یونگ گفته: درونگراها جذب دنیای درونی احساسات و افکار میشن، ذهنشون رو روی مفهوم اتفاقات و پدیدههای اطرافشون متمرکز میکنن و برای شارژ باتری خودشون به تنهایی و سکوت احتیاج دارن.
و برونگراها به سمت دنیای خارجی زندگی افراد و فعالیتهاشون کشیده میشن، خودشون رو درگیر اتفاقات و جریانات میکنن و برای شارژ انرژیشون به جمع و حضور دیگران نیاز دارن.
البته از درونگرایی و برونگرایی به تعداد روانشناسان شخصیت تعریف و توصیف وجود داره.
نکته قابل توجه اینه که درونگرایی مطلق یا برونگرایی کامل اصلا وجود نداره. به گفته یونگ چنین شخصی مطمئنن در پناهگاه دیوانگان جا داره. آدما اغلب در طیفی بین این دو ویژگی قرار دارن و البته کسی که بهتر از همه این جایگاه رو میتونه تشخیص بده خودتی.
در کار کردن برونگراها دوست دارن کارهایی که دارن رو سریع انجام بدن و سریع و حتی با عجله تصمیم بگیرن. چند کار رو باهم انجام میدن و خطر پذیر هستن. از پاداشهای فریبنده و جذاب هم لذت میبرن.
درونگراها آرام و با تامل کار میکنن. ترجیح میدن در یک زمان فقط روی یک مساله تمرکز کنن و تمرکز کامل و دقیق داشته باشن. اونا معمولا فریفته ثروت و شهرت نمیشن.
از نظر اجتماعی برونگراها به مهمانیهای شما روح و انرژی میدن. سعی میکنن با نفوذ و برجسته باشن. با صدای بلند فکر میکنن و حرف زدن رو به گوش دادن ترجیح میدن. البته ممکنه حرفایی هم بزنن که اصلا قصد گفتنش رو نداشتن. اونا با معاشرت و کشمکش احساس راحتی میکنن.
درونگراها ترجیح میدن انرژی اجتماعیشون رو به دوستان نزدیک، همکارها و اعضای خانوادهشون اختصاص بدن. اونا بیشتر از اینکه صحبت کنن به حرف شما گوش میدن و قبل از اینکه حرف بزنن حتما به اون فکر میکنن. احساس میکنن خودشون رو با نوشتن بهتر بهتر از حرف زدن نشون میدن. از کشمکش و صحبتها و بحثهای عمومی فرار میکنن و از داشتن بحثها و صحبتهای عمیق و پر مفهوم با یک دوست لذت میبرن.
این تعریفها و ویژگیها هیچ قطعیتی نداره و در آدمای مختلف دارای تفاوتهایی خواهد بود.
برگرفته از کتاب سکوت نوشته سوزان کین
محسن جعفری
کوچ و همیار خودرهبری