سهیل ایزدی
سهیل ایزدی
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

نظام سیاسی ایران ،در انتظار طلوع تازه

"

منتشر شده در کانال «تلگرامی» راهبرد درتاریخ 28 بهمن 97

✍️ در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، حرف و سخن‌های زیادی درباره کارنامه نظام جمهوری اسلامی مطرح شده است. در این نوشتار اما سعی خواهم کرد به دو چالش مهم آینده نظام بپردازم: مشروعیت و تغییر نسل مدیران.

✍️ امام خمینی در سخنرانی ۱۲بهمن خود در بهشت زهرا، مبنای مشروعیت انقلاب را بر حق حاکمیت هر نسل بر سرنوشت خود قرار داد. ایشان با بیان اینکه "ملت در صد سال پیش از این ملتی بوده، سرنوشتی داشته و اختیاری داشته اما اختیار ما را نداشته که سلطانی را بر ما مسلط کند"، حق نسل امروز برای تعیین سرنوشت خود را محفوظ دانست.

✍️ مردم با حضور مستقیم خود در سیاست از طریق انقلاب، حکومتی را ساقط کردند و حکومتی دیگر را بر کشاندند. این حضور بی‌واسطه مردم مهمترین منبع مشروعیت جمهوری اسلامی ایران بوده و هست.

✍️ اما هرچه که از انقلاب دورتر می‌شویم، این منبع مشروعیت‌بخش همچون آفتاب در حال غروب کم‌سوتر می‌شود؛ چراکه نسل در حال تغییر است و بر اساس همان استدلال امام، خواسته‌های نسل قبل مانعی بر مطالبات نسل جدید نیست. پس نظام سیاسی باید به دنبال منبع مشروعیت جدیدی باشد.

✍️ در سطح رهبران سیاسی هم، تاکنون سابقه مبارزه پیش از انقلاب یک عامل تعیین‌کننده در مشروعیت حاکمان بوده؛ اما امروز نه تنها مبارزات انقلاب که فرماندهان جنگ هم به دوران بازنشستگی خود رسیده‌اند و رهبران سیاسی جدید باید به فکر مشروعیت جدیدی برای خود باشند.

✍️ این منبع مشروعیت جدید چیزی جز کارآمدی و تایید آن با رای مردم نیست. چراکه حکومتی کارآمد تلقی می‌شود که بتواند به نیازها و مطالبات روز مردم خود پاسخ گوید و رضایت عامه را به دست آورد.

✍️ رهبران نظام سیاسی در این چهار دهه به جای عبور از گفتمان انقلاب به گفتمان کارآمدی، تلاش کرده‌اند جلوی غروب گفتمان انقلاب را بگیرند. آنها سعی کرده‌اند با زنده نگه داشتن فضای انقلابی، منبع مشروعیت خود را حفظ کنند.

✍️ بار این فضاسازی بر دوش سیاست خارجی با تداوم انقلاب در عرصه بین‌المللی و سیاست‌های غرب‌ستیزانه بوده است. سیاست‌هایی که امروز مشکلات فراوانی را برای کشور ایجاد کرده و کارآمدی نظام سیاسی را به چالش کشیده است.

✍️ مشروعیت و مقبولیت رهبران سیاسی تاکنون مبتنی بر سابقه انقلابی آنها بوده است. عرصه سیاسی نیز آنچنان تنگ بوده که اجازه گفتمان‌سازی به کسی داده نشده و آنهایی هم که از درون نظام توان بسیج عمومی پیدا کردند (مانند موسوی و خاتمی و احمدی‌نژاد) حذف و طرد شدند.

✍️ در سطح مدیران میانی نیز در این ۴۰سال فضای قابلی برای مدیران جوان باز نشده و بیشتر مدیران کشور از ابتدای انقلاب در مسئولیت‌های مختلف حضور داشتند.

✍️ هر روز که می‌گذرد؛ بحران جانشینی رهبران سیاسی و مدیران نظام عمیق‌تر و نگرانی از ایجاد خلاء مدیریتی بیشتر احساس می شود. باید به فکر طلوع آفتاب تازه‌ای بود.

حق تعیین سرنوشتکارآمدی
تحلیل گر سیاسی، دغدغه مند توسعه ایران، تهیه کننده پادکست ریل
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید