یه اصلی داریم توی عوالم هولوگرافیک ، به نام اصل ابدی بودن پدیده که قبل از اینکه بهش بپردازم در مورد عالم هولوگرافیک کمی بیشتر بگم .
بر اساس تصوری که الان غالبا به صورت عالم هولوگرافیک می شناسن ،پدیده ها ماهیت ندارند و شکل ها و برداشت هایی که از یک پدیده میشه کاملا وابسته به دیدگاه ناظر است.مثلا اگه شما از یک پدیده بخواهید که دیده بشه ،دیده میشه یه جور خلق در تصور میشه ، می تونم هر چیزی رو خلق کنم،بهش اشکال و ماهیت های مختلف بدم، بهش قالب های جدیدی بدم. همه چیز تصویر هولوگرافی است ،یا تصویر سه بعدی(با ماهیت جرم ) !
حالا بحث در مورد برداشت های مخلف فکری از این تفکر زیاده و نمی خوام بیشتر بگمش.در مورد اصل ابدی بودن یک پدیده توی دنیای مادی می خوام صحبت کنم. توی تفکرات هولوگرافی چیزها می تونن ماهیت های مختلفی داشته باشند.
مثلا جهان کوانتومی فیزیک نوین رو ببینید میگه الکترون ها با درصد خاصی حدودا 90 درصد ( عدد دقیقش یادم نیست ) . توی این ناحیه است که بهش می گن اربیتال ها و 10 درصد نیست ،کجاست دقیقا وقتی نیست ؟
با تفکر هولگرافی و فازی بهش نگاه کنیم، برداشت میشه که اصل ماهیت جسم مهم نیست ، ممکنه یه پدیده داشته باشیم که بخشی از زمانش توی عالم ما باشه ،بخشی از زمانش توی یک عالم دیگه . یا هر تعبیر دیگه ،لانگ استوری :))
اصل ابدی بودن ماهیت رو اینطوری میشه در موردش بحث کرد مثلا بحث جذاب و پر از پارادوکس دینی :))
دین دار ها میگن که مرگ ما ، به معنای نیستی نیست ،ما در جهانی بالاتر باز متولد میشویم.
به نوعی دارن میگن این انسان ، که زنده بوده ،جسم و زنده بودنش فقط بخشی از ماهیت اون است و توی دنیای دیگه ،به صور دیگه ای دیده میشه.
اصل ابدی بودن ماهیت رو میشه به صورت های ریاضیاتی مختلفی نوشت ،مثل همین هولوگرافی و به ریاضیات نظریه آشوب که اثر های پروانه ای رو توضیح میده
ولی آیا بعد از مرگ ، به قول موریس مترلینگ وارد چیزی میشویم که هیچ شناختی نداریم و اساسا تبدیل به چیز دیگه ای می شویم ؟
یا ادیان ابراهیمی که میگن ما با زندگی و رشد در عالم مادی و تغییراتی که در عالم خلق میکنیم وارد عالمی می شویم بالاتر از این عالم . با حفظ مفهوم خود . مثل عوالم هفت گانه عرفای ایرانی ؟
یا نظریه تخم مرغ که میگه ما بخشی از یک شبیه سازی بزرگ هستیم که ماهیتی خاص با هدفی خاص انجام میده ؟
شاید بعد از مرگ به صورت خدا دوباره متولد شوم ؟ و ما فقط برزهایی از تخم الهی هستیم که باید به بار بنشینیم ؟
یا شاید هم مطلقا هیچ باشد ؟
موزیک بدی نیست برای فضای نوشته