mohsen jafari
mohsen jafari
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

می‌دونی وحشتناک‌ترین جای دنیا کجاست؟


همونجایی که حاضر نیستیم به سمتش بریم، واردش بشیم .

همه جور بهانه و دلیل و حدیث و آیه میاریم که چیز مهمی نیست و لزومی نداره بهش توجه کنیم.

اونجا کجاست؟

اونجا دنیای درون خودمونه. همون که واقعا هستیم. همون که زندگی مارو شکل می‌ده و مارو کنترل می‌کنه.

چرا وحشتناکه؟ چون برای ما گنگ و تاریک و نامعلومه. ما از چیزی که برامون تاریکه و نمی‌دونیم توش چیه می‌ترسیم.

چرا اینجا وحشتناک‌ترینه؟ چون می‌دونیم و می‌فهمیم که همین قسمت تاریک که حاضر نیستیم بهش سر بزنیم و بشناسیمش، داره دنیای مارو کنترل می‌کنه.

ما نقاب می‌زنیم تا دیگران آنچه واقعیت ما هست رو نبینین چون می‌ترسیم مارو قضاوت کنن (البته قضاوت کردن دیگران اصلا خوشایند نیست). اما در واقع ما نقاب اصلی رو برای خودمون می‌زنیم. ما خودمونو بیشتر از همه از خودمون پنهان می‌کنیم.

چرا؟ چون حاضر نیستیم آنچه واقعا هستیم رو بپذیریم.

چرا حاضر نیستیم؟ چون در ذهنمون یه الگوی بی نقص از خود فرضی‌مون ساختیم و انتظار همون رو هم داریم. وقتی حاضر نباشم به دنیا درون خودم و آنچه واقعا هستم بی قضاوت نگاه کنم و آنچه حقیقتا هستم رو بپذیرم،‌ قسمت عمده‌ای از وجود من در تاریکی فرو خواهد رفت و این تاریکی می‌شه وحشتناک‌ترین جای دنیا.

به همین دلیل ما بیشترین دروغ رو به خودمون می‌گیم. و بیشترین ترس رو از خودمون داریم. و بیشترین نقاب رو هم برای خودمون می‌زنیم.

خب حالا چه می‌شه ؟ این یعنی من بد و اخ و پیفم و خاک تو سرم؟

نه چون این از ویژگی‌های بارز آدم بودنه. آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد.

قدم اول اینه که بپذیریم فطرت ما و آنچه حقیقتا هستیم هر شکلی که می‌خواد داشته باشه،‌ اصلا و به هیچ وجه بد و زشت و ناقص نیست،‌ همونجور که کامل و بی‌نقص و تمام عیار هم نیست.

اصلا ویژگی‌ آدم بودن با این چیزا تعریف نمی‌شه.

این قدم اول به ما کمک می‌کنه یه مقداری ترسمون از اون تاریکی بریزه. و ...

بعدش چی می‌شه به نظرت؟

چه کار می‌شه کرد برای این ؟


مربی توسعه درونیکوچینگ فردیخود رهبری
مربی رشد کیفیت زندگی شخصی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید