جنگ فقط توپ و تفنگ نیست!
تو اخبار همیشه از تلفات، خرابیها و سیاست حرف میزنن، اما کمتر کسی میپرسه ما که زندهایم، با این همه فشار روانی چه کنیم؟
اون لحظهای که ناگهان گریهت میگیره، یا وقتی دلت نمیخواد از تخت بلند شی، یا وقتی اخبارو میخونی و بعدش یه ساعت خیره میشی به دیوار...
اینا همه اثرات روانیه، نه ضعف.
قراره تو این مقاله دقیقتر به این احساسات نگاه کنیم و ببینیم چیکار میتونیم بکنیم که دوام بیاریم، نه صرفاً زنده بمونیم.

جنگ فقط با بمب و گلوله نمیزنه. گاهی بیصدا میاد و توی مغز آدم جا خوش میکنه.
ممکنه این اثرات رو تجربه کنی:
استرس و اضطراب مداوم
وسواس در پیگیری اخبار یا چک کردن وضعیتها
بیخوابی یا کابوسهای شبانه
احساس ناامنی، ترس از آینده
بیحسی احساسی (نه خوشحالی، نه غم)
خشم ناگهانی یا انفجارهای احساسی
حس گناه بابت زنده بودن وقتی بقیه آسیب دیدن
🔻 اختلال PTSD یا همون استرس پس از سانحه
این اختلال ممکنه بعد از جنگ یا بحران شدید پیش بیاد.
فلشبکها، تپش قلب ناگهانی، اضطراب بیدلیل یا حتی بیحسی کامل، از علائمش هستن.
هرچند همه دچارش نمیشن، ولی اگه تجربهش کردی، بدون که عادیه و راه درمان داره.
از خودتون انتظار نداشته باشین که بعد از جنگ، سریع به حالت قبل برگردین، این اصلا امکانپذیر نیست. روشهای زیر به شما کمک میکنن که بتونین روح و روانتون رو بازسازی کنین.
مدیتیشن، حتی در حد ۳ دقیقه، میتونه ذهنتو کمی از مدار ترس خارج کنه.
موزیک بیکلام، بستن چشم، و فقط دنبال کردن نفسها — اینا چیزای کوچیکیان که معجزه میکنن.کلا مدیتیشن و ذهن آگاهی میتونن خیلی جاها کمک کننده باشن. اگر امتحان کردی ولی باعث نشدن تمرکزت برگرده، اصلا اشکالی نداره بازم تمرین کن و خودتو رها کن
مرور لحظهای اخبار نهتنها کمک نمیکنه، بلکه اضطرابتو بیشتر میکنه.
به جای چک کردن دائم شبکه های خبری و شبکه های اجتماعی، یه تایم مشخص بذار و بعدش گوشی رو بذار کنار.
به این نکته دقت کن که خیلی از اخبار، بیشتر حالت جنگ روانی دارن. پس سعی کن بیش از حد پیگیرشون نشی چون سودی نداره و فقط اضطرابت رو بیشتر میکنه.
اگه کسی هست که میتونی بهش اعتماد کنی، روزی ۱۰ دقیقه هم حرف بزنی کافیه.
حتی پیام دادن هم میتونه یه جور تخلیه باشه. اینجوری هم تخلیه میشی هم یادت میاد کسی هست که حرفاتو بشنوه هم اینکه احتمالا طرف مقابلت هم این درد رو تجربه کرده و میتونه باهات همدردی کنه
نوشتن کمک میکنه ذهنت یه جورایی سبکتر بشه.
مثلاً فقط بنویس: «امروز حالم بد بود چون یاد صدای آژیر افتادم.»
همین. نیاز نیست شاعر یا نویسنده باشی.
وقتی مینویسی، ذهنت هم خالی میشه هم مرتب میشه. خیلی وقتا نوشتن میتونه کمک کننده باشه و اصلا حتی به جمله بندی هم فکر نکن فقط بنویس هر چی به ذهنت میرسه بنویس.
لازم نیست ورزش خاصی باشه.
اینارو امتحان کن:
راه رفتن داخل خونه
کش و قوس دادن بدن
حتی یه آهنگ بذار و چند دقیقه برقص
بدن وقتی تکون میخوره، به مغز پیام امنیت میده.
حتی وقتی بمبارون تموم میشه، ذهن آدم هنوز ممکنه توی وضعیت جنگی گیر کرده باشه.
نترس اگه هنوز ترس، کابوس یا گریه داری. تو طبیعیای، نه خراب.
قراره یه مدت طول بکشه تا دوباره بتونی بخندی یا تمرکز کنی. عجله نکن.
بدنت نجات پیدا کرده، ذهنت هنوز توی راه برگشته.
رواندرمانی لازم نیست همیشه بلندمدت باشه.
گاهی فقط چند جلسه، میتونه یه آوار بزرگ از رو دلت برداره.
لزومی نداره یههو توی جمع بری. میتونه از یه قهوه با یه دوست شروع بشه.
شاید قبلاً شوخطبعتر بودی، یا قویتر.
ولی تو الان کسی هستی که یه جنگ رو از سر گذرونده.
مقایسه با گذشته، فقط درد رو زیادتر میکنه.
بچهها بیشتر از چیزی که نشون میدن، حال ما رو میفهمن.
ممکنه حرف نزنن، ولی ترس و اضطراب رو با پوست و استخون حس میکنن. بهشون نگین هیچی نشده بلکه متناسب با سن و میزان درکشون، بهشون توضیح بدین. در صورت لزوم هم حتما از مشاور کودک و نوجوان استفاده کنین
براشون قابل فهم توضیح بده که چه اتفاقی افتاده
امن بودن رو نشون بده، نه دروغ گفتن درباره واقعیت
به احساساتشون اجازه بروز بده (گریه، سوال، نقاشی...)
باهاشون بازی کن، حتی اگه خودت خستهای
از حرف زدن درباره ترسهات باهاشون نترس — البته به زبان بچهفهم
ما تو این روزا همهمون داریم یه جور جنگ رو تجربه میکنیم.
برای بعضیا واقعیتره، برای بعضیا تو ذهنشونه.
هرکدوممون یه ظرفیتی داریم و همین که هنوز نفس میکشیم یعنی داریم تلاش میکنیم.
یاد گرفتن اینکه چطور تو این وضعیت از خودمون مراقبت کنیم، یه جور پایداریه.
حتی اگه فقط تو این حد باشه که بگی: «امروز دلم گرفته، ولی بلدم براش چای بریزم.»
نه، ولی خیلیها دچار علائم شبیه بهش میشن. مهم اینه که اگه علائم طولانی شد، کمک بگیری.
برای هرکسی فرق داره. میتونه از چند هفته تا چند سال طول بکشه. مقایسه نکن.
نه برای همه، ولی برای خیلیا مفیده. اگه حس میکنی تنها نمیتونی از پسش بربیای، کمک بگیر. این نشونهی ضعف نیست.