از ماجرای #شلوار یک کاربر توییتر و واکنش برندها به آن چیزی شنیدهاید؟ عکس و لینک پیوست را ببینید.
فارغ از نظرات مختلفی که به اتهام زدن هم رسید، در شبکههای اجتماعی ایرانی کمتر چنین جریانی از ورود بیمحابای اکانتهای رسمی برندها سراغ دارم؛ جریانی که دقیقا به #روابطعمومی ِ #بازاریابی مربوط است؛ روابطعمومیست که برخلاف بازاریابی و #تبلیغات، مستقیم با کاربران و مخاطبان ارتباط میگیرد و البته در نهایت با ابزار و روش روابطعمومی، بازی منتج به فرایند بازاریابی و تبلیغات را با منشن زدن به برند مرتبط دوم، شروع میکند.
بسیاری از برندها ترجیح دادند حتی با کنار گذاشتن لحن همیشگی، سوار این موج شوخی شوند، تا دیده شوند.
ممکن است ریشهی اصلی پیامهایی که این جریانها را میسازند، روشن نشود... اما مهمتر این است که حساسیت کار روابطعمومی و سازمان در واکنش درست به چنین جریانی، به فهم آنها از شبکههای اجتماعی، شناخت کاربران آن رسانهها و انتخاب هوشمندانه پاسخهای دیدنیتر (یا سکوت) و دعوت دیگران به بازی برمیگردد.
شلوار کاربر مزبور، از هرجا که رسیده باشد، دستمایهی خلاقیتی پرریسک و به نظرم موفق در اکانت توییتر فیلیمو شد، که امیدوارم دستاندرکارانش، با ثبت یک گزارش شفاف و علمی از آن، پروندهای آموزنده برای فرایندهای رسانهای برندها بر جای بگذارند.
روایت خود کاربر را در ویرگول بخوانید.
وبسایت جلال سمیعی - استراتژی محتوا، رسانه و ارتباطات
#IRAN #Twitter #PR #marketing #marketingPR #socialmedia