ویرگول
ورودثبت نام
جیب | Jeeb
جیب | Jeeb
خواندن ۱۱ دقیقه·۴ سال پیش

مصاحبه با امبر بلدت – ملکه رمزارزها و مدونای بلاکچین


آیا جهان رمزارزها متعصب به سمت جنسیتی خاص است؟ این ممکن است یک سوال اشتباه باشد.

“ورود به سیستم زمانی اتفاق می افتد که افراد صاحب منصب از قدرت خود در راستای سوق دادن مردم به سمت داخل سیستم استفاده کنند، نه نگه داشتن آن ها بیرون از آن.”امبر بلدت

هر کسی می تواند از رمزارز استفاده کند. چه یک زن باشید ،چه یک مرد ، و حتی چه اسب و یا حتی یک توستر – همه ما از نظر بلاکچین یکسان به نظر می رسیم.

اما فضای رمزارزها به این بدنام شده است که کمتر از خود این فناوری(بلاکچین) باز و فراگیر است. در ژانویه ، یکی از طولانی ترین رویدادهای بیتکوین ، “کنفرانس بیتکوین آمریکای شمالی” ، ده ها مرد را در لیست ارائه دهندگان خود قرار داده بود در حالی که تنها یک خانم ارائه دهنده حضور داشت. و در تناقضی چشمگیر وقتی نوبت به نتورکینگ و استراحت افراد حاضر در کنفرانس رسید ، حاضران به یك کلوب شبانه محلی با هنرنمایی زنان دعوت شدند.

با این وجود امروزه زنان شگفت انگیز بسیاری هستند که  که صنعت رمزارز را رهبری می کنند. یکی از آن ها “امبر بلدت” است. او را “ملکه رمزارزها” و “مدونای بلاکچین” نامیده اند. از سال 2015 ، وی در حال اداره JPMorgan Chase بوده است ، دپارتمانی که خود را وقف یافتن راه هایی برای استفاده از بلاکچین کرده است. در طول مدت حضور در آنجا ، وی نظارت بر ایجاد Quorum ، نسخه تجاری Ethereum را بر عهده داشت. امبر در ماه مه این دپارتمان را به قصد آغاز کار استارت اپ بلاکچینی خود ترک کرد.

بلدت، در کار خود عادت به در هم شکستن پیش فرض ها و انگاره های ذهنی دارد. وقتی مجله MIT Technology Review از وی درباره وضعیت تنوع جنسیتی در دنیای رمزارزها پرسید، او چند فرضیه و باور دیگر را هم خرد و خاکشیر کرد!!!

جامعه رمزارز در ماه های اخیر عملکرد دلسرد کننده ای در مطبوعات داشته است –  پرتره هایی از یک کلوب پسرانه. آیا ما شاهد مشکلی جنسیتی هستیم؟

اگر شما یک نمودار ون(نمودار مجموعه ای) از مسائل مالی و فناوری، و به ویژه امنیت اطلاعات و علم رمزنگاری ترسیم کنید ، این ها همه زمینه هایی است که با کمبود حضور زنان و اظهار وجود اقلیت ها در پست های رهبری دست و پنجه نرم میکند. فضایی که همه این مجموعه ها با یکدیگر همپوشانی پیدا میکنند و هریک سهمی از خود در آن ناحیه به اشتراک گذاشته است، همان صنعت رمزارزهاست که در مرکز مشترک همه آن ها قرار دارد. هنگامی که یک دیاسپورای فکری را به یک حوزه مطالعاتی جدید میاورید ، گروه جدید همچنان تمایل دارد مشخصات دموگرافیک و جمعیتی خود را از گروه های منبع خود به ارث ببرد و روی این حوزه جدیدالورود اعمال کند. فقط این که رمزارزها شاید از لحاظ فلسفی و فنی چیز جدیدی باشند ، دلیل نمیشود که دنیایشان را یک فضای بکر و تازه به دوران رسیده فرض کنیم که تازه به فکر شایسته سالاری افتاده است.

