمده بود.
✍ چند سال پس از سرنگونی شاه ظالم، جوانانی بر مصدر کار بودند که برای تثبیت قدرتشان هزینه گزافی پرداخته بودند: معصومیتشان را! و چگونه ممکن بود که این دستاورد گران را ارزان رها کنند و خسر الدنیا و الاخره شوند؟!
✍ در این فرآیند قلب دریدن، هرکس که معصومیتش را دودستی چسبیده بود، از مدار قدرت حذف شد تا دیگرانی بر مدار و سریر قدرت باشند که آماده ادامه آن راه بودند.
✍ چنین بود که همان روند ادامه یافت. خشم و کین از قلبی به قلبهای بیشمار و از نسلی به نسل دیگر سرایت کرد. هلهلهها به فغان و زاری بدل شد.
✍ البته، بازهم روزی خشم و کین مردم از قدرت حاکمان بیشتر خواهد شد؛ اما آیا جوانان معصوم و وارث خشم و کینه اجدادی خواهد فهمید که این غول از چراغ قلب خودشان بیرون آمده و از کینه قلبها تغذیه میکند؟
✍ آیا خواهند فهمید که برای فرو نشاندن شعلههای آتش خشم باید سختترین کار دنیا را بکنند و کینه را در دل خود فرو بنشانند؟
✍ کیست که نداند و نفهمد که دریدن قلبهای بیرحم بیشمار بسی سادهتر از فرونشاندن کینه در قلب زخمخورده خویش است، اما به بهایش، باز ایستادن چرخه خشونت، میارزد.
✍ اگر چنین بزرگیای کنند، الحق لایق بزرگیاند...