سازمان جهاددانشگاهی صنعتی‌شریف
سازمان جهاددانشگاهی صنعتی‌شریف
خواندن ۶ دقیقه·۶ سال پیش

ضرورت گفتگو بین تشکل‌های دانشجویی و دانشجویان

مسلم همدمی/ فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد فتونیک دانشگاه شهید بهشتی

گفتگو و ضرورت آن

برخی از فلاسفه تمایز اساسی انسان با سایر موجودات را ناطق بودن و توانایی گفتگو می‌دانند و حتماً شما تعریف مشهور "انسان حیوان ناطق" را شنیده‌اید. توانایی "بیان"، برجسته‌ترین ویژگی انسان است که خداوند پس از خلقت انسان، به عنوان یک موهبت از سوی خود به انسان ارزانی داشت که در قرآن به صورت صریح در آیات ابتدای سوره الرحمن (الرحمن* علم القرآن* خلق الانسان* علمه البیان) بیان شده است.

انسان با ابزار بیان که خداوند در اختیارش قرار داده، قادر است افکار نوین و پیچیده و همچنین احساسات مخفی و پنهان خود را به شکل کلمات و واژه‌ها به دیگران ابراز کند. آنجا که حیوانات در جدال و تقابل هم قرار می‌گیرند و هیچ راهی جز حذف یکی از آنها را در خود نمی‌بینند و یا آنجا که در انتقال خشم و نفرت خود راهی جز ریختن خون دیگری ندارند، انسان‌ها راه مقدس دیگری با عنوان "گفتگو" دارند. گفتگو؛ انتقال اندیشه و احساس به عنوان انسانی‌ترین راه‌حل، مورد قبول بشریت بوده و هست و هرگاه از این راه دور شده به قلمرو سایر جانداران نزدیک شده است. گفتگو به عنوان مقدس‌ترین راه محسوب می‌شود چرا که خداوند در انتقال حقایق و مصالح انسان همواره این راه را برگزیده است و در ارتباط با تمامی پیامبرانش اولین و بهترین راه برای انتقال اندیشه و حل اختلاف‌ها و رسیدن به یک نقطه مشترک را گفتگو می‌دانند.

کاربرد فراوان واژه‌هایی نظیر «قل؛ بگو» 315 بار و «قال؛ گفتند» 501 بار، بیانگر اهمیت فرهنگ گفت‌وشنود و تبادل‌نظر در قرآن کریم می‌باشد. قرآن همواره تأکید می‌کند که اگر به مسئله‌ای اعتقاد دارید و آن را حق می‌دانید دلایل خود را بیاورید. این امر ناشی از اعتقاد عمیق قرآن به فرهنگ گفتگو است. آنجا که خداوند پیامبری را می‌فرستد تا مردم را دعوت به آیین خود کند، در واقع راه گفتگو را برگزیده است. قرآن از همه فرق و گروه‌ها دعوت می‌کند که برای اعتقادات و اندیشه‌های خود دلیل بیاورند و حقانیت آن را اثبات کنند.

یکی از برجسته‌ترین موارد که به خوبی می‌توان فرهنگ گفتگو را در این زمینه بررسی کرد، داستان موسی و فرعون می‌باشد.

اذهب الی فرعون انه طغی* قال رب اشرح لی صدری* و یسرلی امری* و احلل عقده من لسانی* یفقهوا قولی

موسی در برابر فرمان حرکت به سمت فرعون گردنکش و طغیان کرده، چه چیزی را از خداوند طلب می‌کند؟ قشون و لشکری از افراد بسیار مجرب با سلاح‌های سبک و سنگین؟ خیر؛ از خداوند سینه‌ای گشاده، زبانی ملایم و خالی از عقده و گفتاری روان را مطالبه می‌کند. تقاضای آن حضرت از خدا مبنی بر همراهی برادرش ‌هارون، به عنوان کسی که دارای بیان قوی و فصاحت و بلاغت در گفتار است، بیانگر همین حقیقت است و در جای جای قرآن این فرهنگ گفتگو برای یافتن حقیقت قابل مشاهده است.

دانشجو کیست و ضرورت گفتگو اینجا چگونه بروز می‌کند

کلمه‌ی دانشجو از لحاظ بار معنايی، حامل معنایخيلی جالب‌توجه و مهمی است. دانشجو يعنی جوان طالب علمی که آينده در دست اوست. دانشجو، يعنی جوان؛ چون دانشجويی، به ناچار مربوط به دوران جوانی است.

بدون تعارف دانشجو و دانشگاهی قشر برگزیده‌ی جامعه‌اند. در واقع دانشجو دل‌بستگی بلندمدتِ ملت و امید آینده‌ی کشور است. نگاه دانشجو به مسائل کشور باید نگاه کلان باشد ‌و دانشجویی که اصلاً نفهمد در دنیا چه می‌گذرد، این دانشجو، دانشجوی زمان خودش نیست؛ مرد زمان خودش نیست. برای مثال اگر هدف دانشجو اين باشد که درس بخوانم، براي این‌که زندگي شخصی خودم را مثلاً آباد کنم، بقيه هرچه شد، بشود؛ خطر خيلی بزرگي است. اگر به دانشجو (جوانان طالب علم و قشر پیشرو جامعه) گفته شود که بخشي از نيروهاي کشور، دچار آفات عقيدتي و فکری‌اند، شانه بالا بيندازد و بگويد به من چه!! همچنان که اگر بگويند بخشي از مردم در فلان جا دچار سیل شدند و از بين رفتند، شانه بالا بيندازد و بگويد به من چه!! بخشي از مردم از لحاظ وضع معيشتي دچار دشواري و مشکل‌اند، شانه بالا بيندازد و بگويد به من چه!! اين حالت بی‌تفاوتی، مصيبت خيلي بزرگ است.

می‌توان گفتن که دو انتظار اصلي از دانشجو و دانشگاه وجود دارد: يکي ایجاد چشمه علم و تحقيق و کارايي علمي و جوشيدن استعدادهاي علمي و اين قبيل چيزها؛ يکي هم‌چشمه روحيه و تدين و حرکت صحيح معنوي و روحي و طهارت دانشجو در‌ آن.

دانشگاه چنانچه نتواند علم و تحقيق را به دانشجو منتقل بکند و نتواند دانشجو را يک عالم، يک استاد، يک صاحب صلاحيت، يک مبتکر و بالاخره يک مدير بالفعل براي بخشي از بخش‌هاي بي‌شمار اداره‌ي جامعه بسازد، آن دانشگاه، ديگر دانشگاه نيست.

از طرفی اگر از ایجاد چشمه روحیه و تدین در دانشگاه و طهارت دانشجو در‌ آن و تبدیل دانشجو از حالت یک فرد علمی ‌بی‌جهت و بی‌هدف، به سمت یک فرد علمی‌ جهت‌دار غفلت شود، یک انسان شبه کامپیوتر تولید می‌شود و این یک فاجعه‌ی غیر قابل جبران است. اگر ما بخواهیم انسانِ فقط عالم بسازیم، بهتر همین است که دانشجویانمان را گروه گروه به کشورهایی که دستگاه‌های علمی‌شان مجهزتر و مدرن‌تر از ماست، روانه کنیم؛ آنجا بروند یاد بگیرند و بیایند! هدف این نیست و هدف جمهوری اسلامی ‌ایران چیزی فراتر از تولید ماشین است.

جمهوری اسلامی ‌ایران و ملت مسلمان آن آرزوی مقدسی دارند. دستگاه انسان‌سازی در جمهوری اسلامی ‌ایران بایستی صحیح کار کند. حرکت کشور در جهت هدف‌های آن بایستی به دست انسان‌های صالح از لحاظ علمی‌ و فکری باشد؛ و این نخواهد شد، مگر آن وقتی که این دانشجویان و افراد جامعه، آن هدف‌ها را شناخته و قبول داشته باشند.

بنابراین اگر دانشگاه جایی شد که کسی که از آن‌ خارج می‌شود، نسبت به انقلاب حساس نباشد، نسبت به دین حساس نباشد، نسبت به کشور حساس نباشد، نسبت به استقلال ملی و آرزوهای بزرگ ملی حساس نباشد، این دانشگاه هرچه هم از لحاظ علمی والا باشد، ارزشی نخواهد داشت؛ زیرا که محصول این دانشگاه، راحت در اختیار سیاست‌های مختلف قرار خواهد گرفت.

تشکل‌های دانشگاهی و ارتباط آن با هدف و آرزوی بزرگ جمهوری اسلامی ‌ایران

نزدیک پنج میلیون دانشجو در کشور وجود دارد که روزبه‌روز هم بیشتر می‌شوند، یعنی فارغ‌التحصیل‌ها می‌‌آیند وارد میدان کار می‌شوند، حالا یا بازار کار پیدا می‌شود یا نمی‌شود، به‌هرحال وارد جامعه می‌شوند، باز جمع دیگری به این مجموعه اضافه می‌شود؛ بنابراین تعداد دانشجو، (جوان طالب علم و قشر پیشرو جامعه) در کشور ایران یک ثروت عظیم است. فرهنگ، نظر، باور و عقیده این قشر در آینده کشور مؤثر است. جمهوری اسلامی ایران هدف دانشگاه را ایجاد دو چشمه علم و معنویت و طهارت دانشجو در‌ قرار داده است. بدین منظور ایجاد تشکل‌های دانشجویی که با باورها و عقیده‌ها سروکار دارند، ضروری است. مهم‌ترین وظایف تشکل‌های دانشجویی حضور فکری، بیانی و حتی جسمانی (اجتماعات) در مسائل مهم کشور؛ تبیین کردن مسائل مهم کشور و گفتمان‌سازی و ایجاد کرسی‌های آزاداندیشی؛ گسترش اردوهای جهادی و ... است.

صحیح است که اساساً گفت‌وگو راهی برای فهمیدن و فرهنگ گفتگو، فرهنگ یافتن است اما با توجه به وظیفه بسیار مهم و خطیر دانشجو و تشکل‌های دانشجویی، گفت‌وگو و نقد برای یافتن حق و حقیقت و گسترش آن در دانشگاه ضرورت بسیار بیشتری دارد. برای مثال ضرورت دقت ابزار و وسایل برای یک هواپیمای جنگنده سوخو و یک ماشین پراید با توجه به هویت و اهداف این دو وسیله یکسان نیست و در یک جنگنده نظامی ‌نیاز به وجود دقت بسیار نمایان‌تر است.

سود سخن و مزیت صحبت در همه‌جا و مخصوصاً در تشکل‌های دانشجویی

اهمیت گفتگو و ضرورت آن در بین تشکل‌های دانشجویی بسیار است که در ذیل چند اهمیت مهم از دید نگارنده آورده شده است:

  • اثر بر باورها و اعتقاد قشر پیشرو جامعه و تأثیر بر آینده کشور
  • تبیین کردن مسائل مهم کشور و گفتمان سازی برای مثال در مسئله سبک زندگی مردم شیعه مسلمان ایران
  • ایجاد هماهنگی تشکل‌ها و همچنین جلوگیری از بروز موازی کاری و همیاری تشکل‌ها در برخی موارد
  • ایجاد وحدت و یک قلب شدن قشر حق‌طلب دانشجو
  • ژرف و عمیق شدن روی مسائل و گذر نکردن به صورت سطحی از مسائل (مخصوصاً در دنیای فعلی که انسان‌ها ژرف نظری را فراموش کرده‌اند)
  • پیشرفت در سخنوری و بلاغت و فصاحت دانشجویان
  • ایجاد پویایی و گویایی قشر دانشجو در دانشگاه
  • ایجاد روحیه و جوش‌وخروش و انگیزه در قشر دانشجو در دانشگاه
  • یادگیری سخن‌دانی و سخنوری به روش نیکو
  • جلوگیری از برخورد‌های قهری بین انسان‌ها و بین حکومت و دانشجویان و ...
  • کشف و یافته شدن حق و حقیقت در نهایت و سرانجام گفتگو
  • و ...

برای عضویت در کانال مسابقات مناظره دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف کلیک کنید.

گفتگوتشکل‌های دانشجوییدانشجومناظره
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید