Jalil Golshan
Jalil Golshan
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

آشنایی با ضمیر ناخودآگاه | قسمت اول

بنام خالق عشق

امیدوارم هرجایی که هستید تا این لحظه از روز رو به خوبی و خوشی سپری کرده باشید

میخوام از زبان ضمیر ناخودآگاه چند کلامی رو با شما صحبت کنم

آشنایی با ضمیرناخودآگاه
آشنایی با ضمیرناخودآگاه

من ضمیر ناخود آگاه هستم

من در پایین ترین قسمت نیم کره راست مغز شما قرار دارم

در هر لحظه ، بر عملکرد هفده میلیارد از سلول های بدن شما نظارت دارم

در طول شبانه روز شصت هزار رشته فکری

از ذهن شما عبور میکنه که این رشته های فکری در سه شکل ظاهر می شوند

تصویر

صدا

احساس

این رشته های فکری از منابع مختلفی ایجاد می شوند یا درونی هستند یا بیرونی و بصورت مستقیم یا غیرمستقیم ،

در سرنوشت شما تاثیرگذار هستند زیرا من آنها را دریافت میکنم و بر مبنای همان اطلاعات دریافتی شما را برنامه ریزی میکنم

همیشه یادت باشه ، من محل دائمی ثبت اطلاعات هستم و این اولین قانون منه و چون قانونه برای همه یکسانه

نوزاد در رحم مادر
نوزاد در رحم مادر

زمانی که خواستی به وجود بیای خداوند به تو جایزه ای داد بنام زندگی

وقتی که در رحم مادر، به سن سه ماه و ده روزگی رسیدی ، حس شنوایی ت فعال شد و من شروع کردم

به جمع آوری اطلاعات و تا همین لحظه که داری این پست رو می خونی

من بی وقفه بدون اینکه بخوابم اطلاعات رو جمع آوری میکنم

حتی یک سکانس از یک فیلم و احساسی که تو با دیدن اون فیلم بدست میاری می تونه ، منو برنامه ریزی کنه

من با اطلاعاتی که دارم سرنوشت تو رو می سازم

اولین صدایی که شنیدم ضربان قلب مادر بود بعضی وقتها تند می زد بعضی وقتها آروم بود

و من حس ها رو درک می کردم

کم کم صداهای دیگه ای هم میومد مثل صحبت هایی راجب پول ، صاحبخونه ، حقوق ماهیانه و من فقط اینها رو می شنیدم و همراه با درک احساس آنها رو ذخیره می کردم

زمانی که به دنیا میای بدن دچار شوک عجیبی میشه نمی تونه نفس بکشه و این اولین مشکل زندگیه

خودآگاه نفس کشیدن رو یاد میگیره و بقیه کار رو من انجام میدم

و تو به طور ناخودآگاه و بدون اینکه حتی بهش فکر کنی

نفس می کشی ، کم کم که بزرگتر میشی با دنیای ناشناخته بیشتری آشنا میشم

یک کلمه بود که مدام تکرار می شد و من فهمیدم که این اسم منه و منو به این اسم صدا می زنند

دوسش داشتم و هربار که اون کلمه رو میگفتن من به سمت اون صدا بر میگشتم

خودآگاه دوست داشت که حرف بزنه بنابر این شروع کرد به گفتن مامان

سخت بود ولی خیلی خوب بود چون مادر می خندید

چند ماهی گذشت و بیشترکنجکاو شدم

تا دنیای ناشناخته بیشتری رو شناسایی کنم

کودک و مادر
کودک و مادر

کم کم تونستی روی چهار دست و پا راه بری و همون موقع ها با تشویق دیگران که میگفتن پاشو پاشو راه برو تصمیم گرفتی راه بری

شاید یادت نیاد چند بار زمین خوردی و چقدر راه رفتن سخت بود بارها و بارها زمین میخوردی و باز تصمیم میگرفتی که بلند شی

شوق دویدن و راه رفتن مانع نشد که با هربار زمین خوردن دیگه راه نری

کم کم با وسایل بیشتری آشنا می شدی بعضی هاشون خطرناک بودن خودآگاه دوست داشت هرچیزی رو لمس کنه من هم برای جمع آوری اطلاعات موافقت می کردم هرچند می گفتن سماور جیزه داغه

دست نزن میگفتم سماور؟ جیز؟ داغ ؟

یعنی چی ؟

میدونید من فعل رو نمیشناسم بیشتر روی احساس و تصاویر تمرکز دارم برای همین از طریق حواس پنج گانه

اطلاعات به من ارسال میشه و من طبق احساسی که داری اونها رو ذخیره میکنم

روزها و ماه ها و سال ها می گذشت و من اطلاعات بیشتری بدست میاوردم

این اطلاعات به صورت خاطرات خوب یا بد در من ذخیره میشد

80 درصد کارهایی که انجام می دهی توسط دستورات من به خودآگاه انجام میشه

وقتی که خودآگاه یک هدفی رو تایین میکنه وظیفه من اینه که تورو بر اساس اطلاعاتی که دارم به اون هدف برسونم

اما زمانی پیش میاد که اون هدف در راستای امنیت آسایش و رفاهه تو نیست

و بین من و ضمیرخودآگاه یک کش مکش پیش میاد و از اونجایی که من فرمانروای ضمیر خودآگاه هستم و قدرت بیشتری دارم نمی ذارم رسیدن به این هدف خیلی زود اتفاق بیوفته

مثلا شما ممکنه بخوای پولدار بشی ولی طبق اطلاعاتی که از زمان قبل از تولد درباره پول به من دادی و بر اساس احساسات و باوری که نسبت به پول و پولداری داری این امکان برات خیلی سخت پیش میاد که پولدار بشی یا نهایتش تا یک مبلغ خاص حقوق دریافت می کنی

از همین حالا به شدت مراقب ورودی های ذهن خود باشید.

حتما می پرسید ورودی ها کدام هستند ؟

مراقب باشید که درباره خودتون چه می گویید

واگویه یا همان گفتگوی درونی مهمترین بخش در برنامه ریزی من می باشد اگه به خودتون از جملات مفنی و نا امیدی استفاده کنید 17 نفر باید بیان همون جمله رو مثبتش بگن که باور کنید

شنیدنی ها:

ترانه های غمگین گوش نکنید

اخبار منفی و حوادث گوش نکنید

به غیبت و بدگویی دیگران گوش نکنید

دیدنی ها:

هر فیلم و سریالی را نبینید

اخبار جنگ و جنایت و حوادث نبینید

خواندنی ها:

هر مجله ای را نخوانید

هر خبری را نخوانید

پیامهای منفی و گله و شکایت که بدستتان میرسد نخوانده حذف کنید

حس کردنی ها:

یک ترانه به ظاهر ساده، موجب برنامه ریزی قوی در ذهنتان می شود

اگر خوب و مثبت باشد، برنامه ریزی مثبت انجام میشود

اما اگر ترانه ای باشد که مفهوم آن منفی و غم انگیز باشد، برنامه ریزی منفی انجام میشود

پس بسیار مراقب باشید

در هر زمان و مکان،

اگر احساس کردی که در معرض اطلاعات منفی قرار داری،

یک جمله مثبت، قوی و تاثیرگذار متناسب با شرایط موجود را انتخاب و بصورت گفتگوی درونی تکرار کن

هرکس که مایل به پیشرفت باشه، الزاما باید ضمیر ناخودآگاه خود را بشناسد

ان ال پی
ان ال پی

با یادگیری علم NLP

یا نئورو لینگوییستک پروگرامینگ

Neuro_linguistic programming

به معنای:

برنامه ریزی عصبی کلامی

می توانی بیشتر با من آشنا بشی و منو برنامه ریزی کنی

مفهوم ابتدایی این هست که هر کسی بواسطه قدرت کلام می تواند بر سیستم عصبی تاثیر بگذارد و ذهن خود و یا دیگری را برنامه ریزی کند

یادت باشه 80 درصد کارها درصورت موافقت من انجام میشه

و من بیشترین نقش رو در تعیین سرنوشت تو دارم چراکه

پندار » گفتار » رفتار » عادت » شخصیت » سرنوشت

پس بهتر که باور ها و تفکرات خود را بشناسی

من به شدت تحت تاثییر محیط قرار می گیرم بسیار مهمه بتونید در محیط های مناسب که باعث پیشرفت شما می شود قرار بگیرید

یک خبر خوب هم که براتون دارم اینه که شما به راحتی می توانید دوباره خودتون رو برای رسیدن به اهدافتون برنامه ریزی کنی پس نگران نباش که قبلا منو چطوری برنامه ریزی کردید

خوب

خیلی ممنونم که این مطلب رو خوندید و نظرتون رو ارسال می کنید و مشوق هستید بی نهایت از شما سپاسگزارم

برای شما در آینده آموزش های بیشتری درباره ان ال پی وضمیر نا خودآگاه قرار خواهم داد

شاد و پیروز باشید

"> ">




ضمیر ناخودآگاهجلیل گلشنان ال پیمهارت های زندگیکامیاب
گاهی دل مارا به چراغ نگاهی روشن کن ⚡️ منتور ، کار آفرین و مربی مهارت های زندگی و NLP
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید