محیط کافهاش محیط قشنگیه. روشنه با دیوارهای سفیدی که یه نموره به خاکستری میزنه (اصطلاح رنگیش رو نمیدونم) و کف مشکی (که اون هم مشکیِ مشکی نیست و از اون طرف توی طیف خاکستری خیلی تیرهاس). یه ردیف صندلی مثل طاقچه چسبیده به دیوار و یه بالشتک نازکِ نسبتا نرم هم روی سراسرش کشیده شده. میزهای جلوش هم با پایههای مشکی چسبیدن به زمین و سطحشون از یه جور کاشی سبز درست شده (شبیه اون کاشی قدیمیها). صندلیهاش سفیدن و شوکیسش (یا شو کیکش؛ جایی که توش کیکهاشون رو به نمایش میذارن) شیشهایه، با جداکنندههای چوبی که یه خرده شیب دارن. بامزهاس.
انگار این ته یه سرویس بهداشتی هم داره. کنار سرویس بهداشتی، ته راهروی بین بار و میزها یه آیینهی قدی هست که تمام طول مسیر رفت و آمد رو میشه توش دید. اونم ایدهی جالب و بانمکیه. یه نکته جالب کافه اینه که کلا بازه و مرز خاصی بین درون و بیرونِ کافه نیست.
کافه بیکریه با کیکها و نونها و ساندویچهای خودشون که برای یک کافه محلی تنوع خوبی داره. ولی تنوع دسریهاش خیلی زیاد نیست، نمیدونم به خاطر ساعته (8 شب) یا اینکه کلا دسریهاش رو مدل دیگهای درست میکنه. تگهای (برچسبهای) ساندویچهاشون دستنویس و قشنگه. ساندویچ کوکو سبزی، شنیتسل مرغ و از اینجور چیزا. نون چاپاتا، فوکاچا، باگت، اونی که اسمش یادم نمیاد. گاتا کره و گردو، توئیست شکلاتی (چاکلت توئیست)، لوف و از این مدل چیزا داره. گرانولا و یه سری از این میوههای خشک شده هم داره.
من یه چیز دارچینی میخواستم ولی آقایی که پشت بار بود گفت که بان دارچین رو پیشنهاد نمیکنه ولی گاتا کره و گردو توش دارچین داره و اونو پیشنهاد داد که منم گرفتم. با یه آمریکانوی عربیکا (هم صد در صد عربیکا داشت و هم هفتاد سی). قهوهشون موومان بود. تا حالا اسمش رو نشنیده بودم. ولی آمریکانوش خوب بود. گاتاش هم بد نبود و خیلی هم مزه دارچین نمیداد ولی کار خوبی که کرده بود این بود که مثل برشهای پیتزا قاچ کرده بود و خوردنش راحت شده بود. (نصفشو خوردم و نصفشو بردم. زیاد بود به نظرم)
انگار یه سری ساندویچ کاستوم هم سرو میکنه، برای یه آقاهه که الآن اومد ساندویچ فوکاچای بوقلمون با کلم بنفش درست کرد و به اضافهی یک کوکاکولا بهش داد. گویا همه چی سرو میکنه. متاسفانه کیو آر کد روی جا دستمالی من کنده شده بود و نتونستم منوش رو اسکن کنم. کوکی کنار آمریکانوش فقط گردالی و بامزه بود ولی مزه آرد خام میداد و بافتش هم نه ترد بود و نه نرم که جالب نبود.
موزیکهاش یه سری موزیک پاپ انگلیسی زبانه که توی اکثر قطعهها خیلی هم جالب نیست. صدای بعضیهاشون هم بیش از اندازه بلنده. یه نکته منفی دیگهاش اینه که اکثر آدمهایی که میان دوست افرادین که پشت بار هستن. و دارن با صدای بلند از اینور و اونور بار با هم خوش و بش میکنن و گپ میزنن.
در کل اگه بخوام بگم کافه و تجربهی جالبی بود.
این چیزا رو نمینویسم برای اینکه نقد و بررسی کرده باشم. صرفا تجربهای که داشتم رو میگم تا اگه یه نفر دنبال یه کافه جدید میگشت شاید براش جالب باشه و بتونه یه شب بره یکی از جاهایی که من یه شب رفتم. (حالا شب و روزش البته فرق نمیکنه.)
اسمشو داشت یادم میرفت. کافه بومو با یه لوگوی B مشکی روی یک پس زمینهی سفیدِ سیمانی.
خیابان شاداب. بین قرنی و ویلا.