امروز در خدمت یه دختر خانم شش ساله هستیم که اسم مگان راپینو رو برای خودش انتخاب کرده.
خیلی خوش اومدی مگان و برای اینکه شروع کنیم اول از همه در مورد اسمت بهمون بگو، مگان راپینو کیه و چرا انتخابش کردی؟ مگان راپینو بهترین فوتبالیست در بانوان در تمام دنیا هستش، من فوتبال رو دوست دارم برای همین کلی فکر کردم و به این نتیجه رسیدم.
مگان راپینو الان بازی میکنه یا بازنشسته شده؟ بله، بازی میکنه.
میدونی کجاییه؟ بله، آمریکاییه.
پس فوتبال هم دوست داری؟ بله.
تماشای فوتبال رو دوست داری یا فوتبال بازی کردن رو دوست داری؟ هر دو تاش.
فوتبال هم بازی میکنی؟ اوهوم.
کجا بازی میکنی؟ در باشگاه خانم اردلان
چند وقته میری فوتبال؟ حدوداََ یک سالی میشه.
چیا بهتون یاد میدن؟ دریبلها، تکنیک و بازی.
تو توی چه نقشی بازی میکنی؟ ما فوتبالمون اونقدر جدی نیست که مثلاََ نقش داشته باشیم، همه جا هستیم ولی من دفاع و این چیزارو بیشتر دوست دارم چون کارم در دفاع هم بهتره.
پس خودت دفاع رو دوست داری یعنی بعداََ خواستی فوتبالیست بشی، دوست داری که پست دفاع وایسی؟ بله، یا دروازه بان.
فوتبال نگاه میکنی طرفدار چه تیمی هستی؟ من پرسپولیسی هستم.
تو تیمهای خارجی چطور؟ چلسی و پاری سن ژرمن.
بازیکن محبوبت کیه؟ در خارج مسی، لیونل مسی.
تو ایرانیها چی؟ سید جلال حسینی و حامد لک.
مگان راپینو با لباس ورزشی اومده، این لباس چه تیمیه؟ لباس تیم پاری سن ژرمن، لباس مسی شماره سی. کلاََ من هر کی رو میبینم رونالدو رو دوست داره فکر کنم کلاََ کسی رو ندیدم که لیونل مسی رو بیشتر دوست داشته باشه، اکثر آدمها رونالدو رو بیشتر دوست دارن تا مسی.
تو مسی رو بیشتر دوست داری، مسی چه ویژگیای داری که تو بیشتر دوستش داری؟ حس میکنم که مسی فوتبالیست بهتری هستش، اخلاق بهتری داره.
مگان راپینو برای ما چه آوردهای؟ یک عروسک و پنج تا کتاب.
اول بگو این چه عروسکیه؟ این عروسک یک تخ شاخ هست که خواهرم برای کادوی تولدم برای شش سالگیم بهم داده.
اسمش تک شاخه؟ نه، اسمش رنگین کمانه، یه عروسک دیگه هم دارم اسم اون رین بوئه.
به جز اون بازم عروسک داری؟ خیلی عروسک دارم. یه عروسک دیگه هم دارم خیلی دوستش دارم اسم اون آبیه. اون عروسک رو رفته بودیم شیراز با پدر و مادرم خونه دختر عمم با هم رفتیم یه بازاری طبقه پایینش یه دونه پک عروسک داشت با کمک مادرم توی خونه چون دوخت نیاز داشت با چسب تفنگی و این چیزا درستش کردیم به خاطر همین خیلی دوستش دارم چون کار دست خودمه.
با عروسکهات حرف هم میزنی؟ اوهوم، عروسکهام رو خیلی دوست دارم مثل بچم میمونن.
چی بهشون میگی؟ باهاشون صحبت میکنم، خاله بازی میکنم، باهاشون بازی میکنم، آشپزی بازی میکنم، باهاشون خیلی کارهای باحالی میکنم، عروسکهام رو خیلی دوست دارم.
مگان اگه یه روز بگن که عروسکها امروز میتونن حرف بزنن، چه سوالی ازشون میپرسی؟ از کدومشون سوال میکنی؟ بیشتر آبی.
چی میپرسی ازش؟ چیزای علمی.
فکر میکنی چیزهای علمی رو بلدن؟ چون آبی بهترین عروسکم هست کنارم واسش کتاب میخونم به خاطر همین به نظرم علمیترین عروسک منه.
چه کارتونی دوست داری؟ بیشتر فوتبالیستها.
فیلم چطور؟ فیلم هم میبینی؟ بله. فیلم دزد عروسکها، سریال هم میبینم.
چه سریالی دوست داری؟ سریال شبهای برره. وای فوتبال بررهایها حرف مفت نَوَزِن.
فوتبال بررهایها چه فرقی داره با فوتبال معمولی؟ فوتبال بررهای بیشتر کشتیه.
یعنی با هم درگیر میشدن، دوست دوست داشتی فوتبال اون جوری باشه؟ نه خوب، اگه فوتبال اون طوری بود میرفتیم کشتی بگیریم چه کاریه.
دوست داری کدوم شخصیت کارتونی باشی؟ تو فوتبالیستها دوست دارم سوباسا.
چرا؟ اون چه خوبیای داری؟ خیلی قویه.
ماشین هم دوست داری؟ اوهوم.
چه ماشینی رو خیلی دوست داری؟ اون ماشینه که یه اسبه.
آهان فراری.
چیه فراری رو دوست داری؟ همه چیش رو، خیلی باحاله و بهترین ماشینه.
مگان راپینو: بابام میگه که زیر فراری یه چیزی میذارن اگه اون رو نذارن پرواز میکنه. من اون و میخوام، من اون و میخوام، میخوام به اونا که فراری میسازن بگم من یه دونه فراری میخوام فقط اون زیریش نباشه که من برم پرواز کنم.
بریم کتابهات رو برامون معرفی کنی. یه کتابه به اسم سیمون جورابی، کتابی جذابیه من خیلی دوستش دارم.
در مورد چیه؟ دربارهی یه جورابه، جورابیه که اسمش سیمون جوراب هستش و این سیمون جوراب دوست داره که صاحبش اون رو برداره اما هیچ وقت نمیتونه چون جفتی نداشت، یه لنگه جورابه به خاطر همین هیچ کس برش نمیداشت.
کتاب دوم اسمس چیه؟ بتی خرگوشه میخواهد گل بزند.
در مورد چیه؟ اون میخواست اولین مسابقهی فوتبالش رو انجام بده اون میخواست گل بزنه اما نتونست اولین نفر دوستش گل زد به خاطر همین همه براش دست زدن و بغلش کردن اما اون خیلی ناراحت شد دوست داشت خودش گل بزنه اما باز هم تلاش کرد باز هم تلاش کرد اما یه گل هم نتونست بزنه.
مگان راپینو: سومین کتاب فرانکلین دوست دارد بزرگ باشد راجع به یک لاک پشته که چندتا دوست داره اون خیلی دوست داره زودتر بزرگ بشه تا با خرگوشی و بقیه دوستاش بتونه اسکیت سواری کنه بتونه کارهای دیگه رو باهاشون بکنه، فردا صبح از مادرش پرسید من بزرگتر شدهام؟ مادرش گفت شاید فقط یه کوچولو، خوشحال شد سریع رفت پیش دوستش خرگوشی و باهاش حرف زد.
مگان راپینو: فرانکلین معامله میکند، این کتابم در مورد همون لاک پشت است شنیده بود که در مغازه بسته جدید لوازم مخصوص مامور مخفی آورده شده بود و پولش رو نداشت اون رو بخره از باباش کمک گرفت باباش گفت چون این پول زیاده باید برای چیز خیلی مفیدی باشه، فرانکلین گفت من میتونم براتون یه کار بزرگ انجام بدم و شما هم به من پول بدید و من برم اون رو بخرم، بقیهاش رو نمیگم تا خودتون بخونید.
مگان راپینو: آخرین کتابمون بتی خرگوشه کیک شکلاتی میخواهد اون داشت برای ناهارش یه غذای سالم و مقوی میخورد مامانشون برای دسر کیک شکلاتی درست کرده بود بتی خرگوشه چون تا حالا این رو نخورده بود گفت من کیک شکلاتی نمیخورم به خاطر همین مادرش براش یه تیکه کیک ریخت و خورد بتی خرگوشه داد زد و گفت من میخوام وقتی بزرگ شدم با کیک شکلاتی ازدواج کنم.
