فرزندان و بازتاب نقاب والدین: آیا افراط ما در جهت عکس تکرار میشود؟
کارل گوستاو یونگ، روانشناس ، در یکی از عمیقترین مفاهیم خود به دوگانگی درونی انسانها اشاره میکند. او معتقد بود که ما دو چهره داریم: یکی چهرهای که به دیگران و حتی خودمان نشان میدهیم، چیزی که او "پرسونا" یا نقاب مینامید، و دیگری، "سایه" که جنبههای نادیده، سرکوبشده یا حتی نزیستهی وجود ما را نمایندگی میکند. اما این مفاهیم تنها به فرد محدود نمیشوند؛ بلکه میتوانند در ارتباط ما با دیگران، بهویژه فرزندان، بازتاب پیدا کنند.
وقتی زندگی نزیسته والدین، آینده فرزندان را میسازد
زندگی والدین، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، تأثیر عمیقی بر شکلگیری شخصیت فرزندان دارد. یونگ به نکتهای ظریف اشاره میکند: هیچ چیز به اندازه زندگی نزیستهی والدین بر فرزندان تأثیر نمیگذارد.
وقتی والدین در زندگی خود ویژگی یا رویکردی را بیش از حد پررنگ میکنند )مثلاً نظمی وسواسگونه یا پارسایی افراطی (فرزندان اغلب ناخودآگاه در جهت مخالف حرکت میکنند. چرا؟ چون هر افراطی، جریانی معکوس و متعادلکننده را بهدنبال دارد. این تمایل طبیعی را میتوان در موارد زیر مشاهده کرد:
چرا این اتفاق میافتد؟
این پدیده را میتوان با نگاهی به نظریه یونگ و قانون سوم نیوتن توضیح داد. همانطور که نیوتن میگوید: "هر عملی را عکسالعملی است مساوی و در خلاف جهت آن."، در روان انسان هم همین قانون جریان دارد. فرزندان ما بهنوعی ناخودآگاه در حال متعادل کردن افراطهای ما هستند. این یک پاسخ طبیعی به آن چیزی است که در محیط اطرافشان مشاهده میکنند.
برای مثال، اگر یک والد همیشه در کنترل و نظارت بیش از حد است، فرزند ناخودآگاه تمایل پیدا میکند که این فشار را با رفتارهای بیقیدانه جبران کند. یا اگر یک والد دائماً در حال سرکوب خواستههای مادی و تمایل به سادهزیستی است، فرزند ممکن است احساس کند باید این شکاف را با خواستههای مادیگرایانه پر کند.
راهکاری که یونگ پیشنهاد میدهد
وقتی درگیری یا اختلاف شدیدی با فرزندتان دارید، یونگ توصیه میکند به درون خود نگاهی بیندازید و از خود بپرسید:
"آیا این رفتار افراطی فرزندم پاسخی به افراط من در جهت معکوس نیست؟"
این پرسش ساده اما عمیق میتواند ما را به درک جدیدی از رفتار فرزندمان برساند. بهجای تمرکز بر اصلاح فوری فرزند، باید به رفتارها و رویکردهای خودمان دقت کنیم. آیا ما خودمان الگوی رفتاری متعادلی بودهایم؟ آیا فرزندمان در حال جبران کمبودها یا افراطهای ناآگاهانهی ما نیست؟
چگونه این آگاهی را به عمل تبدیل کنیم؟
پایان سخن
فرزندان ما، آینهای از زندگی ما هستند؛ نه فقط آنچه که زیستهایم، بلکه آنچه که نزیستهایم. آنها با رفتارشان به ما نشان میدهند که چه چیزی در درون ما به تعادل نیاز دارد. این چالش، فرصتی است برای رشد؛ هم برای والدین و هم برای فرزندان.