در اپیزود شماره یک میزبان یه آقاپسر شش ساله هستیم. وقتی از این دوستمون خواستیم یه اسم مستعار برای خودش انتخاب کنه، چارلی باکت رو انتخاب کرد، اگه نمی دونید چارلی باکت کیه اپیزود رو گوش کنید.
چارلی عاشق کتابه، از ورزش کردن و پیاده روی خوشش نمیاد و یه ماشینباز حرفهایه.
متن صحبتها:
امروز در خدمت یه دوست شش ساله هستیم که خواسته اسمش رو چارلی باکت صدا کنیم.
چارلی باکت کیه؟ منم.
از کجا باهاش آشنا شدی؟ از کتابش.
اسم کتابش چی بود؟ چارلی و کارخانه شکلات سازی.
کارتون مورد علاقهات چیه؟ باب اسفنجی.
چه فیلمی رو بیشتر از همه دوست داری؟ سریال جوکر.
بازی کامپیوتری روی گوشی هم دوست داری؟ آره ماشین بازی.
چه آهنگی رو دوست داری؟ آهنگ شاد.
یه آهنگ شاد برامون اسمش رو میگی؟ من بلد نیستم کلاً آهنگ بخونم.
اسمش هم یادت نیست؟ نه.
چه ماشینی رو دوست داری؟ رولز رویز.
تو ماشینهای ایرانی چه ماشینی رو دوست داری؟ 206 قرمز.
چه کتابی رو خیلی دوست داری؟ جودی دمدمی.
بهمون بگو کتاب جودی دمدمی درمورد چیه؟ دور دنیا در هشت روز و نصفی سفر کنیم.
چندتا خواهر و برادر داری؟ یه داداش. مامانم رو به زور مجبور کردم!
چند سالشه؟ نوزاده.
خوشحالی که یه داداش داری؟ بله.
دوست داشتی یه داداش بزرگتر هم داشته باشی؟ نه، دلم میخواست خودم بزرگترین داداش باشم.
الان حسی خوبی داری که بزرگترین بچهای؟ بله.
کتابهات رو کی برات انتخاب میکنه؟ مامانم برام انتخاب میکنه.
میرید کتابفروشی مامانت برات انتخاب میکنه؟ این کتاب رو مامانم اینترنتی سفارش داده. این دوازده تا جلد داره.
تو چندتا جلدش رو داری؟ من کلی دارم هشت تاش رو هنوز نخوندم.
بلدی سوت بزنی؟ نه، سخته اصلاً بلد نیستم.
تا حالا تمرین کردی؟ نه.
بزرگترین عددی که بلدی چنده؟ 199
بعد از 199 میدونی چند میشه؟ نه.
کوچکترین عددی که بلدی چنده؟ صفر.
میدونی کار خلاف یعنی چی؟ نه.
مثلاً میگن یه نفر داره کار خلاف میکنه، یعنی داره چیکار میکنه؟ یعنی داره مردم رو اذیت میکنه.
میتونی یه جوک برامون تعریف کنی؟ یه مَرده میره کارواش، کارواشی بهش میگه چرا ماشینت رو نیاوردی؟ میگه نزدیک بود.
چارلی از چی میترسی؟ پرنده.
چه پرندهای؟ از همهی پرندهها.
حتی پرندههایی که توی خونه نگه میدارن مثل قناری و مرغ عشق؟ آره. یکی از دوستای مامانم بچش یه کاری کرده که من از پرنده بترسم، یه کاری کرده که من دیگه میترسم.
چی کار کرده که تو بترسی؟ یه جوری پرندهاش رو تربیت کرده که من رو نوک بزنه.
چه پرندهای داره که تو رو نوک میزنه؟ قناری. ولی من از پرندهای که نمیترسم عقابه. من از یه حیونی خوشم میاد ولی مامانم اَزش میترسه.
چه حیونی؟ گربه.
حیون خونگی نداری؟ ماهی دارم که یکیش مرده.
چندتاست؟ دو تا بود که یکیش الان مرده، اون یکی چون جاش تنگ بوده مرده این یکی هم از تنهایی میمیره.
میدونی چاخان کردن یعنی چی؟ یعنی دروغ گفتن.
تا حالا شده چاخان بکنی؟ نه.
دلت برای کسی تنگ میشه؟ نه.
هیچ وقت دلت تنگ نمیشه؟ نه، من کلاً دلتنگ نمیشم. من کلاً دلم برای هیچ کسی نمیسوزه.
آخرین بار کی گریه کردی؟ من اصلاً گریه نمیکنم.
یه چیزی میخوای گریه نمیکنی؟ نه.
اگه کسی به جز مامان و بابات بخواد بغلت کنه خوشت میاد یا بدت میاد؟ خوشم میاد.
خودت دوست داشتی کسی رو بغل کنی؟ نه.
حتی داداش نوزادت رو هم دوست نداری بغل کنی؟ دوست دارم.
به جز داداشت؟ مامان و بابام.
از وسایلی که داری کدوم وسیلهات رو اَزت بگیرن خیلی ناراحت میشی؟ ماشینم.
بلدی به 110 زنگ بزنی؟ بله.
تا حالا شده تو خونه تنها باشی، مامان و بابات نباشن؟ نه.
دوست داشتی چند سالت باشه؟ هفتاد سال.
دوست داری هفتاد ساله باشی؟ یعنی پیر باشی؟ آره.
چرا؟ چون دلم میخواد هیچ کس کنارم نباشه.
دوست داری یه پیر تنها باشی، باز نشسته هم شده باشی؟ آره.
باز نشسته بودن خیلی خوبه اونم پولدار.
وقتی باز نشسته شدی دلت میخواد تو کدوم شهر زندگی کنی؟ تو همهی شهرها خونه داشته باشم.
پس باید خیلی پولدار باشی، ولی بازم تنها باشی؟ آره.
حیون خونگی هم داشته باشی؟ آره یه عقاب.
تو شخصیتهای کارتونی دوست داشتی جای کدومشون باشی؟ لولو خان.
مدرسه میری؟ نه، پیش دبستان میرم که الان تموم شده از اونم بازنشسته شدم.
تو کلاستون دختر و پسر با هم بودید؟ دخترا و پسرا با هم بودیم.
اگه دست تو بود دوست داشتی جدا باشید یا با هم؟ دوست دارم با هم باشیم.
تا حالا کرم شبتاب دیدی؟ نه.
تا حالا سوار خر شدی؟ نه.
سوار اسب؟ نه.
تا حالا سوار هیچ حیونی نشدی؟ نه.
فکر میکنی بامزه باشه؟ آره، من دلم میخواد سوار بشم، بالون هم دوست دارم سوار بشم.
تا حالا رفتی روستا؟ رفتم روستای بابا بزرگم.
کجاست؟ شاهرود.
روستا خوبه؟ آره، خوشم میاد.
از چیه روستا خوشت میاد؟ از روستای شاهرود خوشم میاد چون اونجا خونهاش حیاط داره و بزرگه.
چون حیاط داره خوشت میاد؟ آره، دو تا حیاط داره.
تو حیاط چیکار میکنی؟ بازی.
درخت هم داره؟ آره، یه ماشین داره برای میوههاش. یه وانت خوب داره، مزدا.
تا حالا شده شب بدون مامان و بابات جایی بمونی؟ نه.
چارلی تا حالا خواب دیدی؟ آره.
یکی از خوابهات رو برامون تعریف میکنی؟ همهی خوابهام رو یادم میره.
هیچ کدومش رو یادت نیست؟ نه.
شبها که میخوای بخوابی به چی فکر میکنی؟ به اینکه کی بزرگ میشم.
دوست داری بزرگ بشی؟ آره.
بزرگ بشی یا هفتاد ساله بشی؟ دلم میخواد سریع زن بگیرم.
بیشتر هم فکر کردی به این موضوع؟ دلم میخواد از یه خونهای فرار کنم. فیلم محبوبم یه سریاله که هر شب نشون میده به اسم خوشنام.
چرا اَزش خوشت میاد؟ چون خیلی خندهداره. از سرنوشت هم دوست دارم.
هم دوست داری بزرگ بشی هم زن بگیری ولی پیر که شدی تنها باشی؟ بله.
اون وقت خانمت کجاست؟ اون رو میفرستم آسایشگاه.
میدونی خرابکاری یعنی چی؟ بله.
تا حالا خرابکاری کردی؟ نه.
تا حالای چیزی رو خراب نکردی؟ از اون سشوارها هستن که میچرخن، من داشتم میچرخوندم، دستم رو نگه داشته بودم سوخت.
بعدش ناراحت شدی؟ نه، خوشحالترم شدم.
تا حالا شدی توی بازی ببازی بعدش گریه کنی؟ توی مسابقهها باختم ولی هیچ وقت گریه نمیکردم.
اصلاً، هیچ وقت؟ کوچولو هم بودی گریه نمیکردی؟ کوچولو بودم یه بار گریه کردم و تمام.
چی بوده؟ موقعی که سرما خورده بودم. ولی داداش من هر روز گریه میکنه، ولی من فقط یه شب گریه کردم.
اون یه شب برای چی بده؟ برای اینکه سر درد داشتم.
میتونی یه اتفاق خندهدار برامون تعریف کنی؟ نه.
عروسک داری؟ کلی عروسک دارم برای مامانمه ولی باهاشون بازی نمیکنم.
چرا؟ چون عروسک ندارم فقط یه عروسک دارم که برای خوابه.
چه شکلیه؟ یه موش رنگارنگه. من فقط بهش میگم موش.
شبها میخوای بخوابی بغلش میکنی؟ آره.
باهاش حرف هم زدی؟ نه.
چرا؟ تو دلم باهاش حرف میزنم.
از عروسکهای مامانت کدوم رو دوست داری؟ یه سگ داره که اون رو دوست دارم.
اگه عروسکها میتونستن حرف بزنن بهشون چی میگفتی؟ میگفتم شما چرا وای نمیسین.
همش میخوابن؟ آره.
چارلی چندتا دوست خوب داری؟ کلاً چندتا دوست داری؟ یه دوست دارم اسمش مانداناست.
بهترین دوستت هم مانداناست؟ بله.
چرا بهترین دوستته؟ خوشم میاد ازش.
چند سالشه؟ هم سن خودمه.
کجا باهاش آشنا شدی؟ از قدیم، بچه بودم.
فکر میکنی پیر بشی هنوز با ماندانا دوستی؟ بله.
اگه ما میتونستیم حیون بشیم دوست داشتی چه حیونی بشی؟ یوزپلنگ.
چرا؟ چون خیلی تند میره، من عاشق تند رفتنم.
ماشینهایی هم که تند میره دوست داری؟ آره دلم میخواد یه رولز رویز داشته باشم با سرعت غیر قانونی برم.
اگه مامانت بهت بگه زلزله داره میاد فقط یکی از وسایلت رو میتونی برداری کدوم وسیلهات رو بر میداری؟ همشون رو میبرم.
خب وقت نیست باید یکیشون رو برداری. کدوم رو برمیداری؟ این ماشینم رو.
بگو اسمش چیه؟ ماشین کنترلی.
یه ماشین فولکس واگنه؟ اسمش ونه.
چه رنگیه؟ سفید و نارنجی.
کی برات خریده؟ خودم با پول خودم خریدم.
تو مگه درآمد داری؟ با عیدیهام رفتم خریدم بابام یه مقدار گذاشت روش.
فرض کن یه ماشین داری و بهت اجازه میدن که رانندگی کنی دوست داری باهاش کجا بری؟ ترکیه.
بری ترکیه چیکار کنی؟ هر کاری که بخوام بکنم.
کی رو با خودت میبری؟ مامانم.
فقط مامانت؟ داداشم رو هم میبرم ولی بابام رو نمیبرم، چون دلم میخواد یه سفر با مامان و داداشم برم.
ماندانا رو نمیبردی؟ اونم میبردم.
دوست داشتی مامانت بره سرکار بابات خونه بمونه؟ نه.
چرا؟ دوست دارم بابام بره سرکار مامانم خونه بمونه.
اگه یه پسر هم سن خودت گریه کنه به نظرت کار بدیه؟ مسخرهاش میکنم. بهش میگم از سنت خجالت نمیکشی.
اگه آدم بزرگ گریه کنه به نظرت مسخرهست؟ آره واقعاً دیگه مسخرهست.
پس آدم بزرگها نباید گریه کنن؟ به اونا میگم خجالت نمیکشی.
تا حالا باغ وحش رفتی؟ آره.
باغ وحش تهران؟ آره.
چه حیونی اونجا خیلی بامزه بود؟ میمون.
دیگه چی؟ همین.
میمونها رو دوست داری؟ آره ولی من بیشتر یوزپلنگ رو دوست دارم.
یوزپلنگ رو بیشتر از همه دوست داری چون تند میره، آره من کلاً عاشق تند رفتنم.
دیدی یه یوزپلنگی سه تا نینی آورده بود؟ آره، یکیش مرده.
اخبار رو نگاه میکنی؟ نه.
دوست داشتی تو چه شهری زندگی کنی؟ لندن چون از اتوبوسهاش خوشم میاد.
مگه اتوبوسهاش چه شکلی هستن؟ دو طبقهست.
به نظرت وقتی دوستت داره خوراکی میخوره باید به تو هم تعارف کنه؟ اگه خودش دلش بخواد باید تعارف کنه ولی ما نباید بگیم چون کار زشتیه.
کارتون تام و جری رو یادته؟ آره.
طرفدار تام بودی یا جری؟ جری چون خیلی خوش شانس بود.
هیچ وقت دوست نداشتی تام ببره؟ نه، خیلی پوروئه دوستش ندارم.
اگه یه دفعه نامرئی بشی، چیکار میکنی؟ میرم کلی خوراکی بر میدارم برای زمستون.
دیگه چیکار میکنی؟ کجا میری؟ میرم هر کاری دلم بخواد میکنم، میرم جای رئیس جمهور رو میگیرم.
چه کشوری رو دوست داری؟ ژاپن چون زیاد زلزله میاد هیجان انگیزه.
تا حالا زلزله اومده تو متوجه بشی؟ نه.
دوست داری تجربهاش کنی؟ آره.
همه چیزهای هیجان انگیز رو دوست داری؟ آره.
زیر تختت چیزی قایم میکنی؟ نه تختم زیر نداره، زیرش کشوئه.
تا حالا چیزی قایم کردی؟ آره.
چه چیزهایی رو قایم میکنی؟ یه بار فلشی رو که باهاش فیلم میدیدیم بردم پشت تختم قایم کردم.
تونستن پیداش کنن؟ آره، آخر سر پیداش کردن.
تا حالا شده کادو بگیری و خوشت نیاد؟ نه، از همش خوشم اومده.
چندتا دختر عمو و پسر عمو داری؟ با کدوماشون دوستی؟ سه تا عمه دارم کلی هم پسر عمه، نمیدونم چندتا دارم.
با کدومشون خیلی دوستی؟ سپهر، چون کلاً با کوچکتر ار خودش خوبه.
تو دوست داری از من سوال بپرسی؟ آره، من کی پولدار میشم؟
خوراکی چی دوست داری؟ شکلات و اسمارتیز.
بستنی هم دوست داری؟ آره.
اگه با مامانت یه جای شلوغ باشی و گم بشی چیکار میکنی؟ با صدای بلند صداش میکنم.
اگر نشنوه چی؟ میرم تا برسم به اداره پلیس، بهش شماره بابام رو میگم تا به بابام زنگ بزنن.
شماره بابات رو بلدی؟ خودت بلدی شماره بابات رو بگیری؟ بله.
ساز میزنی؟ یه ساز دارم ولی خیلی نمیزنم .
چه سازی؟ گیتار.
دوست داری ساز بزنی؟ نه، حوصلم نمیکشه.
هیجان انگیز نیست؟ نه، مثلاً از بازی کامپیوتری خوشم میاد چون هیجان انگیزه.
اسم چندتا بازی کامپیوتری رو بگو؟ ماشین بازی ایرانی.
روی گوشیه؟ نه روی تبلته.
تبلت داری؟ داشتم ولی مامان و بابام ازم گرفتن مریض نشم، چون زیاد استفاده میکردم. یه جایی قایم میکنن نمیگن کجاست.
بلدی برقصی؟ بلدم ولی خوشم نمیاد برقصم.
به نظرت کدوم عضو بدنت از همه خوشگلتره؟ صورتم.
صورتت رو بیشتر از همه دوست داری؟ نه مغزم رو بیشتر دوست دارم.
چرا؟ چون عقلم زیاده.
دوست داشتی سرت بزرگتر بود و مغزت بیشتر بود؟ دلم میخواست سرم کوچکتر باشه ولی مغزم خیلی بزرگ باشه، اندازه یه کامیون باشه.
گفتی اسمم رو بذارین چارلی باکت، یه در مورد کتاب چارلی برامون توضیح بده، در مورد چیه؟
در مورد یه خانواده فقیر که به یه جایی دعوت میشن که کارت طلایی باید بگیری و چارلی باکت کارت رو گرفته که تو یکی از شکلاتها بوده، چارلی برنده شد و صاحب کارخونه میشه.
کتابش رو خوندی؟ بله.
فیلمش رو هم دیدی؟ آره.
کدومش بهتر بود؟ من دوش رو دیدم ولی کارتون نداشته.
مسافرتی که رفته باشی و خیلی بهت خوش گذشته باشه یادت میاد؟ شمال.
چرا خوش گذشت، چیکار کردی؟ چون میریم ساحل.
دریارو دوست داری؟ آره.
از دریا نمیترسی اینقدر بزرگه؟ نه.
تو آب هم رفتی؟ بله.
سوار قایق هم شدی؟ بله، تولد من توی قایق بوده.
شنا بلدی؟ از غرق شدن میترسم ولی تو آب میتونم وایسم.
استخر هم میری؟ تا حالا نرفتم ولی تو دریا یه بار شنا کردم.
تو دوست داری چیزی بگی به دوستات؟ دوست دارم هر چیزی که باحال باشه رو بهشون بگم.
چی دوست داری بگی؟ مثلاً از جنگ خیلی بدم میاد، چرا؟ چون خیلی آدم کشته میشه.
اگه ببینی یه گربهایای میخواد یه گنجشک رو بخوره، چیکار میکنی؟ گنجشک رو فراری میدی؟ آره.
اون وقت گربه گرسنه بمونه اشکال نداره؟ یه ماهی میندازم برای گربه.
اگه تو توی خونتون رئیس بودی چه دستوری میدادی که جدید باشه؟ خونه رو بفروشن یه خونه حیاط دار بخرن.
خونه حیاطدار دوست داری؟ آره.
دیگه چی دوست داری اگه تو رئیس بودی؟ مبلها رو عوض کنن.
چرا، مگه مبلهای الانتون چه مشکلی داره؟ شستیم مبلها رو ولی قدیمی شده.
دیگه از چی خوشت میاد؟ پرواز کنم، برم روی خورشید زندگی کنم.
خیلی گرمه اونجا؟ خوب یه کولر میبرم که خورشید یخ بزنه.
چرا دوست داری بری روی خورشید زندگی کنی؟ چون دلم میخواد ارتفاعم زیاد باشه.
تا حالا بالاترین جایی که رفتی کجا بوده که بترسی؟ من اصلاً از جاهای خیلی بلند نمیترسم از جاهای خیلی پایین میترسم.
بریم بستنی بخوریم؟ بریم.
خسته نباشی.