زبان فارسی یکی از زبانهای غنی و پربار است که دارای ساختارها و قواعدی متنوع و پیچیده است. یکی از این ساختارها، ترکیبهای اضافی یا مضاف و مضاف الیه است که در این مقاله به آن میپردازیم.
ترکیبهای اضافی، ترکیبهایی هستند که دو اسم را با یکدیگر مرتبط میکنند و درباره یکدیگر توضیح میدهند. برای مثال، در عبارت «کتابِ معلم»، دو اسم «کتاب» و «معلم» با یک کسره به هم پیوستهاند و معنی آن این است که کتابی که متعلق به معلم است.
در این ترکیب، اسم اول یعنی «کتاب»، مضاف نامیده میشود و اسم دوم یعنی «معلم»، مضاف الیه نامیده میشود. مضاف الیه، اسمی است که به مضاف نسبت داده شده و توضیحی درباره آن ارائه کرده است.دوستِ من، گلابِ عطاری، خدایِ من، خروسِ مزرعه
نوع رابطه و مفهومی که مضاف و مضافالیه دارد، دارای چند نوع است که در ادامه به آن میپردازیم.
به رابطه مالکیت بین مضاف و مضافالیه، اضافه ملکی میگویند. مثال:
کتاب معلم ، ماشین پدربزرگ، پای راست
هنگامی که مضاف مخصوص به مضافالیه است این حالت شکل میگیرد. مثال:
درِ مغازه، لباسِ ورزش
همانطور که در مثال بالا مشاهده کردید «در» مالک نیست و مالکیت برای مغازه است.
نکته: شاید برایتان سوال باشد که تفاوت اضافه ملکی و تخصصی در چیست. در اضافه ملکی، مضاف الیه معمولاً یک انسان است که مالک یا دارنده مضاف است. در اضافه تخصیصی، مضاف الیه معمولاً یک چیز یا مفهوم است که مضاف را مشخص میکند. برای مثال، کلبه پدرم یک اضافه ملکی و مداد معلم یک اضافه تخصیصی است.
در این نوع اضافه، مضاف الیه درباره مضاف توضیح میدهد. یعنی مضاف الیه، مضاف را تفسیر میکند. این نوع اضافه معمولاً برای اسمهای عام و کلی که نیاز به شناسایی دارند، به کار میرود. برای مثال:
کتاب شاهنامه شهر تهران
کتاب و شهر اسمهای عام بوده و کلمههای شاهنامه و تهران در حال توضیح این اسامی عام هستند و آنها را مشخص میکنند.
در این نوع اضافه، جنس مضاف، توسط مضاف الیه معین میشود. یعنی مضاف الیه، جنس مضاف را نشان میدهد. این نوع اضافه معمولاً برای اشیا و موادی که دارای جنس مختلف هستند، به کار میرود. برای مثال:
دامن پشمی، خودکار چوبی، ظرف شیشهای
در این نوع اضافه، بین مضاف و مضاف الیه رابطه همانندی و شباهت برقرار است. یعنی مضاف الیه، مضاف را به چیزی تشبیه میکند. این نوع اضافه معمولاً برای بیان زیبایی اضافه کردن کلمه ی بسیار را در وسط دو کلمه قرار میدهیم. معنی دار شد وصفی و اگر بی معنی بود ترکیب اضافی است. مثال:
رخ ماه، لب لعل
در این نوع اضافه، مضاف در معنایی غیر از خودش به کار میرود. این نوع اضافه معمولاً برای بیان مفاهیم روانی و احساسی به کار میرود. برای مثال:
دل بسته، دیوار مهربانی
در این نوع اضافه، معنای مقارنت و همراهی بین مضاف و مضاف الیه ایجاد شده است. یعنی مضاف الیه، مضاف را با چیزی همراه میکند. این نوع اضافه معمولاً برای بیان همزمانی و همراهی به کار میرود. برای مثال:
دستِ دوست، زانوی غم، لبِ خندان
هنگامی که نام والدین در کنال نام فرزند بیاید نام والدین مضافالیه و نام فرزند مضاف میباشد. مثال:
مریمِ زکریا
در ترکیبهای اضافی، قاعده این است که مضاف الیه با کسره به مضاف پیوسته شود. اما بعضی اوقات این برعکس میشود و مضاف بدون کسره بعد از مضاف الیه میآید. این ترکیب که دستورنویسان جدیدتر آن را اسم مرکب میخوانند، یکی از روشهای تولید واژههای نو در دستور زبان فارسی و فرهنگستان زبان فارسی بوده است.
برای مثال، «مسافرخانه»، «کتابخانه»، «هنرکده» و… از این دست ترکیب یا اسم مرکب هستند که در واقع مضاف و مضافالیه بودهاند.
همچنین میتوانید این مقالات را نیز بخوانید:
صفت و موصوف چیست؟ نحوه کاربرد آن در زبان فارسی
مطابقت نهاد و فعل در دستور زبان فارسی
تشخیص ترکیب اضافی از وصفی گاهی اوقات دشوار است. برای این کار، میتوان از روشهای زیر استفاده کرد:
اگر به بخش دوم ترکیب اضافی، صفت تفضیلی یا عالی اضافه کنیم، ترکیب بیمعنا خواهد شد. اما اگر به بخش دوم ترکیب وصفی، صفت تفضیلی یا عالی اضافه کنیم، ترکیب معنادار خواهد شد. مثال:
درِ ماشین: درِ ماشینتر (بیمعنا)
درِ باز: درِ بازتر (معنادار)
با استفاده از کلمات «این» یا «آن»در بین مضاف و مضاف لیه میتوانیم ترکیب معنادار بسازیم. اما اگر این کلمات را بین صفت و موصوف بیاوریم، ترکیب بیمعنا خواهد شد. مثال:
درِ حیاط: درِ این حیاط(معنادار)
درِ بسته: درِ این باز (بیمعنا)
در ترکیب صفت و موصوف، میتوان از ی وحدت یا ی نسبت استفاده کرد. اما در ترکیب مضاف و مضاف الیه، استفاده از این حروف معنادار نیست. مثال:
دری خانه (بیمعنا)
درِ باز (معنادار)
اگر افعال «بود» یا «است» را بعد از ترکیب وصفی بیاوریم، جملهای معنادار خواهیم داشت. اما اگر این افعال را بعد از ترکیب اضافی بیاوریم، جملهای بیمعنا خواهیم داشت. مثال:
در، قوطی است (معنادار)
در، باز است (معنادار)
گاهی اوقات، یک گروه اسمی یا اسمی به وسیله حرف اضافهای غیر از کسره، به اسم خود مربوط میشود. این ترکیب، شبه مضاف الیه نام دارد. مثال:
کار در مدرسه
کوشش برای صلح
مردن از بیماری
در این مقاله، ما ترکیبهای اضافی و وصفی را در زبان فارسی معرفی و انواع آنها را با مثالهایی بررسی کردیم. همچنین روشهایی را برای تشخیص مضاف و مضاف الیه از موصوف و صفت آموختیم. امیدواریم که این مقاله برای شما مفید و آموزنده بوده باشد. اگر سوالی دارید، میتوانید آن را در قسمت نظرات مطرح کنید.
خیر، ترکیب اضافی همیشه با کسره همراه نیست. در ترکیب اضافی، اگر اسم دوم یک مصدر باشد، کسره قبل از حرف اضافه میآید. مثال:
خریدن از دستفروش
گفتن به دیگران
آمدن به خانه
رفتن از اینجا
خیر، ترکیب وصفی همیشه با صفت تفضیلی یا عالی همراه نیست. در ترکیب وصفی، اگر صفت بیانگر ویژگی خاص یا منحصر به فرد موصوف باشد، از صفت تفضیلی یا عالی استفاده نمیشود. مثال:
درِ باز (صفت بیانگر ویژگی خاص موصوف)
درِ خانه (صفت بیانگر ویژگی عام موصوف)