چرا نباید رقیبِ «ماراتن دبی» را قربانی حاشیههای فرامتنی کنیم؟
شهریور ۱۴۰۴ برای کیش، تنها یک ماه در تقویم نبود؛ بلکه یک «کارگاه آموزشی» تمامعیار برای مدیریت مدرن گردشگری بود. در حالی که سایه جنگ و گرمای هوا میتوانست جزیره را به تعطیلی بکشاند، دو بال قدرتمند «نوآوری مالی» و «گردشگری رویدادمحور»، کیش را به اوج بازگرداندند. اما امروز، این دستاورد بزرگ که با خوندل فعالان اقتصادی و درایت مدیران حاصل شده، زیر تیغِ نقدهایی رفته که جنسشان نه اقتصادی، بلکه «حاشیهسازی رسانهای» است.
ضلع اول: معجزه ترکیب «فینتک» و «رویداد»
فرمول موفقیت ساده اما دقیق بود. از یک سو، ابزارهای نوین بانکی (لندتکها) با تزریق اعتبارات خرد، مشکل نقدینگی مردم را حل کردند و از سوی دیگر، برگزاری رویداد استاندارد و بزرگی مثل «ماراتن کیش»، انگیزه سفر را ایجاد کرد.
آمارها دروغ نمیگویند؛ ورود بالغ بر ۲۵ هزار گردشگر برای یک رویداد ورزشی و مشارکت ۵ هزار دونده، رکوردی است که در شرایط تحریمی کشور، حکم طلا را دارد. این جمعیت یعنی رزرو هتل، یعنی رونق رستوران، یعنی خرید بلیت و یعنی چرخش چرخ اقتصاد در زمانی که همه منتظر توقف آن بودند.
ضلع دوم: حاشیههایی که «متن» را میبلعند
متاسفانه همیشه در برابر هر حرکت توسعهگرایانه، جریانی وجود دارد که با ذرهبین به دنبال نقطه ضعف میگردد. حواشی ایجاد شده پیرامون پوشش شرکتکنندگان در ماراتن اخیر، مصداق بارز «قربانی کردن متن برای حاشیه» است.
گزارشهای رسمی و تصاویر مستند نشان میدهد که این رویداد در چارچوب کامل قوانین کشور، با تفکیک مسیرها و رعایت استانداردهای پوشش (استفاده از کلاه مخصوص دوندگان حرفهای) برگزار شده است. آنچه برخی رسانهها به عنوان ناهنجاری تیتر کردهاند، غالباً ناشی از خطای دید در تصاویر دور (Long Shot) یا تعمیم دادن سهلانگاری جزئیِ چند نفر به کل یک جمعیت ۵ هزار نفره بوده است.
استاندارد جهانی؛ خاری در چشم رقبا یا خودمان؟
کارشناسان بیطرف اذعان دارند که کیفیت برگزاری ماراتن کیش، تنه به تنه «ماراتن دبی» میزند. رسیدن به چنین استانداردی که بتواند توریست ورزشی جذب کند و ارزآوری داشته باشد، آرزوی سالیان دور مناطق آزاد بوده است. حال سوال اینجاست: آیا منطقی است که این برندِ ساخته شده و این اعتبار بینالمللی را صرفاً به خاطر چند فریم تصویر مبهم یا شیطنت رسانهای، تخریب کنیم؟
جمعبندی: هشیاری در برابر «خودزنی اقتصادی»
مناطق آزاد، خط مقدم جنگ اقتصادی و سوپاپ اطمینان کشور در دوران تحریم هستند. هر رویدادی که بتواند ۲۵ هزار نفر را به حرکت درآورد و میلیاردها تومان گردش مالی ایجاد کند، یک «سرمایه ملی» است.
وظیفه دلسوزان کشور این است که میان «دغدغههای فرهنگی واقعی» و «حاشیهسازیهای مخرب» تفکیک قائل شوند. نباید اجازه داد اقلیتی پرسروصدا، با بزرگنماییِ خطاهای دیداری، نسخه تعطیلی رویدادهای بزرگ را بپیچند.
کیش امروز ثابت کرد که میتواند هم «قانون مدار» باشد و هم «مدرن و پولساز». تخریب این الگو، خدمت به ارزشها نیست؛ بلکه هدیه دادن بازار گردشگری ایران به رقبای منطقهای است که مترصد چنین اشتباهاتی هستند تا گردشگران ما را به سمت دبی و دوحه سرازیر کنند.
جاوید فخریان