مگان راپینو: من وقتایی که میخوام کتاب بخرم من میرم کتابهایی که فکر میکنم واسم خوبه رو انتخاب میکنم بعد به پدرم یا مادرم که من رو آوردم نشون میدم اگر که مناسب سنم بود مادر و پدرم واسم میخرن.
کتاب باید چطوری باشه که مناسبت نباشه؟ ممکنه حالت ترسناکی داشته باشه، ممکنه چیزایی داشته باشه که من متوجه نشم و برای مادر و پدرم توضیحش سخته و این چیزا.
الان کی برات کتاب میخونه؟ بلدی بخونی؟ بعضی از کلمهها رو بلدم مثلاََ بعضی چیزارو میتونم بخونم و بنویسم مثلاََ میتونم بخونم من، مثلاََ هر روز سه صفحه کتاب رو خودم با کمک مادرم میخونم.
حدوداََ چندتا کتاب داری؟ حدوداََ صد و بیستی میشه، نمیتونم بشمارم چون خیلی زیاد کتاب دارم.
تا حالا شده یه کتابی بخونی خوشت نیاد؟ نه.
همهی کتابهایی که خوندی خوشت اومده؟ بله. مثلاََ کتابهای بچه گونه رو دوست ندارم، خیلی خوشم نمیاد.
مگان راپینو: من خیلی دوست دارم از این کتابهایی داشته باشم که وقتی بازشون میکنی انگار عکسهاشون روی کتاب هستن انگار سه بعدیه، یه دونه یه جا پیدا کردم فکر کنم شهر کتاب بود اما پدرم گفت واسم بزرگونهست.
توی اتاقت کتابخونه داری؟ کتابهات رو کجا نگه میداری؟ یه میز دارم بالاش یه کتابخونه داره که سه تا طبقه داره دو تا طبقهاش بازه یه طبقهاش کمده اون تو یه عالمه کتابه، یه سری کتابم که واسم بچهگونه شده مادرم گفته بذار کسی اومد بهش میدیم.
از وسیلههایی که داری اگه کدومش رو ازت بگیرن خیلی ناراحت میشی؟ عروسکم رو چون کادو تولدمه، چون خواهر واسه تولدم بهم داده کادو تولدم واسم خیلی مهمه.
تو از چی میترسی؟ تا حالا شده از چیزی بترسی؟ نمیدونم. از سوسک چندشم میشه و از تاریکیام نمیترسم چون میدونم هر چی تو روشنایی هست تو تاریکی هم همونه.
مگان راپینو: یه چیزیام که میدونم دربارهی خفاشها میدونم با اینکه کور هستن چطوری میبینن.
چطوری میبینن؟ اونها صدایی منتقل میکنن نمیتونن ما رو ببینن یه صدایی از خودشون در میارن اگه به خودشون برگشت یعنی اونجا بن بسته.
حیون خونگی دوست داری؟ آره ولی بابام واسم نمیخره، من سگ دوست دارم بابام میگه جای سگ توی آپارتمان نیست.
به جز سگ دیگه چه حیونی دوست داری؟ گربه، خرگوش، پرنده و ماهی.
تا حالا باغ وحش رفتی؟ یه بار باغ وحش ارم رفتم.
خوب رفتی اونجا چطور بود؟ خوب بود، یه مار بود خیلی باحال بود. شیر آفریقایی داشت خیلی شیرا داشت ببره اون بالا خوابیده بود دستش سه برابر من بود اینقدر گنده بود دستاش سه برابر من بود باورتون میشه.
از مار نمیترسی؟ مارهاشون بیشتر خواب بودن چون میدونم اینجاها اگه مار پیدا بشه، مار سمی خیلی پیدا نمیشه، از خفاشم نمیدونم چرا بعضیها میترسن من نمیترسم.
تا حالا از نزدیک کرم شب تاب دیدی؟ اوهوم.
چه شکلی بود؟ خیلی قشنگ بود.
کجا دیدی؟ یه بار تو حیاط خونمون دیدم، یه دونه خوشگل بود برق میزد خیلی خوب بود.
فرض کن یه پرندهای تو قفسه میدونی اگه آزادش کنی میمیره.
مگان راپینو: چرا؟
مجری: مثل قناری اینا بیرون نمیتونن زنده بمونن یا شکار میشن یا نمیتونن غذاشون رو پیدا کنن، ولی عوضش اگه آزاد کنی میره رودرختها پرواز میکنی به جاش زود میمیره به نظرت باید تو قفس نگهش داریم که زنده بمونه یا آزادش کنیم؟ آزاد.
حتی اگه تا شب زنده نمونه یا شکار بشه؟ آره.
چرا؟ بالاخره هی۰ پرندهای تو قفس راحت نیست با اینکه اگر عمرش خیلی کم باشه باید آزاد باشه باید پرواز کنه.
تا حالا شده دلت بخواد کسی رو بغل کنی؟ همهرو.
اگه به جز مامان و بابات کسی بغلت کنه خوشت میاد، بدت میاد یا ناراحت میشی؟ نه، بدم نمیاد اما اگه مثلاََ مامان و بابام بوسم کنن پاک میکنم ولی اگر کس دیگهای بوسم کنه کلاََ بدم میاد.
آخرین باری که گریه کردی کی بوده؟ یادت میاد؟ نه.
مثلاََ ضربه خورده باشی تو تمرین یا دلت یه چیزی خواسته باشه؟ ضربه خوردم.
به نظرت اگه پسرها گریه کنن کار زشتیه؟ نمیدونم چرا همه فکر میکنن پسرا خیلی چیز تر از دختران.
چیترن؟ همه فکر میکنن خیلی قویترن، مثلاََ هیچ وقت گریه نمیکنن همهی آدمهای توی دنیا یه بار حداقل توی عمرشون گریه کردن.
تو کدوم عضو بدنت رو بیشتر از همه دوست داری؟ مغز، چون خواهرم هی به من میگه بی مغز، منم میزنمش.
خیلی بزرگتر از توئه که؟ فقط نه سال.
کمه نه سال؟ آره.
تو تا حالا روستا رفتی؟ روستا که نه آنچنانی بیشتر آمل رفتم یه ؟ چیزی رفتم.
خوب روستا رفتی خوشت اومده یا حوصلت سر رفته؟ اگه روستا برم خیلی دوست دارم چون آرزوم بود یه بار شیر گاو بدوشم اگه برم ؟ یه خانمه هست تاپ داره ما میریم پیشش تاپ میخوریم هم یه عالمه گاو و گوسفند و این چیزا داره من میخوام یه بار ازش اجازه بگیرم بهم یاد بده شیر گاو بدوشم.
تا حالا سوار اسب شدی؟ خیلی. یه بار چیه.
کجا بوده؟ یه بار باشگاه سوارکاری آمل اون تفریح بود الان رودهن میریم تمرینه یعنی کلاس میریم.
سوار حیون دیگهای هم شدی؟ مثلاََ تا حالا سوار خر شدی؟ نه، چی چی لاطخ خالط
قاطر؟ آره همون. خیلی آروم راه میرفت.
آره دیگه مثل اسب نیست که بخواد تند بره، ولی باز زیاد میبره.
بلدی یه کلمه به زبون محلی بگی؟ چه محلی؟ من مازندران بلدم.
مثلاََ به دختر چی میگن تو مازندران؟
دیگه چی بلدی؟..... مازندرانی بیشتر متوجه میشم گفتنم خیلی خوب نیست مثلاََ مادربزرگم چون مازندرانیه با پدرم حرف میزنه من متوجه میشم چی میگه، مثلا ؟ ؟ یعنی گربه. من بچه بودم به گربه سیاه میگفتم ای پیشیا.
چرا؟ نمیدونم.
خودت اسم گذاشته بودی براش؟ کوچولو بودم نمیتونستم بگم گربه سیاه. من انگلیسیام بلدم.
انگلیسی چه کلمههایی بلدی؟ خیلی.
مثلاََ یه کلمه بگو؟ میتونم بگم گربه سیاه میشه Black Cat
کلاس زبان میری یا خودت زبان خوندی؟ کلاس زبان آنلاین میرم.
تا حالا شده شب جایی بمونی که مامان و بابات نیستن مثلاََ خونهی مادربزرگت یا فامیلتون؟ نه، اما الان یاد گرفتم چطوری تنها بخوابم میخوام برم چند هفته پیش دختر عمم بمونم.
مامان و بابات هم نباشن؟ نه دیگه مامان بابام فقط من رو میرسونن خودشون میرن آخر هفته میان من و میگیرن.
دختر عمت چند سالشه؟ حدود نه سال، سه سال از من بزرگتره.
بهترین دوستت کیه؟ دختر عمم.
چرا یواش میگی؟ چون خیلی حال میده.
مگان راپینو: خوبی نیست از اون دختر بدهاست.
چرا اذیتت میکنه؟ اذیت میکنه همه رو اذیت میکنه.
بیا در مورد دختر عمت صحبت کنیم، چه ویژگیهایی داره که بهترین دوستته؟ خیلی مهربونه، بازیهای هیجان انگیز میکنیم.
خونش کجاست؟ اول شمال بود به خاطر مادر و پدرش رفتن شیراز، الان دوباره اومدن شمال.
تو مهمونی که باشی شلوغ پلوغ باشه با دخترا بیشتر خوش میگذره یا پسرا؟ دخترا.
چه فرقی دارن؟ دخترا بازیهای دخترونه دوست دارن به خاطر همین سلیقشون یکیه، پسرا بیان دعوا میشه.
مثلاََ بازی دخترونه یعنی چی؟ مثلاََ بازی پرنسسی و این چیزا.
تو اهل بازی کامپیوتری هم هستی یا بازی رو گوشی ؟ خیلی نه.
چه بازیهایی دوست داری؟ بیشتر بازی تحرکی دوست دارم. بازیهای که مانع تنبلی بشه رو دوست دارم.
مثلاََ چی؟ گرگم به هوا، دوچرخه، اسکیت برد.
تا حالا دوست خیالی داشتی؟ اوهوم.
برامون تعریف کن چه شکلی بوده؟ اسمش چی بوده؟ اسمش بود روری.
کی دوستت بوده؟ از وقتی سه سالم بود.
چه شکلی بود؟ زرد بود خیلی خوشگل بود، راه راه بود بعد این راهیاش چندتا نقطه داشت بعد خیلی خوشگل بود.
باهاش چیکار میکردی؟ حرف میزدی یا بازی میکردی؟ بازی میکردیم، حرف میزدیمو بازی میکردیم تازه تو حیاطمون یه درخت داریم مخصوصمون بود میرفتیم کنارش مینشستیم با هم حرف میزدیم روری خیلی باهوشه همیشه کنارمه، الانم کنارم نشسته.
خوابهات یادت میمونه؟ بیشترش آره.
یه خوابت که یادت مونده برامون میگی؟ یه بار خواب دیدم توی پارک بودم خیلی تنها بودم هیچ کس نبود حتی مادر و پدرم، دیدم یهو یه غول ترسناک اومد داشتم سرسره بازی میکردم اومد لگدم کرد همون اول بیدار شدم.
خواب دیدم رفته بودیم شهر بازی یه چرخو فلک سوار شده بودم یهو یه تندی کرده بودم پریدم هوا خیلی کیف داد.
پرواز رو دوست داری؟ اوهوم، اما تند.
دوست داشتی به جای اینکه خودت باشی یه پرنده باشی؟ دوست داشتم یه شاهین باشم، پرنده مورد علاقهام شاهین هست.
شاهین چه خوبیای داره؟ تند پرواز میکنه، میتونه یه عالمه بالا بره.
تو فرق شاهین و عقاب رو میدونی چیه؟ اولاََ که شاهین میتونه خیلی تند بره، عقاب کمتر تند میره و شکارش بیشتره بالاترین پرندهای هم که میتونه بره عقابه.
چرا عقاب رو دوست نداری؟ چون شاهین خیلی سریع میره به خاطر همین خیلی خوشم میاد.
خوب تو اگه رئیس خونتون باشی چه قانون جدیدی میذاری یا از قانونهایی هست کدومها رو تغییر میدی؟ قانون میذارم هر چقدر دلم بخواد شیطونی کنم.
دیگه چی؟ همسایه پایینی نداشته باشیم اینقدر بپریم ورجه ورجه کنیم، اینقدر به دیوار لگد بزنیم که خونمون داغون بشه.
الان همسایه پایینتون از دستت کلافه شده؟ خیلی حساسه.
چرا فکر میکنی حساسن؟ چونکه اونا خانول خانوادشون خیلی ساکتن، پسراشون میرن تو اتاق چیزی نمیگن.
همسایه بالاییتون هم صدا میکنه؟ قشنگ سرمون رو میبره اما من از همه شیطونترم.
تو کل ساختمون؟ من باید شیطون باشم، هیچ کس نباید از من شیطونتر باشه قانون میذارم هیچ کس نباید از من شیطونتر باشه.
از شیطونیهات یه کم تعریف کن، چیکار میکنی؟ میدوم، به مبل لگد میزنم، چرخ و فلک میزنم، بالانس میزنم، پل میزنم و میپرم و داغون میکنم خونه رو، خونه رو میذارم روی سرم، میشکنم خونه رو، شوت میزنم، فوتبال بازی میکنم، دریبل بازی میکنم و پشتک میزنم و با خواهرم دعوا میکنم، بزنمش بهش بگم بی مغز.
اگه رئیس جمهور باشی چه دستوری میدی؟ باید شیطونی کنیم، شیطونی و شیطونی همه شیطونی کنن.
به جز شیطونی چی؟ هیچی.
تا حالا شده یه چیزی رو قایم کنی؟ مثلاََ یه مرواریدی، نگینی از لباس بقیه میفته برای خودم یه گنجی میدونم قایم میکنم هیچ کس نبینه.
مگان راپینو: یه جک بگم؟ یه روز یه آقاهه یه گنج پیدا کرد، دفن کرد، چند سال بعد به این پول نیاز داشت اومد پیداش نکرد گفت همینجا بود زیر یه ابر قایمش کرده بودم.
یه روز یه پدر و پسر با هم قدم میزدن پدر افتاد توی چاه بعد اون بغل یه مغازه طلا فروشی بود حدس بزنید چطوری باید پدرش رو نجات بده؟ یه سنگ از تو کوچه بر میداره میزنه شیشه طلا فروشی رو میشکنه، صاحبش میاد میگه پدرت رو در میارم.
فرض کن یه روز از صبح تا شب نامرئی بشی، چیکار میکنی؟ همه رو سر به سر میذارم، یواشکی به همه تلنگر میزنم بعد همه جا رو نگاه میکنم بعد من میگم جلوی چشمتونم.
تا حالا شده کسی رو بزنی؟ آره، خیلی. خواهرم
چی میشه که میزنیش؟ اذیتم میکنه.
شده یه کاری کنی خیلی خرابکاری بشه؟ بعضی وقتها لیوانها رو میشکنم.
دوست داشتی تو بچه بزرگتر باشی؟ دوست داشتم تو همین سن باشم ولی یه خواهر داشتم که از خودم کوچکتر باشه.
چه خوبیای داشت؟ دوست داشتم ازش مراقبت کنم، بهش شیر بدم دوست داشتم بغلش کنم.
نی نی کوچولوها رو دوست داری؟ اگه ببینی بغلش میکنی؟ آره.
نمیترسی بیفته یا چیزی بشه؟ نه بابا، استرس ندارم.
مامانت میره سرکار؟ میرفت، اما از وقتی من به دنیا اومدم دیگه نمیره پدرم میره سرکار.
دوست داشتی بر عکس باشه بابات بمونه خونه، مادرت بره سرکار؟ آره.
چه خوبیای داره؟ چون بابام باهام خیلی شیطونی پرسته ما هر چی شیطونی میکنیم قبول میکنه بعضی از کارهای خطرناک هم دوست داره.
دوست داری بزرگ بشی چیکاره بشی؟ فوتبالیست یا دامپزشک چون حیونات رو خیلی دوست دارم، دوست دارم همشون رو درمان کنم و متخصص سگ و گربه بشم.
آدم بزرگها چه کاریشون خیلی مسخرهست؟ اینکه سر خیابون پارک میکنن پیاده میشن، سیگار میکشن.
چیکار کنن، تو ماشین سیگار بکشن؟ برن تو تراس.
اگه بخوای یه پیغام بدی برای مامان و باباها چی میگی؟ به بچههاتون بگین شیطونی کنن.
چقدر شیطونی کنن؟ تا جایی که میتونن، خونه رو داغون کنن.
اگه خودت بزرگ بشی بچه دار بشی میذاری بچهات هر چقدر دوست داری شیطونی کنه؟ آره.
موبایلت رو بزنه بشکونه اشکال نداره؟ نه.