تجربه من حاکی از این است که اظهار وجود زنان در بیشتر رویدادهای بلاکچینی با محوریت برنامه نویسی و حضور توسعه دهندگان، نسبت به کنفرانس های فنی دیگر نه بهتر است نه بدتر. معمولاً حدود 15 درصد از افراد در این رویدادها در قالب کلیشه ای یک”توسعه دهنده استاندارد” نمیگنجند ، البته با کمی بالا و پایین، با گذشت زمان این تعداد بهتر شده است. در رویدادهایی که تمرکز روی توسعه کسب و کار یا کالای مربوط به جامعه است ، این عدد بسیار بالاتر است. فکر نمی کنم دلیل این امر این باشد که زنان ذاتاً در این حوزه ها بهتر هستند یا بیشتر به آن مباحث علاقه مند هستند – این در واقع همان تعصب وراثتی در مورد محل های کار متناسب زنان است.

اما یک مورد اثرگذار دیگر هم در این بازی نقش دارد، “تعصب زنده ماندن و جان سالم به در بردن”. در دیگر جوامع تحت سلطه مردان، بسیاری از زنانی که در همان اوایل شکل گیری آن جوامع به آن ها پیوستند ، متحمل  زخم های بسیاری از نبردهای خود در آن محیط شدند و این بار{در خصوص حوزه بلاکچین} به شدت مصمم هستند که شاهد تفاوتی اساسی باشند. به همین دلیل است که ما داریم این گفتگوها را زودتر انجام می دهیم ، بورس های تحصیلی را زودتر ایجاد می کنیم ، کانال ها و دسترسی های شبکه ای زنان-در-بلاکچین را زودتر برگزار می کنیم و سعی داریم فرهنگ سمی ستایش “توسعه دهندگان” به عنوان تنها قهرمانان داستان را به عقب برانیم . ما هنوز در مراحل ابتدایی پذیرش بلاکچین هستیم. تلاش هایی که اکنون اتفاق می افتد اثرات بسیار قدرتمندی در طولانی مدت دارند.

آیا نابرابری جنسیتی باعث ایجاد فرهنگی شده است که گرم و پذیرا نیست؟

هیچ “فرهنگ بلاکچین” یکپارچه ای وجود ندارد. مردم در حال کار روی تحقیقات دانشگاهی ، ایجاد مشاغل و تجارت های مختلف ، نوشتن خلاصه های حقوقی ، مشاوره برای شرکت ها و البته … سرمایه گذاری هستند. افراد بیشتر در راستای مسائل فنی به گروه های مختلف{نسبتا تعصبی} تقسیم می شوند که در این گروه ها با وفاداری خاصی از کوین یا پروژه مورد علاقه خود دفاع میکنند؛ نوعی وفاداری که شبیه به اعتقاد به و دفاع از مذهبی خاص خواهد بود!! همه اینها می تواند برای تازه واردان و حرکت آن ها در این فضا دلهره آور باشد.البته زیر گروه هایی هم هستند که دوستانه تر از دیگران به چشم می آیند.

بسیاری از پروژه های عظیم با آغوش باز به زنان خوشامد میگویند و از آن ها استقبال می کنند. این که مرتباً در گفته های خود تمام این فضا را به عنوان یک فضای بسته جلوه دهیم که چندان پذیرای افراد نیست یک چرخه بازخوردی منفی ایجاد میکند که افراد بزرگ را از وارد ماجرا شدن منصرف می کند.

اگر فکر می کنید فرهنگ دنیای بلاکچین با فضای توییتر بسیار فعال و اغلب خصمانه رمزارزها نمایش داده می شود ، قطعا به شما خوش نخواهد گذشت.” فریاد زدن نظرات در اینترنت” تبدیل به حیطه ای شده است که عملا هرکسی به راحتی میتواند وارد آن شود و شروع به فعالیت کند، مطمئناً در چنین فضایی افرادی وجود دارند که مثل نقل و نبات به این و آن نام و صفت های بد میچسبانند. به این ترول ها اجازه ندهید مرجع اعتبار فضای بلاکچین باشند ، زیرا آنها همیشه در حال تغییر دادن معیارها و اهداف پوشالی {برای ورود تازه واردان} هستند.

