در قسمت قبل درباره اینترنت چیزها گفتیم و بعضی مثالهایی که هم اکنون در زندگی روزمره ما ملموس است را بیان کردیم،گفتیم در اینترنت چیزها چیزی که ارزش دارد اطلاعاتی هستند که بوسیله سنسورهای مختلف تولید میشوند وگرنه اتصال هر دستگاهی را نمیتوان در دسته بندی اینترنت چیزها قرار داد،این اطلاعات یا دیتا است که به اینترنت چیزها ارزش میدهد اینکه شما با قرار دادن چند سنسور کوچک در یک دستگاه و تحلیل اطلاعات بدست آمده میتوانید حرکات مشتریان یا استفاده کنندگان از سرویس خود را پیشبینی کنید و طبق آن در عرضه سرویس یا کالای خود هدفگذاری کنید.
خب تا اینجای کار ارزش اینترنت چیزها برای غولهای تکنولوژی مشهود میشود حال این اینترنت چیزها چه سودی به حال ما دارد؟باید گفت بیشتر کفه ی سود دهی اینترنت چیزها به سمت کاربران یعنی استفاده کنندگان از این ابزار است البته اگر شاهد سیستمی شفاف در زیرساخت ها باشیم!
گفتیم بیشتر نفع آن برای کاربران است،چرا؟چون با تحلیلهایی که از طرف سرویس دهنده یا تولید کننده کالا روی اطلاعات کاربران صورت میگیرد امکان خطا و کیفیت سرویس بهتر و بهتر میشود.اما چه تضمینی است که این شرکتها اطلاعات تولید شده توسط من را دوباره به خود من بفروشند،چرا اطلاعاتی که خودم در تولید آن نقش اول را داشتم حالا باید با پرداخت هزینه ای دوباره آن را تحویل بگیرم این یکی از مباحثی است که بین موافقان و مخالفان این فناوری مورد بحث است،مثلا اگر من یک مسواک داشته باشم که سازنده آن اطلاعات من را به سازمانی که برای پیشگیری بیماری های دندان است میفروشد چرا من نباید در سود آن اطلاعات سهمی داشته باشم یا بدتر اگر اطلاعات پزشکی و سلامت من که توسط گجتهای پوشیدنی شخصی خودم اندازه گیری میشود به سازمانی که من با آن قرار داد بیمه پزشکی منعقد کرده ام برود و آنها با توجه به اطلاعات من دیگر حاضر به تمدید بیمه من نشوند،چطور؟چرا من نباید ابتدا به این اطلاعات که درباره خود من است دسترسی نداشته باشم!
بحثی که در اینترنت چیزها خیلی مورد توجه قرار دارد نحوه تعامل دستگاههای بهره مند از این فناوری است،کوین اشتون همان شخصی که لفظ اینترنت چیزها را باب کرد اخیرا در یک کنفرانس خبری توضیحاتی پیرامون این فناوری داده که به نظر ما اتمام کننده این مبحث است که آینده انسان با اینترنت چیزها چه میشود؟
مردم فکر میکنند که کامپیوتر وسیلهای است که فقط انسان قرار است با آن تعامل داشته باشد،مثلا شما به کامپیوترتان چیزی بگویید و آنهم جوابتان را بدهد. باید بدانید که این طرز فکر به قرن بیستم تعلق دارد. درواقع اینترنت چیزها به فناوری اطلاعات ربط دارد؛ در مورد یک تکنولوژی صحبت میکنیم که بتواند خودش اطلاعتش را مدیریت کند. این تکنولوژی قرار نیست به انسانها چیزی بگوید؛ بلکه خودش وارد عمل شده و کاری انجام میدهد.
بهطور مثال در اینترنت چیزها قرار نیست یخچالتان به شما اعلام کند که خالی شده است. در عوض یخچالتان خودش باید دادهها را پیوسته بررسی کرده و بر اساس مشاهداتاش اقدام و خرید کند. شما نیاز نیست که در این فرایند دخالتی کنید.
همانطور که کوین اشتون اشاره کرده اینترنت چیزها می آید تا زندگی را برای شما راحت کند نه اینکه شما مجبور باشید با وسایل اطرافتان در حال گفت و شنود باشید،روزی را تصور کنید که خودروی شما به سنسور های شهر متصل است و بهترین مسیر را برای شما انتخاب میکند و شما میتوانید در صندلی اتوموبیل خود به شنیدن اخبار مشغول شوید یا یک لیوان قهوه بنوشید تا اتوموبیل،شما را به محل کار برساند!مفهوم M2M یا machine to machine به بیانی ساده این کار را انجام میدهد تعاملات کاربر را با دستگاهها به حداقل میرسند و این موجب میشود تا دیگر شاهد انجام کارهای ملال آور روزانه نباشید.
شاید این اتفاقات و مثالها برای شما دور از ذهن بیاید و تصور کنید که هنوز این تکنولوژی به تکامل نرسیده و یا به این زودی ها شاهد آن نیستید،خب اخبار ثابت کرده اند که پیشرفت علم و تکنولوژی سرعت زیادی گرفته و این اغراق نیست که بگوییم ممکن است در آینده ای نه چندان دور ما به یک تکینگی در زندگی بشر برسیم جایی که هوش ماشین از هوش انسان جلو میزند و حتی تولید علم میکند!
همانطور که گفتیم یکی از نیازهای اصلی برای رشد این تکنولوژی فوق العاده آمادگی زیرساختهاست،برای مثال شما نمیتوانید شهری مثل تهران را که هنوز با زیرساخت های چندین دهه قبل به فعالیت میپردازد را مجهز به این تکنولوژی کنید و یا حتی اگر موفق به اجرای چنین پروژه ای بشوید هرگز نمیتوانید شاهد بازدهی مطلوب از آن باشید،خب راه حل چیست؟خیلی ساده یک شهر جدید،فرض کنید اگر در ساخت یکی از مجتمع های مسکن مهر اصول ابتدایی شهر هوشمند اجرا میشد چه مقدار در بازگشت سرمایه ای که صرف این پروژه بزرگ شده بود کمک میکرد اما با کمال تاسف شاهد این اتفاق نبودیم ولی در فاصله ای نه چندان دور تقریبا زمانی که پروژه مجتمع های مسکن مهر کلید خورد کشور کره ی جنوبی طلایه دار فناوری اطلاعات و البته اینترنت،شهری به نام سونگدو را احداث کرد که برای آیندگان بنا میشود،این شهر هوشمند پروژه بلند پروازانهای بود که در یک جزیره مصنوعی در فاصله 56 کیلومتری غرب پایتخت کره جنوبی یعنی سئول ساخته شده است. در حقیقت میتوان این شهر را نمایی ابتدایی از زندگی شهرنشینی در آینده جهان دانست.
ساخت شهر سونگدو از سال 1380 شروع شد و بزرگترین معامله ملک خصوصی در تاریخ جهان به ارزش تقریبی 100 هزار میلیارد تومان بوده است.هدف اصلی از این سرمایهگذاری در راستای اینترنتی کردن همه امور بوده است، تا جایی که نه تنها مردم بلکه اشیا از خودروها گرفته تا خانهها توسط اینترنت به هم وصل شده باشند.برای برقراری این اتصال اینترنتی، طراحان شهر سونگدو از محصولات و راهحلهای فناورانه شرکت سیسکو کمک گرفتهاند. از همان زمان آغاز به ساخت، سیسکو وجب به وجب این شهر را با کار گذاشتن سنسورها در کف خیابانها، جادهها و سازهها، زیر چتر دستگاههای ارتباطی و سیمکشی خود قرار داده است.هر کدام از این سنسورها جریان پیوستهای از اطلاعات را به ساختمان کنترل مرکزی ارسال میکنند که در آن، اطلاعات مربوط به ساختمانها، انرژی مورد نیاز، وضع ترافیک مسیرها و دمای خارجی و داخلی هوا، جمعآوری و تجزیه و تحلیل میشود.
برای اینکه مفهوم و عملکرد این مرکز کنترل شفافتر شود به این مثال توجه کنید. برای نمونه دوربینهای مدار بسته کار گذاشته شده در خیابان، تعداد افراد پیاده موجود در پیادهرو را زیر نظر دارند، از همین رو نور تابشی چراغهای خیابان با توجه به افراد حاضر در آن تنظیم میشود و در خیابانهای شلوغ شدت نور زیاد و در جاهای خلوت نور کم میشود.
جالب است که بدانید سونگدو علاوه بر هوشمند بودن شهری است که با طبیعت پیوند خورده و تلاش شده تا در طراحی این شهر کمترین ضررهای احتمالی به محیط زیست این جزیره وارد شود برای مثال:
طراحان سونگدو محوطهسازی هوشمندانه و زیرکانه ای تدارک دیدهاند تا آب باران را جمعآوری و ذخیره کرده و فاضلاب را تصفیه کند و به این ترتیب فقط از یکدهم آب مصرفی سایر شهرها برای سونگدو استفاده میشود!همچنین کاشت گیاهان در پشتبامها از جاری شدن آبهای سطحی جلوگیری میکند. این در حالی است که کثرت استفاده از گل و گیاه باعث میشود هوای شهر خنک و متبوع شود. به غیر از این موارد یکی دیگر از نکات جالب این است که ماشینی برای جمعآوری زبالههای این شهر وجود ندارد! در عوض سیستمی متمرکز با فشار زیاد زبالههای تر و خشک را از محل جمعآوری از طریق لولههایی که زیر سطح خیابان کار گذاشته شده به بیرون میکشد.
به امید اینکه روزی شاهد احداث شهرهای این چنینی در کشورمان باشیم.