ویرگول
ورودثبت نام
سهیل ایزدی
سهیل ایزدی
خواندن ۵ دقیقه·۱ سال پیش

کنکاشی درباره سیاست های جمعیتی


در مورد جمعیت و سیاست های جمعیتی بحث های فراوانی در جریان است و مسئولان کشور هم آن را به عنوان تنها مسئله کشور معرفی کرده و سیاست های بسیار اثرگذاری را تصویب و اجرا می کنند.

روایت آنها این است که جمعیت کشور رو به پیر شدن است و پیری جمعیت باعث افزایش هزینه ها و کاهش رشد اقتصادی خواهد شد. بنابراین باید برای افزایش موالید سیاست های تشویقی و حتی اجباری را در پیش بگیریم.

این روایت علی رغم مقدمه درست (پیری جمعیت) به دلیل تحلیل ناقص، نتیجه و توصیه های نادرستی را ارائه می کند. در این مطلب کوتاه سعی می کنم با ارائه چند نمودار ایرادات این روایت را بیان کنم.

در نمودار شماره یک روند کاهشی نرخ رشد جمعیت را در کشورهای توسعه یافته و کمتر توسعه یافته می توان به وضوح مشاهده کرد. این کاهش از دهه پنجاه میلادی شروع شده و تا امروز ادامه دارد. تنها نرخ رشد کشورهای توسعه نیافته است که تقریبا ثابت مانده است.

یک دلیل این کاهش رشد جمعیت می تواند پیدایش روش های جلوگیری از بارداری باشد که در این دوران رو به گسترش گذاشت و این امکان را به افراد داد تا تعداد فرزندان خود را انتخاب کنند. اما این تنها علت نیست.

دهه پنجاه میلادی آغاز تحولات تکنولوژی در حوزه الکترونیک و انفورماتیک است. اقتصاد مبتنی بر این حوزه های تکنولوژی وابستگی بسیار کمتری به نیروی کار دارد. به بیان ساده تر همبستگی تاریخی تعداد نیروی کار با رشد اقتصادی در اقتصاد نوین جهانی تضعیف شده و برای رشد اقتصادی بالا دیگر نیازی به نیروی کار فراوان نیست. این رویداد اقتصادی خودش را در رشد جمعیت هم نشان داده است. امروزه ثروتی که در شرکت گوگل با چندهزار نیروی کار تولید می شود بسیار بیشتر از ثروتی است که در شرکت های نفتی یا خودروسازی با چندصدهزار نیروی کار تولید می شود.

نمودار- 1
نمودار- 1


بنابراین کاهش رشد جمعیت پدیده ای جهانی است که ریشه های اقتصادی و اجتماعی مهمی هم دارد و مختص ایران نیست.

اکنون به نمودار شمار 2 که نرخ رشد جمعیت در ایران را نشان می دهد نگاه کنید.

نمودار- 2
نمودار- 2



در ایران رشد جمعیت از دهه پنجاه میلادی (دهه سی شمسی) تا دهه هشتاد میلادی (دهه شصت شمسی) مثبت بوده و سپس کاهشی شده است. از دهه سی تا میانه های دهه پنجاه رشد اقتصادی، بهداشتی و رفاهی پیوسته باعث رشد جمعیت مثبت بوده که بعد از انقلاب هم با سیاست های توزیعی ادامه می یابد اما از میانه دهه شصت با فشار جنگ و مشکلات اقتصادی و اجرای سیاست های کنترل جمعیت رو به کاهش می گذارد. البته اثر رشد حضور اجتماعی زنان بعد از انقلاب را در کاهش نرخ رشد جمعیت هم نباید از نظر دور داشت. این موضوع در نمودار سه که نرخ باروری زنان را نشان می دهد مشخص است. این نمودار که تعداد کودکان را به ازای هر زن نشان می دهد، سقوط آزاد این نرخ را از بعد از انقلاب به تصویر می کشد. دلیل این سقوط می تواند رشد سریع شهرنشینی، افزایش تحصیل و حضور اجتماعی زنان بعد از انقلاب و گسترش روش های پیشگیری از بارداری باشد. افزایش اندک رشد جمعیت در دهه نود هم به دلیل رسیدن متولدین دهه شصت به سن فرزندآوری است.

به بیان دیگر روند کاهش جمعیت در ایران با تاخیری سی ساله نسبت به جهان رخ داده که می توان دلیل آن را تاخیر فاز ایران در عبور از اقتصاد کشاورزی به صنعتی و رشد شهرنشینی نسبت به جهان دانست. در مجموع می توان گفت روند کاهش نرخ رشد جمعیت روندی جهانی است و بیشتر تابع اقتصاد و سبک زندگی است.

نمودار- 3
نمودار- 3


اما آیا پیری جمعیت به معنای کاهش رشد اقتصادی است؟ بنا به استدلالی که گفته شد اگر اقتصاد وابسته نیروی کار فیزیکی باشد، پیری جمعیت به معنای کاهش درآمد کشور است اما اگر اقتصاد کشور مبتنی بر خلق ارزش از تکنولوژی باشد پیری جمعیت تاثیری بر درآمد کشور نخواهد داشت. دو نمودار 4 و 5 با این مدعا همخوانی دارند. سه کشور امریکا ژاپن و چین علی رغم افزایش میانگین سنی درآمد سرانه خود را افزایش دادند.

نمودار- 4
نمودار- 4


نمودار- 5
نمودار- 5

بنابراین مهمترین راه مقابله با اثرات پیری جمعیت داشتن اقتصادی تکنولوژی محور و ایجاد زیرساخت های مناسب در زمان جوانی جمعیت است. کاری که ژاپن انجام داد و امروز با اینکه عنوان پیرترین کشور جهان را یدک می کشد اما همچنان اقتصاد سوم جهان است.

بازه زمانی ای که بیشتر جمعیت کشور در سن کار و تولید هستند بازه ای کلیدی برای رشد اقتصادی و ایجاد زیرساخت های توسعه است تا به کمک آن زیر ساخت ها کشور دوران پیری جمعیت را با کمترین مشکل سپری کند. به این دوران اصطلاحا پنجره جمعیتی می گویند. علت این نام گذاری در نمودار 6 که جمعیت گروه های سنی مختلف را نمایش می دهد مشخص است. در ایران این پنجره از سال 2005 میلادی (1384) با ورود متولدین دهه 60 به سن کار و تولید اقتصادی آغاز شده و تا سی سال باز خواهد بود. اما نمودار 7 نشان می دهد که در این دوران میزان مشارکت اقتصادی (جمعیت فعال در بازار کار) کاهش پیدا کرده است. درصد مشارکت اقتصادی ایران در مقایسه با متوسط جهانی و کشور ترکیه در همسایگی ایران نشان می دهد که ظرفیت اقتصاد ایران برای جذب نیروی کار تا چه حد پایین است و توان استفاده از نیروی کار خود را ندارد.

نمودار- 6
نمودار- 6



نمودار- 7
نمودار- 7


نمودار 8 نشان می دهد که درآمد سرانه ایرانیان که در بازه 2000 تا 201 بالاتر از متوسط جهانی بوده، از سال 2012 روندی نوسانی و درجا زننده پیدا کرده است. این شاخص نشان دهنده بازدهی اقتصادی هر فرد است. در شرایطی که بازدهی اقتصادی هر فرد به طور متوسط در جهان رو به افزایش است، این رقم در ایران در حال درجا زدن است و فاصله ما با جهان هر روز بیشتر می شود. به زبان ساده در ده سال گذشته اقتصاد ایران هم ظرفیت جذب نیروی کار خود را از دست داده و در عین حال همچنان وابسته به تعداد نیروی کار است و توانایی خلق ارزش از تکنولوژی را ندارد.

نمودار-8
نمودار-8


بر اساس این روایت موثرترین راه حل مقابله با اثرات پیری جمعیت، افزایش بازدهی اقتصاد و استفاده از پنجره جمعیتی است. افزایش موالید در شرایطی که اقتصاد توان پروش و جذب آنان به بازار کار را نداشته باشد نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه بحرانی را بر بحران پیری می افزاید.

اینکه چرا مسئولان کشور با استدلال های نادرست، به جای حل بحران در حال ایجاد بحرانی تازه هستند خود بحث دیگری است که باید جداگانه به آن پرداخت.

نیروی کاررشد اقتصادیرشد جمعیتسیاست گذاریاقتصاد دیجیتال
تحلیل گر سیاسی، دغدغه مند توسعه ایران، تهیه کننده پادکست ریل
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید