ویرگول
ورودثبت نام
جواد محمودی
جواد محمودیدانشجوی ارشد روانشناسی شناختی هستم و ذهن کنجکاوی دارم، نوشتن و تولید محتوا را دوست دارم و پادکست زیاد گوش میدم، همین!
جواد محمودی
جواد محمودی
خواندن ۱ دقیقه·۴ ماه پیش

أ تعرفُ مَن أنا؟!

امروز داستان عبدالملک مروان و پیرمرد حاضرجواب را برای کسی نقل می‌کردم:

روزی عبدالملک مروان، یکی از سفاک‌ترین خلفای اموی در لباس مبدل از نزدیکی روستایی گذشت.

پیرمردی را در حال کار روی زمین کشاورزی دید. به او نزدیک شد و پرسید: ای پیرمرد! آیا عبدالملک مروان را می‌شناسی؟!

پیرمرد گفت: آری، میشناسم.

عبدالملک مروان پرسید: نظرت در مورد او چیست؟

پیرمرد پاسخ داد: «سَوَّدَاللهُ وَجهَه‌و وَ أدخِلَهُ‌النّار» یعنی خدا رویش را سیاه کند و در جهنم بیندازدش!

عبدالملک مروان از شنیدن این سخن، برآشفت و با خشم گفت: من عبدالملک مروان هستم!

در این لحظه، پیرمرد حاضر جواب پرسید:

«أ تَعرِفُ مَن أنا؟!» یعنی تو آیا مرا میشناسی؟!

عبدالملک مروان پاسخ داد: نه، نمیشناسم، مگر تو کیستی؟!

پیرمرد حاضرجواب گفت:

من یکی از بندگان خدا هستم که هر روز دقیقا در همین ساعت دیوانه میشوم و عقلم زایل می‌شود!

قصهحکایتتاریخ
۲
۱
جواد محمودی
جواد محمودی
دانشجوی ارشد روانشناسی شناختی هستم و ذهن کنجکاوی دارم، نوشتن و تولید محتوا را دوست دارم و پادکست زیاد گوش میدم، همین!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید