یادمه بچگیام دنیا یه مزه دیگه ایی داشت !
لیست نداشته هام زیاد بود ،وقتی قرار میزاشتم بهشون برسم آخرش معلوم نبود بدستشون میارم یا نه!
میدونی چرا؟
چون امکاناتی که داشتیم گاهی کفاف نمیداد تا به خواستمون برسیم ، نه فقط من همه همین بودیم ، یعنی یجورایی هدف بود وسیله نبود !!!
حالا چرا دارم اینا رو میگم؟!
یه چند وقتیه که حواسم به تغییرات دنیا و گذرانش و خودم و حتی بقیه هم هست!
همه چیز که نه ! اما خیلی چیزا دسترسی بهشون آسون شده ، شایدم خییلی آسون!
تازه حرف از سرعت نزنم که اوف اوف !
حالا این بده یا خوبه؟
خوبیای خودشو داره هااا اما اگه بخوام فقط یه بدیشو بگم اینه که اون لذت رسیدن ، نمیدونم اسمش شاید این نباشه ، شاید بشه بگم اون لذت انتظاری که بین خواستن و رسیدن بود یا حتی اون حسرتی که بین خواستن و نرسیدن بود و دیگه نداریم!
یجوراییی سرعت همه چیز رفته بالا ، دسترسیا آسون تر شده ، اما فقط اینا نیست که !
خودمونم عوض شدیم!
قبلنا قدر نداشته هامون و میدونستیم !!!
پاشنه کفشمون و میکشیدیم بالا برای رسیدن بهش میدویدیم ،نفس گیرااا :)
وقتی بهش میرسیدیم تا یه مدتی فقط کیف میکردیم ،حض میبردیم ، مثل الان نبود که !!
الان تا به یه نداشتمون میرسیم یادمون میره که اصلا چرا دنبالش بودیم یادمون میره لذتش و ببریم !!
اصلا میدونی چیه؟
بگمونم دنیا هم هر چند وقت یبار مزاجش تغییر میکنه !
مگه نه؟!