بنابراین آیا ما داریم زیادی وقت صرف صحبت کردن در مورد تنوع  جنسیتی در این حوزه می کنیم؟ آیا در هر کنفرانس واقعاً به یک پنل در مورد تنوع جنسیتی نیاز داریم؟

یک نکته بسیار ظریف این جا وجود دارد – ما در تلاش هستیم تا صحبتمان را از تنوع جنسیتی ، که بیشتر شبیه یک بازی اعداد یا یک مشکل در نیروی انسانی (HR) به نظر میرسد ، به فراگیری در جذب افراد تغییر دهیم ، که یک روش تفکر جامع در مورد تأثیر انتخاب های ماست. این مورد باید در هر کاری که انجام میدهیم، نفوذ کرده و لحاظ شود.

در حالی که ما احتمالاً هرگز نمی توانیم زمان زیادی را صرف بحث درمورد فراگیری ورود افراد کنیم ، جای تأسف است که بخش عمده ای از انجام این کار به طوری نامتناسب بر دوش کسانی است که از قبل وظیفه انجام کارهای فنی را بر عهده داشته اند و همچنان در حال جنگیدن برای دستیابی به مشروعیت برای خودشان هستند.

به نظر من کنفرانس هایی که به طرز عجیبی فراموش می کنند ما را روی صحنه قرار دهند تا بتوانیم در مورد هر چیزی “جز عدم تعادل در تنوع جنسیتی در این حوزه” صحبت کنیم باید نام برده شوند و خجالت زده شوند ،اما داشتن این مباحث به عنوان “مکمل” به طور کلی خوب است. بسیار خوب خواهد بود از آن مدل پنل ها داشته باشیم که مثل بازی lightning round (پرسش و پاسخ نوبتی و سرعتی) هستند و در این مدل پنل ها شرکت کنندگان بتوانند به جای اینکه در مورد “حضور در این کنفرانس چه حسی دارد”صحبت کنند در مورد آنچه رویش کار میکنند و آنچه برایش ذوق و اشتیاق دارند صحبت کنند.

شما در حال شروع سرمایه گذاری و تجارت خود هستید. آیا نگران این هستید که جمع آوری پول به عنوان یک زن سخت تر خواهد بود؟

وقتی نوبت به زنان میرسد، کاملا از آمار ناامید کننده در خصوص اشتغال و تأمین بودجه از طرف سرمایه گذاری های Silicon Valley آگاه هستم. با این حال ، به عنوان فردی با سالها تجربه ، شبکه ای قوی از افراد و یک برنامه کسب و کار واقعی ، در مورد انتخاب کسی که میخواهم با او کار کنم بسیار سختگیر هستم. من برای کسی که به دلیل جنسیتم من را دست کم میگیرد، وقت ندارم.

شما نسبت به این که آینده فناوری فراگیرتر{در رابطه با حضور بیشتر زنان} خواهد بود خوشبین به نظر میرسید.

فراگیری ، مانند سلامتی و خوشبختی ، کاری نیست که یک روز به آن برسید و بگویید ، “خب کارمان تمام شد!” این چیزی است که شما هر روز باید برای آن کاری کنید،در واقع یک فرآیند است.

فراگیری و ورود زنان به سیستم هنگامی اتفاق می افتد که روند استخدام شما یک شبکه گسترده تر برای کاندیداهای واجد شرایط ایجاد کند. وقتی اتفاق می افتد که شما به خاطر “ایده ها و مشارکت های افراد” به آن ها اعتبار و جایگاه دهید. وقتی اتفاق می افتد که به افرادی که به طراحی و عرضه محصول شما در بازار کمک میکنند ، به اندازه افرادی که آن را کدگذاری می کنند ، اهمیت دهید. این  اتفاق وقتی می افتد که شما ربات های پشتیبانی هوش مصنوعی ایجاد کنید و نام های زنان را روی آن ها نگذارید. وقتی که شما به جای انتخاب افراد براساس تعصب، کاملا دوستانه با قضیه رو به رو شوید . ورود به سیستم زمانی اتفاق می افتد که افراد صاحب منصب از قدرت خود در راستای سوق دادن مردم به سمت داخل سیستم استفاده کنند، نه نگه داشتن آن ها بیرون از آن.

منب

مصاحبهبلاك چينمدوناzcashزی کش
https://jeeb.io ارائه دهنده درگاه پرداخت ارزهای دیجیتال
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید